سه‏‌شنبه 7 آذر 1340 / 19 جمادى‌‏الثانى 1381 / 28 نوامبر 1961

7 بازدید

تحرکات سیاسی استادان دانشکده‌هاى حقوق و فنى دانشگاه تهران

گفته مى‌شود دو، سه نفر از استادان دانشکده‌هاى حقوق و فنى دانشگاه تهران به تحرکات دامن مى‌زنند. از جمله انتشار اعلامیه هایى به نام هیئت اجرائیه جبهه ملى و الصاق آنها در قسمت‌هاى مختلف دانشگاه و حمله به دولت به خاطر عدم شروع انتخابات احتمال مى‌رود در روزهاى آینده این تحریکات به صورت شدیدترى نمایان گردد. حتى چند شب است شبیه اعلامیه‌هایى که در دانشگاه به نام حفظ قانون اساسى و به امضاى هیئت اجرائیه جبهه ملى انتشار یافته، در داخل بعضى از خانه‌هاى تهران، به وسیله عده‌اى ناشناس انداخته مى‌شود.[i]

اعلامیه‌ «قم فاستقم» از طرف جبهه ملى

امروز شهربانى تبریز به استاندار آذربایجان شرقى اطلاع داد اعلامیه‌اى با عنوان «قم فاستقم» که از طرف جبهه ملى در تهران چاپ شده به تبریز رسید و در دانشگاه تبریز توزیع شده است. در این اعلامیه عنوان شده که استقرار حکومت قانونى، هدف جبهه ملى ایران است.[ii]

تهیه آیین‌نامه جدید تشکیل انجمن‌هاى ایالتى و ولایتى

کمیسیون مأمور تهیه و تدوین آیین‌نامه جدید تشکیل انجمن‌هاى ایالتى و ولایتى امروز سومین جلسه خود را در وزارت کشور تشکیل داد. این کمیسیون در جلسات قبل موفق به تهیه شانزده ماده از قانون جدید شد. این شانزده ماده شرایط تشکیل انجمن‌هاى نظارت و ترتیب اعلان و اخذ آرا را مشخص مى‌کند. فرهودى - رئیس کمیسیون - در این مورد اظهار داشت: قانون موجود انجمن‌هاى ایالتى و ولایتى متعلق به سال 1286 شمسى یعنى 54 سال قبل است و طبعاً نمى‌تواند جواب‌گوى احتیاجات و مقتضیات فعلى مملکت باشد.[iii]

تهدید دانشجویان توسط نخست‌وزیر

ساعت 5 بعدازظهر امروز روز بیست نفر از روزنامه‌نگاران عضو جبهه متفق روزنامه‌نگاران در کاخ نخست‌وزیرى با نخست‌وزیر ملاقات کردند. در این جلسه که بیش از یک ساعت به طول انجامید، على امینى در مورد مسائل مختلف مملکتى اظهارنظر نمود و گفت: دولت مراقب است و اگر تظاهرات دانشجویان صنفى باشد و در محیط دانشگاه انجام شود، حرفى است. ولى اگر بخواهند پا را از این فراتر نهند، دولت به وظایف قانونى خود عمل خواهد کرد.

مهم‌ترین مسئله‌اى که نخست‌وزیر در این جلسه به آن اشاره کرد، موضوع رفع بیکاری بود. او پس از توضیحاتى اظهار امیدوارى کرد که مشکل بیکاری هرچه زودتر حل شود.[iv]

گفتگوی مطبوعاتی وکیل ابوالحسن ابتهاج

عصر امروز از طرف محمد شاهکار - وکیل ابوالحسن ابتهاج - مصاحبه‌اى درباره پرونده وى صورت گرفت.[v]

ابوالحسن ابتهاج در خاطراتش گفته است: چون کسى از علت بازداشت من اطلاع نداشت و مقامات دولتى تا آن وقت اجازه نداده بودند که مردم از حقیقت امر مطلع شوند، به وکلاى خودم گفتم به هر وسیله‌اى شده باید موضوع را براى آگاهى مردم منتشر کنید. شاهکار، داوطلبانه جلسه‌اى در منزل خود تشکیل داد و براى اولین‌بار علل بازداشت مرا که تا آن تاریخ پنهان نگه داشته بودند به اطلاع نمایندگان مطبوعات داخلى و خارجى رساند. این مصاحبه باعث شد که مردم براى اولین‌بار از چگونگى پرونده ناشیانه‌اى که به دستور الموتى [وزیر دادگسترى] و با اطلاع على امینى علیه من تهیه شده بود مطلع شوند. بعد الموتى براى شاهکار پیغام فرستاد که با این کار پروانه وکالتش را لغو خواهد کرد. معلوم شد شاه بى‌نهایت از این مصاحبه عصبانى شده بود.[vi]

پیشنهاد به کمیسیون فنی جشن های 2500 ساله

در شماره این هفته مجله فردوسى که امروز منتشر شده، آمده است: پیشنهاد جالبى به کمیسیون فنى جشن‌هاى 2500 ساله ایران واصل شد. در این پیشنهاد نوشته شده بود که اولاً روى حساب دقیق، در روزهاى جشن، دو میلیون توریست از اکناف دنیا به تهران روى‌آور خواهد شد، اما براى رفت و آمد این دو میلیون جمعیت اضافى هیچ کس فکرى نکرده است. بعد خود پیشنهاد دهنده مى‌نویسد که خیلى به‌جاست که شهردارى تهران از حالا به فکر ایاب و ذهاب این دو میلیون باشد و خیابان‌هاى تهران را دو طبقه نماید. بعد پیشنهاد دیگرى مى‌نماید که در وهله اول خیلى مورد توجه اعضاى کمیسیون قرار مى‌گیرد. پیشنهاد دهنده مى‌نویسد که با خرج خیلى کمى در گردنه قوچک، که مرتفع‌ترین نقطه تهران است، مى‌توان 25 ستون به ارتفاع سیصد متر که پشت هر کدام یک گالرى بزرگ باشد بنا کرد و این 25 گالرى را به نمایشگاه‌هایى از زندگى مردم ایران در طول 25 قرن تبدیل نمود. یعنى در هر گالرى نمایشگاهى از یک قرن درست کرد و تمام این نمایشگاه‌ها را هم به تماشاى توریست‌ها اختصاص داد. اعضاى کمیسیون پس از ساعت‌ها شور متوجه مى‌شوند که این شخص در گردنه قوچک داراى دو میلیون متر زمین است و ضمنا مقاطعه‌کار هم تشریف دارند![vii]

نامه على‌اکبر ضرغام از بازداشتگاه جمشیدیه

على‌اکبر ضرغام از بازداشتگاه جمشیدیه نامه داده است که: در تاریخ هفتم آذر ماه [1340] احمد ایزدپرست - بازپرس دیوان کیفر - به معیت آقاى بنى‌صدر - دادیار دادسراى دیوان کیفر - در پادگان جمشیدیه - محل بازداشت اینجانب - حاضر و سئوالاتى من‌باب اطلاع از اینجانب نمودند... من‌جمله سئوال کردند که در آذر ماه سال گذشته [1339] که اینجانب وزیر دارایى بوده‌ام مبلغ دوازده هزار تومان از طرف بانک بین‌المللى به حساب شما ریخته شده، این پول بابت چه بوده است؟ جواب داده شد که چون وزیر دارایى ایران مانند 65 مملکت دیگر عضو بانک بین‌المللى مى‌باشد و در هر سال یک مرتبه مجمع عمومى بانک با حضور 26 وزیر دارایى ممالک در پایتخت یکى از کشورها تشکیل مى‌شود، بانک بین‌المللى هزینه سفر هر یک از وزراى دارایى را - یعنى پول یک بلیت طیاره درجه یک به پول آن مملکت - پرداخت مى‌کند و این موضوع منحصر به اینجانب نبوده، بلکه به سه نفر دیگر، آقایان کاشانى - رئیس سابق بانک مرکزى ایران - و عقیلى و بهروزى - از کارمندان عالى‌رتبه بانک - که در این مأموریت بوده‌اند نیز این وجه را به همین ترتیب پرداخت نموده است. اینک خبرى در روزنامه اطلاعات و سایر روزنامه‌ها از قول بازپرس و مطلعین دیگر دیوان کیفر درج شده که پول‌هایى که از چند کمپانى خارجى به حساب سرلشکر ضرغام ریخته شده مورد توجه بازپرس قرار گرفته است. چون این خبر عارى از حقیقت و هیجان‌آور است و گفتن آن از زبان بازپرس به حیثیت اینجانب لطمه مى‌زند متمنى است... از طرف آن مقام تکذیب گردد.[viii]


[i]ـ روزنامه مرد مبارز ـ ش 460 ـ 7/9/1340 ـ ص 1.

[ii]ـ نیکبخت، رحیم- جنبش دانشجویى تبریز به روایت اسناد و خاطرات ـ تهران- سوره مهر- 1381- ص 117.

[iii]ـ روزنامه کیهان ـ ش 5519 ـ 7/9/1340 ـ ص 1 و 13.

[iv]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10668 ـ 8/9/1340 ـ ص 1.

[v]ـ روزنامه فرمان ـ ش 2955 ـ 8/9/1340 ـ ص 1.

[vi]ـ عروضی، علیرضا- خاطرات ابوالحسن ابتهاج ـ ج 2 ـ تهران- علمی- 1371- ص 500.

[vii]ـ مجله فردوسى ـ ش 519 ـ 7/9/1340 ـ ص 2.

[viii]ـ روزنامه اراده آذربایجان ـ ش 429 ـ 11/9/1340 ـ ص 1.