پنجشنبه 9 شهریور 1340 / 19 ربیعالاول 1381 / 31 اوت 1961
4 بازدید
پاسخ نخستوزیر به سوالهای دانشجویان دانشگاه شیراز
نخستوزیر و وزیر فرهنگ، امروز صبح هم در جمع دانشجویان دانشگاه شیراز حاضر شدند و نخستوزیر به سؤالها پاسخ گفت. على امینى گفت: «من عقیده دارم که سیاست باید از محیط دانشگاه خارج شود. شما عقیده سیاسى داشته باشید، ولى آن را در خارج دانشگاه ابراز کنید.» اگرچه نخستوزیر اینگونه گفت، اما در همین جمع و درباره انتخابات مجلس، حوادث روز 30 تیر امسال و طرفداران دکتر مصدق، به سؤالها پاسخ داد. على امینى درباره این موضوعها، این گونه نتیجه گرفت که: «مجلس بد، منبع فساد است.» و «بعضى از رادیوها و روزنامههاى خارجى، مردم این مملکت را تحریک مىکردند.» و «مصدق با خودخواهى و غرور، کار کرد.» نخستوزیر درباره شهریه دانشجویان هم گفت: «کار مفت و خدمت مفت در این کشور دیگر مقدور نیست. ورودىاى که از شما براى یک سال مىگیرند، در خارج براى یک ماه مىگیرند. شما آب مجانى، برق مجانى و تحصیل مجانى را فراموش کنید و به دیگران هم بگویید، فراموش کنند.»[1]
سخنان وزیر فرهنگ در جمع دانشجویان دانشگاه شیراز
محمد درخشش ـ وزیر فرهنگ ـ هم در جمع دانشجویان نتوانست ساکت بماند. او گفت: «در بدو کار، آمال و آرزوى زیاد داشتم، ولى موقعى که سرکار آمدم، دیدم نمىشود. قدرى آن را تخفیف دادم. زیرا دیدم مردم اصلاح تمام کارهاى خراب زمان گذشته را از دولت سه ماهه ما مىخواهند. هر چه مدت 15 سال در باشگاه مهرگان گفته بودم، در زمان کمى، انجام آن را مىخواهند.»
درخشش همچنین گفت: «درباره تعقیب قاتل دکتر خانعلى، شما مثل اینکه کاسه گرمتر از آش شدهاید. چندین نفر در این مملکت به قتل رسیدند. شما قاتل آنان را نمىخواهید ولى قاتل دکتر خانعلى را مىخواهید. معلمى از طبقه ما شهید شده است. یک دوست و همکار صمیمى ما هدف قرار گرفته است. رادیوهاى خارجى این موضوع را چنان پیراهن عثمان درست کردهاند که چه عرض کنم. قاتلانى که الان در زندان داریم، چندین سال است از محاکمه آنان مىگذرد و هیچکس اعتراض نمىکند. مگر سال گذشته یک استاد به وسیله کارد کشته نشد؟ چرا قاتل او را که اتهامش محرز و مسلم است، شما تعقیب نمىکنید؟ ولى قاتل دکتر خانعلى را که متهم است و مىگوید من نکردهام و باید دادگاه تکلیف او را روشن کند، مرتباً تعقیب مىنمایید.»
وزیر فرهنگ در این جمع خبر داد: «ما در نظر داریم دانشگاه بزرگى به وسیله آلمانها در یک نقطه از کشور تأسیس نماییم. نامههایى رد و بدل شده [و] 4 نفر از استادان آلمانى به کشور ما آمدند. مىدانید به ما چه گفتند؟ گفتند که ما به شرطى این دانشگاه را تأسیس مىکنیم که محیط آن از هو و جنجال سیاسى برکنار باشد. چنانچه غیر از این دیدیم فوراً دانشگاه را مىبندیم و مىرویم. البته ما به آنها این قول را دادهایم...»[2]
نطق على امینى در دانشکده ادبیات دانشگاه اصفهان
نخستوزیر و همراهانش ساعت 4 بعدازظهر امروز به اصفهان وارد شدند. مهمترین نطق امروز على امینى در اصفهان، در برابر دانشجویان و در سالن دانشکده ادبیات دانشگاه اصفهان بود. نخستوزیر تقریباً همان حرفهایى که در شیراز به گوش دانشجویان رسانده بود، در اینجا تکرار کرد. على امینى همچنین گفت: «شنیدهام مىگویند ما در زندان افراد مجرم را شکنجه مىدهیم. آقا اینها دروغ است. من به زندان قزلقلعه رفتم، چنین چیزى نبود. به من گفتند آن آلات و ادوات را به شما نشان ندادهاند. من به تمام سوراخها سرزدم. چیزى ندیدم وانگهى، شکنجه براى چه؟ از طرفى اگر قرار باشد شخص زندانى و مجرم را در یک اتاق خوب ببرند، کولر براى او کار بگذارند و چلوکباب هم به او بدهند، پس فرق زندانى و دیگران چیست. دانشجویان زندانى، چند نفر بیش نیستند. اینها هم مقصرند. اگر دانشجویى رعایت نزاکت را نکرد، نباید تنبیه شود؟ از قدیم گفتهاند حرمت مسجد را امام مسجد باید نگه دارد. دانشجویان مىگویند، محوطه دانشگاه را پلیس گرفته است. اگر شما دانشگاه را مرکز سیاست نکنید که پلیس آنجا کارى ندارد. در دانشگاه درس، بیرون دانشگاه سیاست.یک عده مىگویند ما مصالح کشور را بهتر تشخیص مىدهیم، آخر براى چه؟ ما مىگوییم چرا، به چه دلیل شما بهتر و ما بدتر تشخیص مىدهیم؟ آقایان ما که خودمان نیامدهایم، ما را آوردهاند مسئول کردهاند، ما هم این طور تشخیص مىدهیم. آقایان دانشجویانى که البته در سن انتخاب شدن نیستند (خنده حضار) در سن رأى دادن هستند. استدعا داریم عجله نکنید، بیشتر مطالعه کنید، ما تصمیم داریم بزودى به کلیه استانداران و فرمانداران دستور دهیم ابتدا درباره انتخاب شوندگان و رأى دهندگان که طبق قانون باید حداقل شش ماه در محل ساکن باشند، مطالعه کنند که دیگر سجل مرده و قرضى، رأى در انتخابات نداشته باشد. اجازه بدهید این دو کار و این دو قدم اصلى را برداریم تا بعد.»
در ادامه این سخنرانى و در حالى که نخستوزیر عصبانى شده بود، گفت: «عدهاى مىگویند ما خدمتگزار ملى هستیم، به چه مناسبت ما کمتر از خدمتگزاران ملى هستیم؟ ما هم خدمتگزار ملى هستیم، ما هم آزادیخواه هستیم، چرا آزادیخواه نباشیم؟ چرا آنها آزادیخواهند و ما مرتجع و همین که کسى رفت و به خارجیها فحش داد، ملى شد؟ اینها حرف است. آقایان اینها کلمات تو خالى است. اینکه صحیح نیست. در این مملکت عدهاى خارجى متخصص و معلم داریم. اینها براى سیاست نیامدهاند. حالا مىگویید تعداد کارشناسان نفت زیاد است، من هم قبول دارم. مىگویند اینها درآمد نفت را مىبرند، آیا کسى این حرفها را قبول مىکند؟ ما سالیانه 300 میلیون دلار درآمد نفت داریم که گرفته و به خزانه دولت ریخته مىشد. حالا اگر این درآمد را بد خرج کردهاند، یا خرج نکرده و خوردهاند، به خارجیها چه مربوط است. اینها که خودشان را ملى و وطنپرست مىدانند، چرا نمىروند جواب رادیوهاى خارجى را بدهند. این همه رادیوهاى خارجى به ما فحش و ناسزا مىگویند...»[3]
سخنان نخستوزیر و وزیر فرهنگ در اجتماع جامعه دبیران اصفهان
نخستوزیر و وزیر فرهنگ، پیش از ورود به دانشگاه اصفهان، در تالار سخنرانى دبیرستان هراتى اصفهان حاضر شده بودند. آنان حرفهاى نماینده جامعه دبیران اصفهان را شنیدند و هر دو، در دو سخنرانى جداگانه، از کار دولت و وزارت فرهنگ دفاع کردند.[4] محمد درخشش ـ وزیر فرهنگ ـ در اجتماع فرهنگیان حاضر در دبیرستان گفت: «چند قسمت مورد درخواست آقایان محترم است که یکى موضوع ترمیم حقوق است. البته حقوق تمام معلمانى که تا 600 تومان حقوق مىگیرند ترمیم شده. امیدواریم بتوانیم از اول مهر 50 درصد حقوق تمام فرهنگیان را پرداخت کنیم و در اولین فرصت کوشش خواهیم کرد که تمام حقوق فرهنگیان ترمیم بشود و به علاوه موضوع اضافات و ترفیعات را نیز در فکرش هستیم.»
وزیر فرهنگ تاکید کرد: «قول مىدهیم به شما و عمل خواهیم کرد. تمام آن چیزهایى که عقب افتاده است ما ترمیم خواهیم کرد. خیالتان راحت باشد.»[5]
سخنان وزیر کشاورزى در رشت
امروز حسن ارسنجانى ـ وزیر کشاورزى ـ به شهرستان رشت وارد شد. سفر او به این شهرستان و دیگر مناطق در شمال، براى رسیدگى به امور کشاورزى است. نکته قابل توجه در این سفر، اظهارنظر وزیر کشاورزى در جمع رؤساى ادارههاى کشاورزى استان گیلان است. او گفت: «وزارت کشاورزى در مدت 35 سال گذشته هدف و برنامه مشخصى نداشته و تشکیلات فعلى وزارت کشاورزى بیشتر جنبه ادارى و کاغذبازى دارد.»[6]
[1]ـ روزنامه کیهان ـ ش 5443 ـ 9/6/1340 ـ ص 1 و 13.
[2]ـ روزنامه کیهان ـ ش 5443 ـ 9/6/1340 ـ ص 16.
[3]ـ روزنامه کیهان ـ 5444 ـ 11/6/1340 ـ ص 13.
[4]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10592 ـ 11/6/1340 ـ ص 5 و 6.
[5]ـ همان ـ ص 17.
[6]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10592 ـ 11/6/1340 ـ ص 19.