سه‌شنبه 19 دی 1340 / 2 شعبان 1381 / 9 ژانویه 1962

6 بازدید

ورود حاکم دبی به بندرعباس برای شکار

«ظهر امروز شیخ راشد، حاکم دبی به اتفاق چند نفر از همراهانش با هواپیما به بندرعباس وارد شد و در فرودگاه از طرف فرماندار، رؤسای ادارات دولتی و معتمدان و معاریف شهر مورد استقبال قرار گرفت. حاکم دبی و همراهان پس از مراسم معارفه عازم شکارگاه مخصوص شدند.»[1]

رئیس جدید سازمان اصلاحات ارضی

«هیئت دولت در جلسه فوق‌العاده خود که چهار ساعت طول کشید، سرانجام لایحه اصلاحات ارضی را تصویب کرد.»[2]

عباس سالور که عصر امروز حکم ریاست سازمان اصلاحات ارضی را از حسن ارسنجانی، وزیر کشاورزی گرفت،[3] درباره جلسه امروز هیئت دولت گفته است: «تصور ما این بود که ممکن است برخی از اعضای هیئت وزیران با این لایحه مخالفت کنند. یکی ناصر ذوالفقاری که وزیر مشاور بود قبلاً با اعتبارنامه ارسنجانی در مجلس مخالفت کرده بود. علاوه بر این، از مالکان عمده زنجان هم به حساب می‌آمد و احتمال می‌رفت مخالف باشد. نورالدین الموتی هم که قبلاً جزو 53 نفری بود که در زمان رضاشاه زندانی و تبعید شد و بعد از شهریور 1320 آزاد شد و به سمت دبیرکلی حزب توده ایران انتخاب شده بود، در آن زمان از حزب توده خارج شده بود و هیچ فعالیت توده‌ای نداشت. ما خیال می‌کردیم او با این لایحه موافقت خواهد کرد؛ چون جزء مرامش بود. ولی هیچ‌یک از این دو صحبت مؤثری در موافقت یا مخالفت این لایحه نکردند. آقای الموتی در بعضی از جنبه‌های حقوقی صحبت کرد و ذوالفقاری هم اصلاً صحبت نکرد. افرادی که درباره لایحه زیاد صحبت کردند، دو نفر بودند؛ عبدالحسین بهنیا، وزیر دارایی و جهانگیر آموزگار، وزیر بازرگانی. صحبت این دو نفر متفاوت بود. آقای بهنیا به طور کلی مخالف بود و می‌گفت این لایحه موردی ندارد. اما آموزگار مخالفت نمی‌کرد و بیشتر نظرش این بود که موضوع اصلاحات ارضی اولویت ندارد.

صحبت‌ها تا ساعت 10 شب طول کشید و در موارد مختلف هرجا لازم بود توضیحاتی می‌دادیم. در آن جلسه به ما گفتند با شما کاری نداریم و ما از جلسه هیئت دولت بیرون آمدیم. هنگام خروج، ارسنجانی به ما گفت: قبلاً به کارمندان وزارت کشاورزی گفته‌ام که در سالن اجتماعات بمانند، شما هم آنجا بروید تا من بیایم.

ما به سالن اجتماعات وزارت کشاورزی رفتیم. ساعت از 11 گذشته بود که دیدیم ارسنجانی آمد و بلافاصله پشت میز سخنرانی رفت و گفت، امشب لایحه تصویب شد و وظیفه شما کارمندان وزارت کشاورزی از این به بعد چنین و چنان خواهد بود و یک سری توضیحات داد. بعد از صحبت‌های او من رفتم از او پرسیدم: پس از بیرون آمدن ما از جلسه هیئت دولت در آنجا چه گذشت؟ گفت: فردا صبح می‌فهمید. (فردا صبح دیدیم آقای بهنیا استعفا داده است.)»[4]

ارسال لایحه جدید اصلاحات ارضی برای شاه

حسن ارسنجانی، وزیر کشاورزی، پس از پایان جلسه هیئت دولت در حالی که خوشحال به نظر می‌رسید در اجتماع معاونان و مدیران کل و رؤسای اداره‌های کشاورزی شرکت کرد و گفت: «فردا لایحه جدید [اصلاحات ارضی] برای توشیح شاهنشاه به شمال فرستاده می‌شود. محمدرضا پهلوی و همسرش، در این روزها برای استراحت به رامسر رفته بودند. به طور کلی، پس از هشت ماه مطالعه‌ای که ما درباره این قانون انجام داده‌ایم، توانستیم قانون را به تصویب برسانیم. قانونی که قبلاً به تصویب مجلسین رسیده بود، قابل اجرا نبود. طبق آماری که به دست آوردیم پنجاه هزار قریه در ایران وجود دارد که پانزده هزار قریه آن در اختیار خرده‌مالکان است. چهار هزار قریه از املاک سلطنتی و خالصه است. شش هزار قریه متعلق به موقوفات است و هفت هزار قریه به افرادی تعلق دارد که از یک تا پنج قریه دارند و نیز ده هزار قریه به افرادی تعلق دارد که از پنج قریه به بالا دارند و چون ما واحد را بر مبنای یک ده گرفتیم، کسانی که زیادتر از یک ده 6 دانگ داشته باشند املاک‌شان مشمول قانون جدید خواهد شد. به موجب محاسباتی که کردیم عجالتاً در تمام ایران، در حدود ده هزار قریه مشمول این قانون می‌شود.»[5]

جلسه انجمن اسلامی دانشجویان دانشسرای عالی با حضور دانشجویان دختر

«از ساعت 6 بعدازظهر، مجلس جشنی به مناسبت تولد حضرت حسین (ع) از طرف انجمن اسلامی دانشجویان دانشسرای عالی در سالن غذاخوری دانشسرا برپا شد. در این مجلس، چند تن از روحانیون، دانشجویان و رئیس دانشسرای عالی، اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تهران و چند تن از استادان شرکت کردند. این اولین جشن مذهبی بود که دختران دانشجو نیز در آن شرکت کردند و در محل جداگانه‌ای اجتماع کرده بودند. دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشسرای عالی با نواری که روی سینه داشتند مشخص شده بودند.»[6]

در این برنامه، یدالله سحابی، استاد دانشگاه تهران پشت تریبون رفت و گفت: «33 سال از تأسیس دانشسرای عالی می‌گذرد، در این مدت جز چهار سال و نیم که در خارج به تحصیل اشتغال داشتم با این مؤسسه در تماس بوده‌ام و این نخستین بار است که چنین جشنی در دانشسرا برپا می‌شود. علت تمام مفاسد روزافزون اجتماعی امروز، بی‌توجهی به مقتضیات علمی و تربیتی از یک طرف و تقلید کورکورانه از مظاهر و ظواهر فریبنده تمدن اروپایی است. اگر باید اصلاحی صورت گیرد باید به اصلاح دستگاه‌های تربیت معلم که در راس آنها دانشسرای عالی است پرداخت. بنده به خود نوید می‌دهم که این مجلس مقدمه تحول بزرگی در امر تعلیمات مملکت و لااقل در برنامه دانشسرای عالی باشد.»

سپس پیام دختران دانشجوی دانشسرای عالی خوانده شد که در آن آمده بود: «متأسفانه خانم‌ها تاکنون از شرکت در این مجالس محروم بودند که علت آن، مساعد نبودن اجتماع برای چنین اجتماعاتی است. در حالی که به هیچ‌وجه این کار مخالف موازین اسلام نیست و قرآن نیز برای زن و مرد مساوات قائل شده است و زن در حق استفاده از دانش با مرد مساوی است. این حق در چهارده قرن قبل داده شد. ولی افراد خودخواه نمی‌توانستند در این راه موافق باشند. ما ادعا می‌کنیم اگر بخواهند زنان روزی را برای آزادی خود انتخاب کرده و جشن بگیرند، بهترین روز همان مبعث است. آیا جای تأسف نیست که در مملکت ما زنان با وضعی مفتضحانه‌تر از خارجیان لباس بپوشند و مجلات آنها را مقایسه کنند. تمدن یعنی به دست آوردن راهی برای بهتر زیستن بشر و دوری از جهل و فجایع. ما می‌خواهیم در این راه مبارزه کنیم و تنها راه آن تقویت نیروی ایمان است و امیدواریم دختران دانشجوی دانشگاه نیز با ما همکاری کنند و از برادران خود نیز می‌خواهیم که ما را از خود دانسته و با ما در جشن‌های مذهبی شرکت کنند تا حجاب معنوی و تقوی و اخلاق حقیقی را در جامعه برقرار سازیم.»

بعد از این مهدی بازرگان پشت میکروفن رفت و گفت: «مثل سایر آزادیخواهان و مسلمانان ایران از تشکیل انجمن اسلامی دانشجویان دانشسرای عالی خوشحالم و امیدوارم آثار علمی آن به زودی ظاهر شود.»[7]

شایعه انحلال حزب مردم

«از ساعت شش و نیم بعد ازظهر، جلسه هفتگی حزب مردم در محل کلوپ مرکزی حزب تشکیل شد. در این جلسه [یحیی] عدل، دبیرکل حزب حضور نداشت، اما چند تن از اعضای کمیته مرکزی و اعضا شرکت داشتند»[8] و سخن گفتند.

بیشتر صحبت‌ها درباره آینده حزب مردم و گله از رکود موجود بود. سعید هدایت، قائم‌مقام دبیرکل حزب در پایان جلسه گفت: «بنده موظفاً گزارش این جلسه را به آقای دبیرکل خواهم داد. انحلال [حزب] یک صحبت بیخودی است که در خارج وجود دارد و مطرح کردن آن اهمیت ندارد.»[9]

جانشین احتمالی علی امینی

در شماره جدید مجله خواندنی‌ها که امروز منتشر شده، آمده است: «یکی از طرفداران و دوستان آقای امیراسدالله علم، نایب‌التولیه بنیاد پهلوی در محفلی اظهار کرده است که جانشین آقای دکتر امینی، جز آقای علم، شخص دیگری نخواهد بود و تلاش دیگران کاملاً بی‌ثمر است.»[10]

سیاست امریکا در افکار عمومی مردم ایران

جهانگیر تفضلی در نامه‌ای به روزنامه دیپلمات آورده است: «امریکا می‌خواهد که ایران کشور نیرومندی باشد و دولتی در ایران بر سر کار باشد که همه طبقات مردم بخصوص روشنفکران ناسیونالیست و زحمتکشان طبقات مختلف، طرفدار و حامی آن دولت باشند تا ایران، سپری در برابر نفوذ کمونیسم، تا خلیج فارس و پاکستان و حتی افغانستان شود. این سیاست به گمان من به نفع ماست و من هر وقت که کم و بیش در سیاست خارجی ایران اثر داشته‌ام از دوستی و بستگی ایران و امریکا با همه نیروی خود جانبداری کرده‌ام. ممکن است شما بفرمایید... پس چرا امروز تمام طبقات مردم ایران بخصوص دانشجویان و روشنفکران، این‌قدر از سیاست امریکا در ایران ناراضی و متنفرند و هر گرفتاری‌ که برای مردم ایران پیش می‌آید، آن را از جانب امریکاییان می‌دانند... به نظر من گناه این وضعی که برای سیاست امریکا در افکار عمومی طبقات مختلف مردم کشور ما پیش آمده است، به هیچ‌وجه متوجه سیاست امریکا و نتیجه بستگی‌های ایران و امریکا نیست، بلکه این وضع به میزان ده درصد محصول کم‌تجربگی و کم‌اطلاعی دیپلمات‌های امریکایی، نسبت به دیپلمات‌های انگلیسی و روسی در ایران و خاورمیانه است و سی درصد اثر تبلیغات بسیار نیرومند شوروی‌ها و شصت درصد دیگر که برای ایران و امریکا هر دو ناگوار به نظر می‌رسد، نتیجه گفتار و رفتار نسنجیده و عجولانه دولت‌های ما بخصوص دولت فعلی است.»[11]

صادرات سه هزار کیسه زیره به امریکا

«از محافل مطلع بازار، خبر می‌رسد معاملات زیره صادراتی که امسال دچار رکود شدید بود، اخیراً تکان خورده و بعضی از خریداران خارجی سرگرم مذاکره با تجار زیره هستند. در چند روز گذشته روی سه هزار کیسه 55 کیلویی [زیره] از قرار کیلویی نوزده ریال برای صدور به امریکا معامله شده است. علت رکود بازار زیره صادراتی یکی این بوده که سال گذشته زیره صادر شده مطابق با مقررات استاندارد بین‌المللی تهیه و بسته‌بندی نشده بود و مقدار مواد خارجی آن هم به حدی بود که لطمه شدیدی به حسن شهرت این کالای ایرانی زد.»[12]


[1]ـ اطلاعات ـ ش 10703 ـ 20/10/1340 ـ ص 17.

[2]ـ تهران‌مصور ـ ش 969 ـ 10/1/1341 ـ ص 65.

[3]ـ فصلنامه تاریخ معاصر ایران ـ ش 4 ـ ص 255.

[4]ـ همان ـ ص 252 و 254.

[5]ـ کیهان ـ ش 5555 ـ 20/10/1340 ـ ص 13.

[6]ـ همان.

[7]ـ همان ـ ص 13.

[8]ـ مهر ایران ـ ش 1507 ـ 20/10/1340 ـ ص 1.

[9]ـ همان ـ ص 2.

[10]ـ خواندنیها ـ ش 32 ـ 19/10/1340 ـ ص 9.

[11]ـ دیپلمات ـ ش 389 ـ 27/10/1340 ـ ص 1 و 3.

[12]ـ بورس ـ ش 129 ـ 19/10/1340 ـ ص 1 و 2.