دوشنبه 2 مرداد 1340 / 10 صفر 1381 / 24 ژوئیه 1961
6 بازدید
دیدار على امینى با شاه
صبح امروز، على امینى ـ نخستوزیر ـ نزدیک به 3 ساعت با محمدرضا پهلوى دیدار کرد. وقتى نخستوزیر در حدود ساعت 11 به کاخ نخستوزیرى بازگشت، در پاسخ یکى از خبرنگاران گفت: «امروز مسئله خاصى نبود، گزارش مسائل مملکتى در حضور شاهنشاه مطرح شد...» وقتى که خبرنگار درباره جریان اعتراض دیروز وزیر امورخارجه به سفیر شوروى سؤال کرد که، آیا در این باره نیز با شاه مذاکره شد یا خیر، نخستوزیر بدون اینکه توضیحى بدهد، گفت: «این هم، یکى از مسائل روز مملکتى است.»[i]
درخواست روحانیان پاکستانى از محمدرضا پهلوی براى تجدید بناى قبور ائمه بقیع
روحانیان پاکستانى امروز به دیدار شاه رفتند. مولانا عبدالحامد بدایونى ـ رئیس جمعیتالعلماء پاکستان ـ مولانا احمد نورانى ـ نایب رئیس ـ و مولانا عمر الهى ـ عضو جمعیت العلماء پاکستان ـ که اخیراً به ایران آمدهاند، ابتدا به مکه رفتند و سپس از شهرهاى بیتالمقدس، بیروت، دمشق، قاهره، بغداد، نجف و کربلا دیدن کردند و با روحانیان آن شهرها مذاکراتى به عمل آوردند. یکى از روحانیان گفت: «ما هنگام مراجعت از سفر حجاز و عتبات، از تمام ولایات اسلامى دیدن کردیم و از علماى فرق مختلفه مسلمانان، اعم از شافعى و مالکى و حنفى و حنبلى و جعفرى، فتاوى و خطابههایى براى تجدید بناى قبور ائمه مقدسه در عربستان سعودى دریافت داشتهایم و در این مورد نیز با شاهنشاه مذاکراتى صورت گرفته است و از شاهنشاه در این مورد استمداد شده است.»[ii]
نامه ناشناس خطاب به نخستوزیر، درباره نظارت 5 عالم طراز اول به طرحها و پیشنهادهای مجلس شورای ملی
متن نامهای که با امضاى ناخوانا به نخستوزیری ارسال شده چنین است: «جناب آقاى دکتر امینى، نخستوزیر محترم ـ چنان که شاید خاطر مبارک، مستحضر باشد، یکى از اصول قانون اساسى ایران این است که در مجلس، 5 نفر از علماء طراز اول که مرجع تقلید، آنها را معین مىنماید، باید حضور داشته باشند تا هر طرح یا پیشنهادى که مىخواهند مطرح کنند، ابتدا مورد نظر این 5 نفر قرار بگیرد، تا اگر مخالفت با دستورات قرآن نیست، تایید نمایند و سپس به تصویب برسد و اگر تغییرات دیگرى نیز در آن داده شد، مجددا مورد بررسى 5 نفر مزبور قرار گیرد تا مخالف با دستورات مقدس اسلام نباشد. ولى چنان که خاطر مبارک اطلاع دارد، تا به حال این اصل رعایت نشده، بدین وسیله مىخواهد به جنابعالى عرض نماید که چون جنابعالى قدرت چنین کارى را دارید، لذا امر بفرمایید این اصل را حتماً مراعات نمایند و رضاى خداوند را بر رضاى شاهنشاه و دیگران ترجیح بدهید. زیرا انسان اگر خداوند را از خود راضى گرداند، خداوند نیز همه را از او راضى مىگرداند و به علاوه، فرصت همیشه براى انجام کارهاى نیک، دست نمىدهد و البته اگر فضولى نباشد، آنچه براى انسان باقى مىماند، نام نیک است و بس. با تقدیم احترامات فائقه...»
این نامه، با دستخط نویسنده، تاریخ 20 تیر را بر پیشانى و چند مهر ورود و خروج دبیرخانهاى دارد، آخرین دستور درباره این نامه (فعلاً اقدامى ندارد) نیز با تاریخ دوم مرداد (امروز) صادر شده است.[iii]
اطلاعیه جبهه ملى ایران علیه اقدامات اخیر حکومت پهلوی
امروز شوراى مرکزى جبهه ملى ایران، علیه اقدامات اخیر دولت، اعلامیهاى منتشر کرد. این اعلامیه با طرح علت دعوت مردم به میتینگ روز 30 تیر آغاز شده است: «جبهه ملى قصد داشت در این میتینگ با حفظ نظم و آرامش همیشگى به تعطیل عمدى مشروطیت که مخالف نص صریح قانون اساسى که به هیچ وجه صلاح مملکت و ملت ایران نیست، اعتراض کند و شروع فورى انتخابات آزاد را خواستار شود و نظر خود را به ملت ایران اعلام دارد.»[iv]
بعد از این، عکسالعمل دولت شرح و نقد شده و در یکى از بندها آمده است: «دستگاه حاکمه بار دیگر به حربه پوسیده قدیمى خود، که بىاعتبارى آن بر همه جهانیان آشکار است، متوسل شد و با تمام قوا به سراغ تهمت و افترا شتافت و بانگ برداشت که قواى چریک کمونیست در روز سىام تیر قصد اشغال خاک ایران را دارد و آنان که اعلام میتینگ کردهاند، آلت دست کمونیستهایى هستند که با دستور سیاستهاى خارجى قصد اخلال دارند.»[v]
شوراى مرکزى جبهه ملى با تکیه بر استقبال مردم تهران از میتینگ روز 30 تیر و مقاومت و سرسختى آنها در خیابانهاى اطراف میدان جلالیه، در پایان اعلامیه، نتیجه گرفته است:
«دستگاه حکومت، قصدى جز اینکه دیکتاتورىِ ظالمانه کنونى را در ایران ادامه دهد و عمدا زمان تعطیل مشروطیت را طولانى سازد، ندارد... همه آزادیهاى فردى و اجتماعى از ملت، سلب شده؛ تفتیش منال و تعقیب آزادیخواهان سهلترین کارى است که حکومت ایران به طور مداوم و مکرر انجام مىدهد... فساد و چپاول اموال عمومى و قانونشکنى، همچنان در ایران رواج دارد و دروغ و ریا و تهمت و افترا و حرف و ادعا، جایگزین برنامه اساسى در ایران مىباشد...»[vi]
پیام رادیویی نخستوزیر خطاب به ملت ایران
بعدازظهر امروز، على امینى ـ نخستوزیر ـ پیامى از رادیو، خطاب به ملت ایران خواند که بندهاى پایانى آن درباره تظاهرات روز 30 تیر است. نخستوزیر سعى کرد واکنش دولت به این اتفاق را بدیهى جلوه دهد.
نخستوزیر گفت: «بارها به دستهاى که خود را رهبران جمعیتى مىدانستند، تذکر داده شد که چون دستجات دیگرى هم در مخالفت با عقیده شما اجازه انجام تظاهرات خواستهاند، لذا قواى انتظامى براى جلوگیرى از تصادم بین دستجات به هیچ یک از آنها این اجازه را نمىدهد، و اِلّا مگر دولت نبود که به این گروه اجازه میتینگ داد. وانگهى مسئله تبلیغات رادیوهاى بیگانه و تحریک مردم به برادرکشى و ایجاد بلوا در آن روز، چیزى است که همه از آن اطلاع دارند. با این ترتیب آیا نمىتوان استنتاج کرد که کسانى که در برگزارى تظاهرات جمعه اصرار مىورزند، یا تحتتاثیر اغواى بیگانگان قرار گرفتند و یا منافع کشور و مردم را تشخیص نمىدهند و در طرز رهبرىشان خللى هست.»[vii]
بخشهاى دیگر این پیام رادیویى، درباره نداى آزادىطلبى، آزادى و حدود آن در ایران، آزادىِ سیاسى و نقشهی دولت براى همراه کردن آزادى سیاسى و عمران و آبادى و آزادى اقتصادى است. نخست وزیر در جمعبندى این موضوعها گفت: «قصد و نیت من همان اصل منطقى است که در کشورهاى توسعه نیافته یا در حال توسعه، باید از بىبندوبارى و لجام گسیختگى، جلوگیرى کرده و آزادى را از میان روستاها پایهگذارى نمود و توسعه داد.»[viii]
تهران؛ شهر بىدروازه
حبیبالله نفیسى ـ معاون کل شهردارى تهران ـ به خبرنگاران گفت: «در شهردارى، تاکنون وظایف فرعى، مقدم بر وظایف اصلى قرار داده شده و به جاى توجه به ساختن یک شهر و تأمین بهداشت، برق و آب براى ساکنین آن و عطف توجه به کارهاى خیریه، شهردارى به کار نرخگذارى پرداخته (که کار بىنتیجهاى است) و پول مردمى را که محتاج ابتدایىترین مزایاى زندگى شهرى از قبیل آب، برق و آسفالت هستند، صرف فوارهسازى و کارهاى تزیینى کردهاند و یا اگر جاده آبعلى را آسفالت کردهاند، در عوض، در امر وصول عوارض نیز سستى و سوءنیتهاى بسیارى اعمال شده که در نتیجه شهردارى را 135 میلیون تومان مقروض ساخته است.»[ix]
معاون کل شهردارى، پایتخت را شهر بىدروازه نامید و افزود: «عدهاى از مردم تهران و کسانى که از شهرستانها مىآیند، از ناچارى به حومه پناه بردهاند و در نتیجه تهران به صورت شهر بىدروازهاى درآمده است که تأمین حوایج ساکنان پراکنده آن با امکانات موجود به هیچ وجه ممکن نیست.»[x]
امضاء موافقتنامه حداقل دستمزد کارگران نفت جنوب
ساعت 30/1 بعدازظهر امروز موافقتنامه حداقل دستمزد کارگران نفت جنوب، بین نمایندگان کارگران و کارفرما به امضا رسید و مهمانی این اتفاق، به صرف چاى، غروب امروز در باشگاه سازمان آبِ تهران برپا شد. در این مهمانی، حسن بردبار[xi] ـ یکى از نمایندگان کارگران ـ از همکارى دولت و وزارت کار براى تعیین حداقل دستمزد کارگران تشکر کرد و گفت: «حداقل دستمزدى که تعیین شده، صددرصد ایدهآل نیست، ولى با وضع فعلى و اوضاع و احوال اقتصادى مملکت، ما گذشت کردیم تا به توافق برسیم. باید مقامات مسئول کارى کنند که این مبلغ، که به ما داده شده است، از یک دست گرفته نشود و از دست دیگر بر باد برود. براى این کار باید یک شرکت تعاونى با کمک مالى شرکت نفت، براى کارگران تشکیل شود.»[xii] مدتها بود که کارگران نفت جنوب تقاضا داشتند که به موضوع حداقل دستمزدشان رسیدگى شود. این مذاکرات، پس از 53 روز، اکنون به پایان رسید و قراردادى در 6 ماده و 9 تبصره به امضاى دو طرف رسیده است.[xiii]
اعتراض به قرض از بیگانگان
ساعت 6 بعدازظهر امروز، جلسه هفتگى انجمن دوستان در منزل سیدجعفر بهبهانى تشکیل شد.
در این جلسه که عدهاى از فرهنگیان، روحانیان، روشنفکران و طبقات مختلف حضور داشتند، سیدجعفر بهبهانى سخنرانى کرد. او درباره امور اقتصادى، وضع روز بازار، افزایش بیکاران، حفظ استقلال اقتصادى، شرایط حاد براى مبارزه و سیاست بىطرفى سخن گفت و توضیح داد که: «یکى از اصول مرامنامه انجمن دوستان این است که ما بتوانیم استقلال ایران را حفظ کنیم. هیچ ایرانى شرافتمند مایل نیست که از خارج قرض کنیم و باز همان پولها را براى خرید اجناس آنها مثل پارچه و کفش و کولر و رادیو و غیره به خودشان پس دهیم...»[xiv]
وام 7 میلیون دلاری بانک صادرات و واردات واشنگتن به ایران
خبرگزارى فرانسه گزارش داد: «بانک صادرات و واردات واشنگتن، امروز اعلام کرد که دو وام 3 میلیون و 500 هزار دلارى (مجموعا 7 میلیون دلار) براى ایران اختصاص داده است. یکى از وامها به مصرف خرید 16 لوکوموتیو دیزل از کمپانى جنرال موتورز امریکا خواهد رسید و با کمک وام دیگر، وزارت راه، لوازم راهسازى (تراکتور کمپرسور و...) خریدارى خواهد کرد.»[xv] این خبرگزارى افزوده است که: «بانک صادرات و واردات واشنگتن، تاکنون براى اجراى برنامه مدرن کردن راهآهن ایران 33 میلیون دلار، وام به ایران داده است که به مصرف خرید بیش از 150 لوکوموتیو رسیده است.»[xvi]
اجتماع و اعتصاب غذاى 22 دانشجوى ایرانى مقیم سانفرانسیسکو
خبرگزارى یونایتدپرس مخابره کرد که 22 دانشجوى ایرانى مقیم سانفرانسیسکو با رهبرى اللهوردى فرمان ـ عضو مؤسسه تحقیقات زیستشناسى دانشگاه کالیفرنیا ـ در محل کنسولگرى ایران اجتماع و اعتصاب غذا کردهاند. آنها مىگویند به اعتصاب غذاى خود تا پاى مرگ ادامه خواهند داد، چون دولت ایران تقاضاى دانشجویان براى رعایت آزادیهاى فردى را در نظر نمىگیرد و از تمدید گذرنامه 2 دانشجوى ایرانى (علىمحمد سیفپور فاطمى و صادق قطبزاده) براى داشتن فعالیتهاى سیاسى خوددارى مىکند.[xvii]
گزارش اکونومیست از وضعیت فعلی دولت ایران
یکى از روزنامههاى عصر امروز، ترجمه مقالهاى از تازهترین شماره هفتهنامه انگلیسى اکونومیست به چاپ رسانده است. عنوان مقاله این است: «راهى که ایران در پیش گرفته است به هیچ جا ختم نمىشود.»
اکونومیست به تحلیل واکنش مردم و گروههاى سیاسى در برابر دولت دکتر على امینى و روشهاى مقاومت این دولت در برابر شرایط جامعه پرداخته است. نظر اکونومیست این است که: «اکنون دکتر امینى با واقعیات سخت وضع سیاسى روبهرو شده است... مردم ایران رفتهرفته از انتظار کشیدن خسته مىشوند، انتظار کشیدن براى اینکه او حرفهایش را به عمل تبدیل کند... منافع ریشهدارى، مخالف برنامه اصلاحات اوست... رهبران جبهه ملى هنوز بیشتر علاقهمند فشار آوردن روزافزون در مورد عملى شدن انتخاباتند... بزرگترین مخالفتى که با برنامه اصلاحات اجتماعى دکتر امینى مىشود، از جناح راست ناشى شده است. این مخالفت از طرف مالکان، افراد بسیار ثروتمند و از ناحیه مقامات عالىرتبه دولتى سابق و از جانب تمام کسانى که اگر اصلاحات، ریشههاى عمیقى پیدا کند، منافع آنها به خطر مىافتد، ابراز مىگردد...» این هفتهنامه نتیجه گرفته است که: «دکتر امینى بسیارى از امیدهاى خود را بر، گرفتن یک وام بزرگ از امریکا گذاشته است... [و] فعلاً به نظر مىرسد که خود دولت امریکا سر کیسه را سفت گرفته است. شاید منتظر این است که قبل از آنکه به نحو قاطعى از دکتر امینى حمایت کند، علائم و آثار اصلاحات واقعى را ببیند.»[xviii]
جوایز فیلم مستند «یک آتش» در ونیز
«امروز فستیوال فیلمهاى مستند ونیز پس از نمایش 110 فیلم از 27 کشور پایان یافت. ایران که در فستیوال ونیز شرکت داشت موفق به گرفتن دو جایزه گردید. این دو جایزه که عبارت از دو مدال طلا و برنز بود، نصیب فیلم «یک آتش» شد. این فیلم، تنها فیلمى بود که جایزه برد و جایزه فیلم به ابراهیم گلستان داده شد.»[xix]
«یک آتش، درباره مهار چاههاى نفت دچار حریق شده در اهواز است. آتشى که برخى آن را یکى از بزرگترین آتشسوزیهاى تاریخ نفت دانستهاند و خاموش کردن آن 65 روز طول کشید. این فیلم را ابراهیم گلستان براى شرکتهاى عامل نفت (کنسرسیوم) ساخته است. شاهرخ گلستان فیلمبردارى یک آتش را در 1337 شروع کرد و فروغ فرخزاد تدوین آن را در 1340 به پایان رساند. یک آتش، در اردیبهشت 1340 به همت فرخ غفارى در کانون فیلم تهران به نمایش درآمد و تحسین همگان را برانگیخت. ابراهیم گلستان، پس از نمایش فیلم گفت: «بسیارى چاههاى نفت آتش گرفته بود و از بسیارى از آتشها فیلم ساخته بودند و ما مىخواستیم حالتى و فضایى دیگر بسازیم، براى همین، مدتها معطل شدیم تا آن را ساختیم.»[xx]
[i]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10562 ـ 2/5/1340 ـ ص 17.
[ii]ـ روزنامه کیهان ـ ش 5415 ـ 3/5/1340 ـ ص 13.
[iii]ـ بایگانى اسناد دفتر ادبیات انقلاب اسلامى.
[iv]ـ سفرى، محمدعلى ـ قلم و سیاست ج 2: از کودتاى 28 مرداد تا ترور منصور ـ تهران- نامک- 1373- ص 414.
[v]ـ همان ـ ص 415.
[vi]ـ همان ـ ص 417.
[vii]ـ روزنامه کیهان ـ ش 5415 ـ 3/5/1340 ـ ص 10.
[viii]ـ همان.
[ix]ـ همان ـ ص 16.
[x]ـ روزنامه کیهان ـ ش 5415 ـ 3/5/1340 ـ ص 16.
[xi]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10563 ـ 3/5/1340 ـ ص 17.
[xii]ـ روزنامه کیهان ـ ش 5415 ـ 3/5/1340 ـ ص 1 و 13.
[xiii]ـ همان ـ ص 13.
[xiv]ـ روزنامه مهر ایران ـ ش 1392 ـ 3/5/1340 ـ ص 2.
[xv]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10563 ـ 3/5/1340 ـ ص 1 و 21.
[xvi]ـ همان.
[xvii]ـ بولتن خبرگزارى پارس محرمانه ـ ش 109 ـ 7/5/1340 ـ ص 5 و 6.
[xviii]ـ روزنامه کیهان ـ ش 5414 ـ 2/5/1340 ـ ص 1.
[xix]ـ روزنامه کیهان ـ ش 5414 ـ 2/5/1340 ـ ص 1.
[xx]ـ جاهد، پرویز ـ مقاله: گنجینههاى کارگاه فیلم گلستان ـ سایت بى.بى.سى فارسى.