سه‏‌شنبه 2 خرداد 1340/ 8 ذى‌‏الحجه 1380/ 23 مه 1961

5 بازدید

 اجازه‌نامه آیت‌الله روح‌الله موسوى خمینى در امور شرعیه براى شیخ زین‌العابدین ذوالفقارى اصفهانى

آیت‌الله روح‌الله موسوى خمینى، امروز اجازه نامه‌اى در امور حسبیه و شرعیه براى شیخ زین العابدین ذوالفقارى اصفهانى امضا کرد. در این اجازه نامه آمده است:

«مخفى نماند که... آقاى آقا شیخ زین‌العابدین ذوالفقارى اصفهانى... از قِبَل حقیر مجازند در تصدى امور حسبیه و شرعیه؛ که تصدى آن در عصر غیبت ولى‌امر ـ عجل‌اللّه‌تعالى فرجه ـ از مختصات فقیه جامع‌الشرایط فتوا است؛ پس براى ایشان است تصدى امور مذکوره با مراعات احتیاط؛ و نیز جناب ایشان مجازند در اخذ سهم مبارک امام ـ علیه‌السلام ـ و سهم سادات عظام و ایصال سهم سادات به محل مقرر آن و صرف سهم مبارک امام ـ علیه‌السلام ـ در اعاشه خودشان به نحو اقتصاد و میانه‌روى و ایصال بقیه را نزد حقیر براى صرف در حوزه علمیه.»[i]

گزارش ساواک درباره پرداخت شهریه طلبه‌هاى حوزه علمیه قم

م. قلقسه ـ رئیس ساواک قم، کاشان، ساوه، محلات و تفرش ـ امروز در گزارش خیلى فورى و خیلى محرمانه به ریاست ساواک نوشت:

«پرداخت شهریه دومین ماه حوزه علمیه قم، پس از فوت مرحوم آیت‌الله [سید حسین] بروجردى توسط آقایان زیر انجام گردید: 1ـ توسط آیت‌الله [سیدشهاب الدین مرعشى] نجفى، نان حوزه تأمین و مهر آن‌ها تقسیم شد. 2ـ توسط آیت‌الله [روح‌الله موسوى] خمینى مبلغى در حدود دویست هزار ریال به بعضى از طلاب پرداخت گردید. 3ـ توسط آیت‌الله [سیدکاظم] شریعتمدارى مبلغى پول پرداخت گردیده است. 4ـ توسط آیت‌الله [محمدرضا] گلپایگانى هم وجوهات نقدى پرداخت شده است. 5ـ آیت‌الله [سیداحمد] خوانسارى ـ امام جماعت مسجد حاج‌سید‌عزیزالله واقع در بازار تهران ـ مبلغ قابل توجهى توسط حاج سید محمد حسینى ـ تاجر بازار تهران ـ و دانش ـ متصدى کتابخانه مسجد اعظم و داماد آقاى خوانسارى ـ که معمم و مقیم تهران است، به قم ارسال و طبق دفاتر مرحوم آیت‌الله بروجردى با مبلغ پنجاه ریال اضافى به هر طلبه پرداخت نموده، محل پرداخت هم در مدرسه خان بوده است. ضمنا به روحانیون اطرافى آیت‌الله بروجردى مانند [...] فاضل لنکرانى و [...] روحانى و [...] صادقى و سید مهدى رضوى حایرى مبالغ قابل توجهى مى‌دهند. به موجب اطلاع حاصله این وجه از بازاری‌هاى تهران به وسیله آیت‌الله [بهبهانى] جمع‌آورى شده که با تلگرافى به نجف از آیت‌الله شیخ عبدالهادى شیرازى کسب اجازه نموده که وجوهات دریافتى تهران را توسط آقاى [سیداحمد] خوانسارى به حوزه علمیه قم بفرستد و نظر آیت‌الله بهبهانى از این عمل، این است که آقاى خوانسارى را به قم بفرستد و دستگاهى نظیر تشکیلات مرحوم بروجردى تاسیس و برپا نماید. از قرار معلوم، ساختمانى هم در قم، جهت این موضوع اجاره شده است.»[ii]

پایان کنفرانس تجدید نظر در قانون اصلاحات ارضى

امروز، آخرین جلسه کنفرانس تجدید نظر در قانون اصلاحات ارضى تشکیل شد. وزیر کشاورزى گفت:

«کنفرانس ما، امروز خاتمه مى‌یابد و آقایان اعضاى کنفرانس در کمیته‌هایى چند گرد مى‌آیند و نظریات خود را که باید به صورت قطع‌نامه کنفرانس درآید، ابراز مى‌کنند. آن وقت قطع‌نامه در جلسه عمومى طرح خواهد شد و سپس نظریات آقایان با نظریات و نقشه‌هایى که ما داریم توأم خواهد شد و طرحى براى اصلاح قانون اصلاحات ارضى تهیه خواهد گردید و به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید.»[iii]

توقیف کوتاه‌مدت روزنامه‌هاى کیهان و اطلاعات

حسن ارسنجانى در یک مصاحبه مطبوعاتى حاضر شد و به‌عنوان سخن‌گوى دولت به سؤال‌هاى خبرنگاران پاسخ داد. وى ضمن انتقاد از روش جراید در انتشار شایعات مختلف و منعکس‌کردن مطالب تحریک‌آمیز مطبوعات خارجى، اعلام داشت که روزنامه‌هاى کیهان و اطلاعات ـ دو روزنامه بزرگ عصر تهران ـ از طرف دولت توقیف شده‌اند. علت توقیف روزنامه‌هاى «کیهان» و «اطلاعات»، ترجمه و چاپ مقاله‌اى از هفته‌نامه «اکسپرس» چاپ پاریس بود که در آن طى تفسیرى از اوضاع خاورمیانه و تحولات اخیر ایران، وضع فعلى ایران را مشابه وضع لائوس، ویتنام و کوبا دانسته و طورى وانمود کرده بود که ایران در آستانه یک انقلاب مى‌باشد. «اکسپرس» آن گاه در این زمینه تذکراتى به دولت امریکا داده و از او خواسته بود که از به کار بردن قوه قهریه در این کشورها خوددارى کند.

سخن‌گوى دولت در این باره اظهار داشت که شاید در انتشار این مطالب و جنبه خبرى‌دادن به تفسیر هفته‌نامه «اکسپرس» که متعلق به مندس فرانس و رفقاى هم عقیده او است، سوءنیتى در کار نبوده است؛ ولى انتشار این اخبار در ارتش ایران سوء تفاهمى تولید کرده است. سخن‌گوى دولت، سپس متذکر شد که توقیف چند افسر ارتش از طرف دولت به اتهام سوء استفاده در پست‌هاى غیرارتشى است، در حالى‌که این اخبار به طریقى دیگر منعکس شده و به دنبال این توقیف‌ها نوشتند که سیصد افسر خلع درجه مى‌شوند و نتیجه انتشار این خبرها، ایجاد عدم رضایت بین افسران ارتش است.

سخن‌گوى دولت به شایعه کودتا اشاره کرد و گفت:

«متأسفانه این توقیف‌ها در بعضى مطبوعات به نحو دیگرى منعکس شده و باعث انتشار شایعات مربوط به کودتا شده است، به طورى که روز گذشته بیش از پنجاه نفر به من تلفن کردند و گفتند کودتاچیان نصف شهر را گرفتند.»

ارسنجانى صریحا تأیید کرد که شایعات مزبور از دو منبع منتشر مى‌شود: یکى از طرف ایادى افراد توقیف شده که باعث تعقیب خود آن‌ها هم مى‌شود، دوم از طرف مالکین بزرگ که با تصمیم دولت در مورد تقسیم ارضى مخالف‌اند و با انتشار این شایعات مى‌خواهند دولت را تضعیف کنند.

وزیر کشاورزى به دنبال این سخنان گفت:

«من در کنفرانس کشاورزى امروز نیز اعلام کردم که اگر مالکین این راه‌حل عادلانه [تقسیم ارضى] را انتخاب نکنند، باید منتظر انقلاب و خونریزى باشند، زیرا این مشکلات دو راه‌حل بیشتر ندارد، راه‌حل یا عاقلانه و یا انقلاب و خونریزى.»[iv]

در همین حال چون سردبیران روزنامه‌هاى «اطلاعات» و «کیهان» بعدازظهر امروز به نخست‌وزیرى مراجعه کردند و متعهد شدند که از این پس مطالبى را که در قانون مطبوعات جرم شناخته شده و موجب تشویش اذهان عمومى مى‌شود، درج ننمایند؛ طبق دستور نخست‌وزیر از تعقیب قانونى موضوع صرف نظر گردید، و این دو روزنامه، بعد از ساعتى از توقیف درآمدند و فقط انتشار آن‌ها دچار اندکى تاخیر شد.[v]

نظر یک نویسنده امریکایى درباره اصلاحات در ایران

مجله «خواندنى‌ها» از قول روزنامه «نیویورک هرالد تریبون» و در تفسیرى به قلم والتر لیپمن ـ سیاسى‌نویس معروف امریکایى ـ نوشت:

«در ایران انقلاب به صورت کوشش نومیدانه «از بالا» در آمده است. کوششى که از پشتیبانى شاه برخوردار است و هدفش اصلاح رژیم، قبل از ساقط‌شدن «از پایین» است. انقلاب فعلى ایران ضدغربى و ضدامریکایى و طرفدار کمونیزم نیست. ولى اگر اصلاحاتى که هم اکنون حکومت ایران آغاز کرده است به اندازه کافى عمیق و وسیع نباشد، احتمال فراوان مى‌رود که انقلاب فعلى ایران در پایان کار هم ضدامریکایى و هم طرفدار کمونیزم شود. در ایران دیگر وقت گذشته و دیر شده است.»[vi]

میتینگ کارگران کارخانه بافندگى فارس در برابر ساختمان استاندارى

امروز گروهى از کارگران کارخانه بافندگى فارس در برابر بناى استاندارى فارس گرد آمدند و میتینگى تشکیل دادند. کارگران، اجراى قانون کار، پرداخت دستمزد و کمک هزینه عقب افتاده خود را طلب مى‌کردند.[vii]


[i]ـ موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی- صحیفه امام ـ ج 1 ـ تهران- 1378- ص 51.

[ii]ـ مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات- قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک ـ ج1 زمینه‌ها ـ تهران- 1378- ص 329و 330.

[iii]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10511 ـ 2/3/1340 ـ ص 21.

[iv]ـ روزنامه فرمان ـ ش 2840 ـ 3/3/1340 ـ ص 4.

[v] - روزنامه نور و ظلمت ـ ش 259 ـ 3/3/1340 ـ ص 3.

[vi]ـ مجله خواندنى‌ها ـ ش 70 ـ 2/3/1340 ـ ص 4.

[vii]ـ رادیو پیک ایران ـ بولتن خبرگزارى پارس محرمانه ـ ش 56 ـ 7/3/1340 ـ ص 10.