مدرسۀ رفاه
حمید سبحانی صدر
25 بازدید
مدرسۀ رفاه یکی از مراکز آموزشی و تربیتی دوره پهلوی است که امام خمینی پس از بازگشت به ایران در 12 بهمن ١٣۵٧ ابتدا در این مدرسه اقامت گزیدند.
پس از قیام 15 خرداد 1342 و پس از تبعید امام خمینی در سال 1343، جمعی از اعضای شورای مرکزی جمعیت مؤتلفۀ اسلامی (از جمله: ابوالفضل توکلی بینا، اسدالله لاجوردی، محمدصادق اسلامی و حبیبالله شفیق)، در پایان دوران محکومیت خود در زندان به این نتیجه رسیدند که در مسیر مبارزه با حکومت پهلوی نیازمند مجموعهای از فعالیتهای فرهنگی و خدمات اجتماعی هستند تا در قالب آن نیروهای مردمی را جذب کنند.[1] آنها ایدۀ خود را در جلساتی با آیتالله مرتضی مطهری، آیتالله سید محمد بهشتی، حجتالاسلام محمدجواد باهنر، حجتالاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی و محمدعلی رجایی مطرح[2] و در ادامه، ابتدا «بنیاد رفاه تعاون اسلامی» را راهاندازی کردند. یکی از اهداف این بنیاد رسیدگی به نیازمندان، رسیدگی به خانوادۀ نیروهای مبارز و ساخت مدرسههای اسلامی در تهران و شهرستانها بود.[3]
با تشکیل بنیاد رفاه، بهتدریج ذهن گردانندگان آن با محوریت بهشتی، باهنر و رجایی، معطوف به ساخت مدرسه شد. این جمع اوایل سال 1346، در پی خرید ملکی برای تأسیس مدرسه برآمدند. خانهای قدیمی و دوبَر در کوچۀ مستجاب، واقع در پشت مجلس شورای ملی (محل فعلی مدرسۀ رفاه) در نظر گرفته شد که متعلق به بانک ملی بود. قرار شد این ملک در سه قسطِ سیصدهزارتومانی خریداری شود. [4]
آنها ابتدا مبلغ صدهزار تومان از قسط اول را فراهم کردند و در ادامه توانستند با وساطت هاشمی رفسنجانی مبلغ دویستهزار تومان از حاج حسین اخوان فرشچی از بازاریان متدین، بابت سهم امام دریافت کنند و قسط اول مدرسه را بپردازند.[5] در سال 1346 بنیاد صندوقهای خیریهای در میان بازاریان توزیع و با جمعآوری کمکهای مردمی احداث مدرسۀ رفاه را آغاز کرد.[6]
اعضای هیئتامنای مؤسسۀ رفاه عبارت بودند از: آیتالله بهشتی، حجتالاسلام محمدجواد باهنر، محمدعلی رجایی، حجتالاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی، حسین اخوان فرشچی، عباس آسیم (تحریریان)، سید علاءالدین میرمحمدصادقی، حبیبالله شفیق، محمدجواد رفیقدوست، حسین مهدیان، یوسف زمردیان، محمددرویش دماوندی، مهدی غیوران و ابوالفضل توکلی بینا. از جمله وظایف هیئتامنا عبارت بود از: تعیین مسئولان مدرسه، تصویب اعتبارات مالی، بررسی و تأیید طرحهای آموزشی و تربیتی و تأمین خطمشی کلی مدرسه بر اساس اهداف پیشبینیشده.[7] این جمع چهاردهنفره، هیئتمدیرهای پنج نفره را برگزیدند: ابوالفضل توکلی بینا، حبیبالله شفیق، مهدی غیوران، محمدجواد رفیقدوست و سید علاءالدین میرمحمدصادقی.[8] همچنین آقایان باهنر و رجایی که دبیر بودند و تجربۀ آموزشی داشتند، عهدهدار امور آموزشی و تربیتی مدرسه شدند[9] و گزینش معلمان مدرسه نیز بر عهدۀ آنها بود.[10] ازآنجاکه در فضای آلودۀ فرهنگی آن سالها، دختران آسیبپذیری بیشتری داشتند، مدرسۀ رفاه به آموزش دختران اختصاص یافت.[11]
مطابق قوانین آموزشوپرورش، صاحبامتیاز مدرسه باید بهصورت رسمی در آموزشوپرورش شاغل باشد؛ ازاینرو محمدعلی رجایی، خانم رفعت افراز را برای دریافت امتیاز مدرسه معرفی کرد. او سابقۀ اشتغال در آموزشوپرورش داشت و در مدرسۀ رضویه در جنوب شهر مشغول به کار بود.[12] از سوی دیگر باهنر بهسبب اشتغال در آموزشوپرورش، روابط خوبی با کارکنان این وزارتخانه داشت و از طریق یکی از آشنایان خود در این وزارتخانه، بهنام برقعی، موفق به اخذ مجوز شد.[13]
باهنر برای گزینش معلمان، حدود شصت دانشجوی مرکز تربیتمعلم را که زیرنظر خود او اداره میشد، انتخاب و برای آنها دورهای آموزشی برگزار کرد. کادر معلمان مدرسۀ رفاه از میان کسانی که این دوره را با موفقیت پشتسر گذاشته بودند، انتخاب میشد.[14]
ابتدا پوران بازرگان، همسر محمد حنیفنژاد از بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق، بهسبب سابقۀ همکاری آموزشی با باهنر در دبیرستان فخریۀ شمیران، بهعنوان مدیر دبیرستان رفاه[15] و رفعت افزار بهعنوان مدیر دبستان انتخاب شدند.[16] دانشآموزان با سرویس مدرسه که سیزده مینیبوس بود، رفتوآمد میکردند.[17]
انتساب مدیران و برخی از آموزگاران مدرسۀ رفاه به سازمان مجاهدین خلق و همراهی نکردن آنها با سیاستهای آموزشی حکومت پهلوی، باعث حساسیت ساواک بر فعالیتهای این مدرسه شد. سرانجام در سال 1352 مقاطع دبیرستان و راهنمایی مدرسۀ رفاه تعطیل شد و تنها دبستان آن به فعالیت ادامه داد.[18] در آن مقطع پوران بازرگان (مدیر دبیرستان رفاه) گریخته بود و در پی آن تعدادی از معلمان و دانشآموزان مدرسه که سیاسی بودند و از همکاران او بهشمار میآمدند، دستگیر شدند. خانمها رضوانه دباغ، سوسن حداد عادل و رؤیا زمردیان از جمله دانشآموزان بازداشتشده بودند.[19]
روز دوازدهم بهمن، پس از پایان سخنرانی امام خمینی در بهشت زهرا(س)، ابتدا ایشان را با بالگرد به بیمارستان هزارتختخوابی پهلوی (امام خمینی) و سپس با خودرو به خانۀ آقای کشاورز، داماد آیتالله پسندیده، بردند. پس از کمی استراحت، شبانه عدهای از اعضای کمیتۀ استقبال بههمراه حاج مهدی عراقی امام را به مدرسۀ رفاه منتقل کردند.[20]
آنها مدرسۀ رفاه را محل زندگی امام خمینی در نظر گرفته بودند؛ اما ازآنجاکه مدرسه گنجایش جمعیت انبوه مردمی را که به ملاقات امام میآمدند نداشت، پس از یک شب اقامت در مدرسه،[21] ایشان را به مدرسۀ علوی شمارۀ 2 که در مجاورت آنجا بود منتقل کردند.[22] پس از پیروزی انقلاب، هنگامی که از مردم مبارز خواسته شد سلاحهای بهدستآمده را تحویل دهند، مدرسۀ رفاه از مراکز جمعآوری و نگهداری اسلحه بود. با تشکیل دولت موقت انقلاب اسلامی، یکی از طبقات ساختمان مدرسۀ رفاه به دولت اختصاص داده شد.[23]
در همان روزها، هریک از سران حکومت پهلوی که توسط مردم بازداشت میشد، به مدرسه رفاه میآوردند و در طبقۀ بالای مدرسه زندانی میکردند.[24] مسئول زندانیان آیتالله علی قدوسی بود.[25] از میان این افراد، چهار نفر شامل نعمتالله نصیری (رئیس ساواک)، مهدی رحیمی (فرماندار نظامی تهران)، منوچهر خسروداد (فرماندۀ نیروی هوایی) و رضا ناجی (فرماندار نظامی اصفهان)، بهحکمِ حجتالاسلام صادق خلخالی و اجازۀ امام خمینی، شب 24 بهمن در پشتبام مدرسه رفاه تیرباران شدند.[26]
مدرسۀ رفاه پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به فعالیتهای آموزشی خود ادامه داد و باهنر همچنان بخشی از اوقات خود را به رسیدگی به امور مدرسه اختصاص میداد. بنیاد فرهنگی رفاه در سالهای پس از پیروزی انقلاب تاکنون به فعالیت آموزشی و تربیتی در مقاطع مختلفِ پیشدبستانی، دبستان و دبیرستان دخترانه و پسرانه و هنرستان دخترانه ادامه داد و در سال 1389 دانشکدۀ رفاه را ویژۀ خواهران راهاندازی کرد. اکنون ناصر باهنر مدیرعامل بنیاد فرهنگی رفاه است.[27]
[1]. شعاعحسینی، فرامرز؛ دیدار در نوفل لوشاتو؛ چاپ اول، تهران: مؤسسه چاپ و نشر عروج، 1389ش، ص201؛ طاهراحمدی، محمود؛ خاطرات ابوالفضل توکلی بینا؛ چاپ اول، تهران: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384ش، ص137.
[2]. کرمیپور، حمید؛ کارنامۀ سیاسی و فرهنگی دبیرستانهای کمال نارمک، رفاه و علوی؛ چاپ اول، تهران: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1389ش، ص73.
[3]. دیدار در نوفل لوشاتو، ص201؛ خاطرات ابوالفضل توکلی بینا، ص137.
[4]. کارنامۀ سیاسی و فرهنگی دبیرستانهای کمال نارمک، رفاه و علوی، ص73-75؛ خاطرات ابوالفضل توکلی بینا، ص138.
[5]. دیدار در نوفل لوشاتو، ص202؛ خاطرات ابوالفضل توکلی بینا، ص138.
[6]. مرادینیا، محمدجواد؛ امام خمینی و هیئتهای دینی مبارز؛ چاپ اول، تهران: مؤسسه چاپ و نشر عروج، 1387ش، ص160.
[7] . کارنامۀ سیاسی و فرهنگی دبیرستانهای کمال نارمک، رفاه و علوی، ص77.
[8]. همان، ص78.
[9]. واحد فرهنگی بنیاد شهید؛ شهید دکتر باهنر الگوی مقاومت؛ چاپ اول، واحد فرهنگی بنیاد شهید انقلاب اسلامی، 1361ش، ص670.
[10]. دیدار در نوفل لوشاتو، ص203.
[11] . همان، ص202-203.
[12] . امیری، حکیمه؛ خاطرات خانم بهجت افراز (امالاسرا)؛ چاپ اول، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387ش، ص48.
[13]. کارنامۀ سیاسی و فرهنگی دبیرستانهای کمال نارمک، رفاه و علوی، ص75-76.
[14] . خاطرات ابوالفضل توکلی بینا، ص140-141.
[15]. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ یاران امام بهروایتِ اسناد ساواک، شهید محمدعلی رجایی؛ چاپ اول، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1378ش، ص355.
[16]. کارنامۀ سیاسی و فرهنگی دبیرستانهای کمال نارمک، رفاه و علوی، ص81.
[17]. همان، ص75-76.
[18]. همان، ص90.
[19]. کاظمی، محسن؛ خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)؛ چاپ دهم، تهران: سورۀ مهر، 1388ش، ص٢۶٩-٢٧٢.
[20]. خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین ناطق نوری، ص160.
[21]. خاطرات ابوالفضل توکلی بینا، ص163.
[22]. میردار، مرتضی؛ خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین علیاکبر ناطق نوری؛ چاپ اول، تهران: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382ش، ص163-164.
[23]. خاطرات ابوالفضل توکلی بینا، ص166.
[24]. دیدار در نوفل لوشاتو، ص289-290.
[25]. قاسمپور، داوود؛ خاطرات محسن رفیقدوست؛ چاپ اول، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383ش، ص162.
[26]. همان، ص165؛ دیدار در نوفل لوشاتو، ص292.
[27]. http://crf.ir/