سهشنبه 25 مهر 1340 / 6 جمادىالاول 1381 / 17 اکتبر 1961
5 بازدید
مراقبت از دکتر مصدق با پنجاه نظامی
محمد مصدق، امروز در پاسخ به نامه سعید فاطمى نوشت: از وضعیت بنده گویا درست اطلاع نداشته باشید که از این قلعه نمىتوانم خارج شوم و با کمتر کسى مکاتبه مىکنم، براى اینکه دفعه دیگرى دچار تعقیب و محاکمه نشوم. اکنون متجاوز از پنجاه سرباز و گروهبان اطراف بنده هستند که اجازه نمىدهند با کسى ملاقات کنم غیر از فرزندانم. خواهانم هرچه زودتر از این زندگى رقتبار خلاص شوم.[1]
نمایش جتهای نیروی هوایی بر فراز شهرهاى ایران
از ساعت 6 بامداد امروز با نمایش جتها بر فراز شهرهاى ایران هفته نیروى هوایى آغاز شد. به مناسبت این هفته و روز نیروى هوایى (امروز) سه فروند از جتهاى نیروى هوایى در میدانهاى راهآهن، 24 اسفند و شهناز در معرض عمومى گذاشته شد.[2]
شرح برنامه هفت ساله دوم و طرح برنامه پنجساله سوم به سناتور امریکایى
ساعت 9 صبح امروز سناتور استوارت سایمینگتن در سازمان برنامه حاضر شد و با صفى اصفیاء - قائممقام نخستوزیر در سازمان برنامه - ملاقات کرد. در این ملاقات خداداد فرمانفرمائیان - معاون اقتصادى و مالى سازمان برنامه - و چند تن از رؤساى ادارات و اعضاى دفتر اقتصادى سازمان برنامه حاضر شدند.
پس از معارفه از طرف مسئولین مربوطه، توضیحاتى درباره برنامه هفت ساله دوم داده شد. سپس طرح برنامه پنج ساله سوم به اطلاع سناتور امریکایى رسید و درباره چگونگى اجراى این برنامهها و احتیاجات مالى لازم و کیفیت و نتایج برنامه توضیحاتى داده شد. در نهایت وی ایران را به مقصد بانکوک ترک کرد.[3]
مخارج نظامى ایران
بعدازظهر امروز شاه در میهمانى ناهار روزنامهنگاران، خبرنگاران سیاسى و نویسندگان امریکایى و اروپایى در پاریس شرکت کرد. گزیدهاى از حرفهاى او در این میهمانى، خطاب به روزنامهنگاران و خبرنگاران و یا در پاسخ به سئوالات آنها چنین است:
- در دنیاى امروز، ما به پیشرفتهاى اقتصادى، صنعتى و تجارتى نیاز فراوانترى داریم. متأسفانه حوادث بینالمللى پیشرفت ما را دچار وقفه کرد. اما عزم راسخ ما این است که این عقبافتادگى را به سرعت و با نهایت دقت جبران کنیم و از کشورهایى که از ما جلوتر رفتهاند، کمک بگیریم.
- در حال حاضر بیشتر مردم [ایران] در دهکدهها و روستاها زندگى مىکنند. البته وضع معیشت و کار و زندگى آنها مناسب زندگى امروز نیست. ما قصد داریم با مکانیزه کردن کشاورزى سطح تولید را در کشور بالا ببریم.
- مخارج نظامى، نسبت به سایر ممالک مبلغ بسیار ناچیز و بىاهمیتى است و شاید در حدود پانزده درصد بودجه کل کشور باشد. من این رقم ناچیز را با بودجه نظامى سایر کشورها مقایسه نمىکنم. ولى ما از جمله کشورهاى استثنایى هستیم که مخارج کمى را براى کارهاى نظامى اختصاص دادهایم.
- هدف نهایى ما [در ایران] چند چیز است. کار، غذا و مسکن براى همه. قسمت دیگر توسعه و بسط ارتباطات راهآهن، افزایش درآمد افراد و اجراى برنامه پنج ساله سوم.
- ایران به علت اهمیتى که دارد مىتواند براى سایر کشورهاى دنیا، نمونه و مثال باشد. بنابراین دول غرب بر پایه برابر باید سیاست دولتى و کمک اتخاذ نمایند.
- بدبختانه یا خوشبختانه پیمانهاى دفاعى نظیر ناتو و سنتو وجود پیدا کرده است، همانطورى که پیمان ورشو و پیمان چین و شوروى نیز وجود دارد. عضویت ما در پیمان دفاعى سنتو به هیچوجه مانع از دوستى ما با اتحاد شوروى نیست. آنها هم مىتوانند با ما دوست باشند.
- بیشتر صادرات ایران به اروپاى غربى صورت مىگیرد و بیشتر این صادرات نیز به استثناى نفت، مستقیما با صادرات ترکیه و یونان رقابت مىکند. از اینرو هرگاه ترکیه و یونان به بازار مشترک اروپا بپیوندند، بازرگانى ما در وضع نامساعدى قرار خواهد گرفت و در نتیجه، ما یا باید به بازار مشترک بپیوندیم و یا با هر یک از اعضاى بازار مشترک، قراردادهاى دوجانبه ببندیم.[4]
سخنان نخستوزیر درباره به ابنذال کشیده شدن منصب نخستوزیری
ساعت 5 بعدازظهر امروز نخستوزیر در دانشگاه ملى حاضر شدند و ضمن معارفه با استادان و بازدید از کلاسها و کارگاهها، گزارش رئیس دانشگاه ملى را استماع سپس نطقى ایراد کرد که بخشهایى از آن چنین است:
- رادیوهاى خارج تبلیغ سوء مىکنند و یک عده جوانان ما هم، روى احساسات و عدم توجه، تحتتأثیر قرار مىگیرند.
- امروز شایسته نیست بگوییم عوامل خارجى باعث بدبختى ما شدند که ما را فقیر و بیچاره کنند. به نظر بنده، این عقیده درست نیست.
- حالا صحبت از این است، کار اصلاحات ارضى چه شد؟ در قسمت داخله و جوانان تندرو خودمان، مىخواهیم تعدیلى به وجود آوریم و هزاران تبلیغ است که یأس را در جوانان ما زیاد میکند و به دولتها بدبین میشوند. بنابراین خواستم بگویم پذیرایى دانشجو آسان نیست. ولى دانشجو مىآید خود را محق مىداند. علتش آن است که از همه مملکت، از هرچیز بهره بردارى عکس شده. عدهاى از استادان، دانشجو را آلت [دست] کردهاند. من مىدانم که استادى نمره مىداد بروند به او رأى بدهند و یا یک عده از استادان خواستهاند طرفدار، جمع کنند که نتیجه این کار آن شده است که جوانان گمراه شوند... به نظر من آقایان با ما همراهى کنند در راه تربیت و اصلاح جوانان. استاد چقدر وقت صرف مىکند که با دانشجو صحبت کند؟ دانشجو هزاران درد دارد که باید به استادش بگوید و یا افرادى باشند که با دانشجویان مشورت کنند. این از نظر تربیت تأثیر دارد. اغلب مسائل کوچک براى آنان عقده مىشود. سیاست براى جوانان فرع است. بلکه اساس دردهاى دیگر است. درد، درد انتخابات است که دردهاى دیگر به صورت آن مىآید که فکر مىکنند همه بدبختیهاى دانشجو از عدم آزادى و انتخابات است. اما من نظر دارم که استادان باید به این دردها برسند. آقایان استادان دردهایى دارند و ما هم دردهایى داریم. سعى باید شود که در تمام قسمتهاى اجتماعى این اشکالات را برطرف کنیم.
- بنده متأسفم که کار سیاست و نخستوزیرى به وضعى به ابتذال کشیده که همه، هوس نخست وزیرى مىکنند. صبح تا شام لاى چرخ دولت چوب گذاشتن یعنى وضع مملکت را خراب کردن.[5]
نظر مردم درباره آییننامه تکمیلى انتخابات
روزنامه اطلاعات در شماره امروز، دیدگاههاى مردم درباره آییننامه تکمیلى انتخابات را منعکس کرده است. یک کارمند گفته است: من تا به حال که نزدیک سى سال دارم، هیچوقت رأى ندادهام. زیرا اطمینان نداشتم که رأى مرا بخوانند و به نظر من و رأى من احترام بگذارند و تنها روزى در انتخابات شرکت خواهم کرد که بدانم رأى مرا به حساب مىآورند و نه آن کس را که خودشان مىخواهند از صندوق بیرون مىآورند.
على نیکدوست - راننده تاکسى - گفته است: من در حدود شش کلاس سواد دارم. یک وقت اصلاً نمىدانستم رأى دادن براى چیست و حالا هم که مىدانم نمىخواهم رأى بدهم. چون به رأى من ترتیب اثر نمىدهند. تا به حال که متنفذین و دولتها، هر کار دلشان خواسته انجام دادهاند.
حبیبالله پورعلى - بلیتفروش حاشیه خیابان سپه - گفته است: وقتى که دولت بخواهد کاندیداهاى خودش را وکیل کند، هیچ مقررات و قانونى جلوى او را نمىتواند بگیرد. دولت همیشه کسى را که خواسته انتخاب کرده است و شاید هم اسامى وکلاى آینده از همین حالا معلوم شده باشد.[6]
صادرات بیش از بیست میلیون دلار قالى به آلمان غربى
در شماره امروز نشریه هامبورگ آمده است که آلمان غربى در طى یک سال گذشته بیش از بیست میلیون دلار قالى از ایران خریدارى و وارد کرده است. این رقم بیش از تعداد خرید کشورهاى دیگر اروپا بوده و اغلب این کالا نیز از طریق بندر هامبورگ وارد آلمان غربى شده است. زیرا هامبورگ بزرگترین مرکز واردات قالى در اروپا است.[7]
صدور حنا به شوروى
در شماره امروز روزنامه بورس آمده است که سیصد عدل یکصد کیلویى حنا براى صدور به شوروى مورد معامله قرار گرفته است. این روزنامه همچنین از صدور سى هزار جعبه کشمش ناشور و ناشسته به اروپا خبر داده است.[8]
[1]ـ ترکمان، محمد - نامههاى دکتر مصدق ـ تهران - هزاران - 1374ص 290.
[2]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10631 ـ 25/7/1340 ـ ص 20.
[3]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10631 ـ 25/7/1340 ـ ص 20.
[4]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10632 ـ 26/7/1340 ـ ص 1.
[5]ـ روزنامه مهر ایران ـ ش 1448 ـ 26/7/1340 ـ ص 1 و 2 و 4.
[6]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10631 ـ 25/7/1340 ـ ص 1.
[7]ـ ماهنامه اتاق بازرگانى ـ ش 110 ـ آبان 1340 ـ ص 22.
[8]ـ روزنامه بورس ـ ش 70 ـ 25/7/1340 ـ ص 1.