حسینیۀ ارشاد
حمید سبحانی صدر
29 بازدید
حسینیۀ ارشاد از مهمترین مراکز تبلیغات دینی و ایجاد روحیۀ مبارزاتی در مردم، در دوران نهضت امام خمینی بود.
آیتالله مرتضی مطهری با هدف ترویج و نشر تعالیم اسلام در میان دانشجویان، اساتید و طبقات مختلف مردم، طرح تأسیس حسینیۀ ارشاد را با آقایان محمد همایون و ناصر میناچی در میان گذاشت؛[1] ازاینرو زمینی به مساحت چهار هزار مترمربع در حاشیۀ جادهای که تهران را به شمیران وصل میکرد، بههمت محمد همایون خریداری و در فروردین 1342 کار دیوارکشی و زیرسازی بنای حسینیه آغاز شد.[2] در پاییز همان سال در ایام سوگواری، در زمان ساخت حسینیه، چادری در فاصلۀ چندصد متری آن برافراشتند و حسینیهای موقت برپا کردند.[3] در این حسینیه، استاد مطهری به سخنرانی میپرداخت و همچنین از دیگران همچون محمدتقی شریعتی، برای سخنرانی دعوت میکرد.[4] در آغاز محمد همایون تأمین مالی[5] و استاد مطهری ادارۀ برنامههای دینی حسینیه را برعهده داشتند و ناصر میناچی که دکترای حقوق داشت، به تدوین اساسنامه مؤسسه پرداخت.[6] بنای حسینیۀ ارشاد در سال 1345 تکمیل شد[7] و در تاریخ 24/10/1346 حسینیۀ ارشاد، با عنوان «مؤسسۀ خیریۀ تعلیماتی و تحقیقاتی علمی و دینی حسینیۀ ارشاد» بهصورت قانونی به ثبت رسید.[8]
هیئتمدیرۀ حسینیۀ ارشاد شامل این افراد بود: آقایان محمد همایون (رئیس)، مرتضی مطهری (نایبرئیس)، ناصر میناچی (خزانهدار)، سید علی شاهچراغی و محمدتقی جعفری (اعضای علیالبدل).[9] شاهچراغی امامت جماعت حسینیه را نیز برعهده داشت.[10] اکبر هاشمی رفسنجانی و محمدجواد باهنر نیز از اعضای هیئتعلمی آن بودند.[11] فعالیت آموزشی، مذهبی، تحقیقات علمی، تبلیغ و خدمات دینی جزء اصلیترین برنامههای حسینیۀ ارشاد بود. در اساسنامۀ حسینه آمده بود: پس از شروع به کار رسمی، باید حدود شصت جلد کتاب یا رسالۀ علمی در حوزۀ دینی، طی مدت پنج سال در اختیار علاقهمندان قرار گیرد.[12]
استاد مطهری وظیفۀ دعوت از سخنرانان را برعهده داشت؛ برخی از سخنرانانی که استاد مطهری به حسینه دعوت کرده بود عبارت بودند از: محمدتقی فلسفی، محمدتقی جعفری، فخرالدین حجازی، محمدتقی شریعتی، محمد محیط طباطبایی، صدرالدین بلاغی، محمد مفتح و….[13] در این میان سخنرانیهای مهیج و آتشین حجازی بیش از همه، موردتوجه همگان بهویژه نسل جوان قرار گرفت،[14] تا آنکه دکتر علی شریعتی نخستین بار در سوم آبان 1347 به پیشنهاد آیتالله مطهری در حسینیۀ ارشاد به سخنرانی پرداخت و پس از آن به جمع سخنرانان حسینیه پیوست.[15] در پی اختلافاتی که میان ناصر میناچی، استاد مطهری و فخرالدین حجازی پدید آمد، حجازی از فعالیت در حسینیۀ ارشاد کنار کشید و به این ترتیب، حضور شریعتی چنان برجسته شد که شهرت پیشین حجازی را نیز تحتالشعاع قرار داد.[16]
با آنکه در اساسنامه قید شده بود که مؤسسه در امور سیاسی دخالتی نداشته باشد،[17] اما نخستین گزارش ساواک به تاریخ 22/6/44 از حساسیت دستگاه امنیتی به برنامههای حسینیۀ ارشاد حکایت دارد.[18]
در سال 46 استاد مطهری درصدد برآمد برای پاسداشت سدۀ پانزدهم بعثت پیامبر اسلام(ص) مجموعهمقالاتی درباره زندگانی آن حضرت منتشر کند؛ ازاینرو از صاحبنظران دعوت کرد تا هریک مقالهای درباره دورهای از حیات پیامبر(ص) ارائه دهند. این مجموعه با عنوان «محمد(ص) خاتم پیامبران» انتشار یافت. در این میان، مقالۀ دکتر علی شریعتی مناقشاتی را میان صاحبنظران برانگیخت و فشارهایی را بر حسینیۀ ارشاد وارد کرد.[19]
یکی از اقدامات مهم حسینیۀ ارشاد که دامنۀ فعالیتهای آن را تا بیرون مرزها گستراند، راهاندازی کاروان حج در نیمۀ دوم دهۀ 40 بود. پس از اخذ مجوز سفر، کلاسهایی درباره مباحث عقیدتی حج و آموزش مناسک آن تشکیل شد و اشخاصی کاروانهای حج را همراهی کردند؛ هچون استاد مطهری، محمدتقی شریعتی، علی شریعتی، صدرالدین بلاغی، شیخ عبدالله نورانی، فخرالدین حجازی، دکتر بهشتی. در طول این سفر فرصتی فراهم شد تا ملاقاتهایی با دانشجویان خارج از کشور و مبارزان فلسطینی صورت گیرد. در پی همین ارتباط بود که صندوقی ویژه برای کمک به مبارزان فلسطین در حسینیۀ ارشاد ایجاد شد و استاد مطهری رسیدگی به آن را برعهده گرفت.[20]
برگزاری برنامههایی ویژه برای کودکان، شامل اجرای نمایش توسط کودکان، اهدای کتاب و نمایشگاه عکس، برگزاری کلاسهای تفسیر و نهجالبلاغه مختص بانوان و اختصاص قسمتی از فضای حسینیه به آنها از اموری بود که توجه مردم را برای حضور در برنامههای حسینیۀ ارشاد برانگیخت.[21] ساختمان حسینیه به پیشنهاد استاد مطهری طوری بنا شده بود که قابلیت اجرای نمایش را داشته باشد. پس از پیوستن دکتر شریعتی به حسینیه این ایده اجرایی شد و در مرداد سال 1351 نمایش ابوذر به کارگردانی داریوش ارجمندزاده به اجرا درآمد که با مخالفت ساواک اجرای آن متوقف شد.[22]
پس از آنکه نوشتهها و سخنرانیهای دکتر شریعتی اعتراض جمعی از علما را برانگیخت و نصایح استاد مطهری برای تعدیل مواضع او نیز راه به جایی نبرد،[23] ایشان در سال 1349 با تشکیل کارگروهی علمی[24] کوشید حسینیۀ ارشاد را که با مواضع دکتر شریعتی از مسیر اهداف نخستین خود خارج شده بود، به مسیر اصلی خود بازگرداند. سرانجام مقرر شد حسینیۀ ارشاد در دو بخش تبلیغی و تحقیقی به کار خود ادامه دهد و بخش تبلیغ بر عهدۀ استاد مطهری و بخش تحقیق و ادارۀ کلاسهای درسی با دکتر شریعتی باشد.[25]
با این حال اختلافهای مبنایی میان گردانندگان حسینیۀ ارشاد بهسمتوسویی رفت که استاد مطهری در سال 1350 ناچار شد علناً در مقابل دیدگاههای دکتر شریعتی موضعگیری کند که موجب بدبینی جوانان به روحانیت و مرجعیت شده بود[26]و سرانجام نیز بهطور کامل از فعالیت در حسینیۀ ارشاد کنارهگیری کرد و از آن پس در مسجد الجواد به فعالیت تبلیغی پرداخت.[27]
سیاست دکتر شریعتی مبنی بر آگاهیبخشیِ صرف به تودهها موردپذیرش مجاهدین خلق که به مبارزه مسلحانه باور داشتند نبود؛[28] بهعلاوه اگرچه برخی مبانی فکری وی با مبانی مارکسیسم اشتراک داشت،[29] نقدهایی جدی به مارکسیسم وارد میکرد. ساواک در این شرایط میکوشید با استفاده از این ظرفیت بهوجودآمده در حسینیۀ ارشاد، در برابر مشی مسلحانه مجاهدین خلق و جلوگیری از رشد مارکسیسم در جامعه بهره بگیرد.[30] از سوی دیگر رویکرد دکتر شریعتی که (بهتعبیر استاد مطهری) موجب بدنام شدن روحانیت[31] نزد جوانان شده بود و میتوانست مردم را از همراهی با روحانیتِ مبارز بازدارد، موردقبول ساواک بود. با این حال در نهایت، بر اثر فشارهای وارد از ناحیۀ برخی روحانیون که حسینیۀ ارشاد را محل طرح اندیشههای سنیگری و وهابیگری میدانستند[32] و از سوی دیگر چون حسینیه بهعنوان یکی از کانونهای مبارزه علیه شاه درآمده بود، حکومت پهلوی در 21 آبان 1351حسینیۀ ارشاد را تعطیل کرد[33]و محمد همایون در همان شب بازداشت شد.[34]
پس از تعطیلی حسینیۀ ارشاد، فعالیتهای بانیان آن علیه حکومت پهلوی همچنان ادامه یافت و عدهای از آنها به فکر تأسیس مسجد دیگری برای تداوم فعالیتهای خود افتادند؛ بدین ترتیب مسجد قُبا را در نزدیکی حسینیۀ ارشاد بنا کردند که از آن پس، فعالیتهای آنها در مسجد قبا ادامه یافت.[35]
[1]. جودکی، محبوبه؛ حسینیۀ ارشاد به روایت اسناد؛ چاپ اول، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ١٣٨٨ش، ص17- 18.
[2]. همان، ص19.
[3]. حسینیۀ ارشاد به روایت اسناد ساواک؛ چاپ اول، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ١٣٨٣ش، ص٧.
[4] . میناچی، ناصر؛ تاریخچۀ حسینیۀ ارشاد؛ چاپ اول، حسینیه ارشاد، 1384ش، ص3.
[5] . حسینیۀ ارشاد به روایت اسناد، ص18.
[6] . حسینیۀ ارشاد به روایت اسناد ساواک، ص٧.
[7] . حسینیۀ ارشاد به روایت اسناد، ص19.
[8]. تاریخچۀ حسینیۀ ارشاد، ص5.
[9]. حسینیه ارشاد به روایت اسناد ساواک، ص٨؛ تاریخچۀ حسینیۀ ارشاد، ص5.
[10]. حسینیه ارشاد به روایت اسناد، ص21.
[11]. داونی، علی؛ خاطرات من از استاد شهید مطهری؛ چاپ ششم، تهران: انتشارات صدرا، ١٣٨١ش، ص48.
[12] . حسینیۀ ارشاد به روایت اسناد، ص20.
[13]. همان، ص23.
[14]. همان ص24.
[15]. همان ص55؛ خاطرات من از استاد شهید مطهری، ص55.
[16]. حسینیۀ ارشاد به روایت اسناد، ص56.
[17]. همان، ص21.
[18]. حسینیۀ ارشاد به روایت اسناد ساواک، ص8.
[19]. همان، ص8-9.
[20]. حسینیۀ ارشاد به روایت اسناد، ص29.
[21]. همان، ص31.
[22]. حسینیۀ ارشاد به روایت اسناد، ص26-28.
[23].کردی، علی؛ استاد شهید به روایت اسناد؛ چاپ دوم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383ش، ص48؛ حسینیۀ ارشاد به روایت اسناد، ص42.
[24]. جعفریان، رسول؛ جریانها و سازمانهای مذهبیسیاسی ایران؛ چاپ ششم، بیجا: مؤلف، ١٣٨۵، ص467؛ حسینیۀ ارشاد به روایت اسناد، ص44.
[25]. جریانها و سازمانهای سیاسیمذهبی ایران، ص469؛ حسینیۀ ارشاد به روایت اسناد، ص46.
[26]. جریانها و سازمانهای سیاسیمذهبی ایران، ص470.
[27]. خاطرات من از استاد شهید مطهری، ص54.
[28]. جریانها و سازمانهای سیاسیمذهبی ایران، ص482.
[29]. نامۀ تاریخی استاد مطهری به امام خمینی، چاپ سوم، انتشارات صدرا، ١٣٨٣ش، ص22.
[30]. جریانها و سازمانهای سیاسیمذهبی ایران، ص482 و 497.
[31]. نامۀ تاریخی استاد مطهری به امام خمینی، ص22؛ جریانها و سازمانهای سیاسیمذهبی ایران، ص479.
[32]. جریانها و سازمانهای سیاسیمذهبی ایران، ص484.
[33]. حسینیۀ ارشاد به روایت اسناد، ص79.
[34]. حسینیۀ ارشاد به روایت اسناد ساواک، ص١١.
[35]. «شهید مفتح و مسجد قبا، گفتوگو با ماشاءالله رحیمی»، ماهنامه یاران، شماره 14 (دی ماه 1385)، ص 62.