شنبه 19 فروردین 1340/ 22 شوال 1380/ 8 آوریل 1961
7 بازدید
توقف جلسه علنى و فوق‌العاده مجلس سنا به احترام آیت‌الله العظمى بروجردى
پیش از ظهر امروز جلسه علنى و فوق‌العاده مجلس سنا با سخنرانى صدرالاشراف (محسن صدر) ـ رئیس این مجلس ـ آغاز شد. وى در این سخنرانى به وصف ویژگى‌هاى آیت‌الله العظمى بروجردى پرداخت و گفت:
«من مراوده زیاد با آن بزرگوار نداشتم و گاهى سالى یک مرتبه یا دو مرتبه آن هم به دعوت ایشان منفرداً یا با یک نفر از رجال مهم که مورد اعتماد ایشان بود، براى اظهار مطالبى که منظورشان عرض به شاهنشاه بود، خدمت‌شان مشرف مى‌شدیم و هر نوبت عقیده من نسبت به احاطه و اطلاع ایشان به حقایق امور مملکت و رعایت مصالح امور، بیشتر مى‌شد و با آنکه در مطالب مربوط به اسلام و احکام اسلام جهد و جد بلیغ داشتند، به مشکلات دولت هم به خصوص در مقابل دول خارجه کاملاً متوجه بوده و توقعات ایشان از دولت در ترویج احکام از حدود امکان تجاوز نمى‌کرد و بالجمله وجود آیت‌الله بروجردى، الحق رکن رکین و حصن حصین براى شرع و مملکت به شمار مى‌رفت و امید است که خداى تعالى جانشین لایق در عوض آن مرحوم تهیه و اعطاء فرماید.»
رئیس مجلس سنا در پایان حرف‌هایش گفت:
«حالا به مناسبت این فاجعه رحلت [حضرت آیت‌الله العظمى بروجردى] مقتضى است که امروز مجلس را به احترام آن مرحوم ختم کنیم. جلسه آینده پس فردا خواهد بود.»[i]
جلسه نمایندگان ایران و امریکا در کاخ نخست‌وزیرى
پیش از ظهر امروز جلسه‌ای با شرکت نمایندگان ایران و امریکا، براى رسیدگى به بودجه عملیات مخصوص امریکا و همچنین نحوه کمک‌هاى اقتصادى امریکا به ایران در سال 1340 در کاخ نخست‌وزیرى تشکیل شد. در این جلسه، نخست‌وزیر و چند تن از وزیران به نمایندگى از طرف ایران و هرى براون ـ رئیس اداره عملیات اقتصادى و فنى امریکا در ایران ـ و چند تن از روساى اداره عملیات اقتصادى امریکا در ایران شرکت داشتند. در نهایت، اخذ تصمیم نهایى در هر دو مورد موضوع‌هاى مطرح شده به جلسه بعد موکول شد.[ii]
پاسخ احمد آرامش به اظهارات بانک بین‌المللى درباره وام 12 میلیون دلارى
احمد آرامش ـ وزیر مشاور و قائم مقام نخست‌وزیر ـ درباره خبر مخالفت بانک بین‌المللى با ارایه وام 12 میلیون دلارى به صندوق وامهاى عمرانى امریکا، براى پروژه اسکله بندرعباس، گفت: «بانک بین‌المللى در این مورد اظهارنظر نامساعد کرده است، ولى این اظهارنظر جنبه مخالفت ندارد و نمى‌تواند هم داشته باشد... در ظرف شش سال گذشته، بانک بین‌المللى در کارهاى مهم سازمان برنامه صاحب‌نظر بوده است. یعنى پرونده‌هاى مهم ما با نظر این بانک تنظیم شده و بسیارى از مهندسین مشاور خارجى از مجراى بانک بین‌المللى به سازمان برنامه راه یافته‌اند. فعلاً سازمان برنامه از لحاظ مالى به حد اعلا در مضیقه است، بدون آنکه توانسته باشد اطمینان مردم را نسبت به خود جلب نماید. براى رفع این مضیقه مالى، مطالعاتى در جریان است که اگر نتوانیم اعتبارات تازه‌اى از خارج کسب کنیم، بعضى از پروژه‌هاى خود راکه در درجه کمترى از اهمیت قرار دارند موقتاً متوقف گذارده و یا در اتمام آن چندان عجله‌اى به کار نمى‌بریم.»[iii]
نظر مطبوعات خارجى درباره اوضاع بسیار خراب اقتصاد ایران
مطبوعات خارجى نوشته‌اند: «زمامداران ایران درآمد مردم این کشور را به باد فنا داده‌اند و وضع اقتصادى این مملکت بسیار خراب است. اکنون در بازار و مغازه‌هاى ایران کالاهاى بنجل و لوکس و تجملى خارجى بسیار زیاد دیده مى‌شود، معنى این امر آن است که پول و درآمد مردم ایران، صرف خرید اشیاى غیرضرورى مى‌گردد که درآمد حاصل از آن به جیب عده‌اى از سرمایه‌داران داخلى و خارجى و انحصارات غربى سرازیر مى‌شود. نفت ایران، بهترین نفت جهان است. این نعمت خداداده مى‌باید باعث آبادى و رونق ایران گردد، ولى اکنون دیده مى‌شود که همین نفت باعث بدبختى و مذلت ایرانیان شده است، زیرا استعمارگران براى کسب منافع هنگفت از نفت و حفظ آن به انواع وسایل در امور داخلى‌ایران دخالت مى‌کنند.»[iv]
مطالب سه روزنامه داخلى از سوءنیت هیئت حاکمه، اختناق در دانشگاه تبریز و تبلیغ شهوت‌رانى
یکى از روزنامه‌ها با سپر «اتکا به اوامر ذات همایونى» نوشته است: «هیئت حاکمه بداند که ما به سوءنیت آنان ایمان داریم، ما مى‌دانیم که آنان دانسته به ملت میدان فعالیت نمى‌دهند. ما مى‌دانیم که صف ملت از صف هیئت حاکمه جداست، ما مى‌دانیم که با تمام تظاهرى که به آزادیخواهى و ملت دوستى مى‌نمایند، ذره‌اى آزادى به مشام آنان نخورده و ذره‌اى درد وطن و ملت در قلوب آنان نیست... بیش از پیش توجه مردم را به اهمیت اشغال کرسی‌هاى نمایندگى [ مجلس] جلب مى‌نماییم. تا مجلسى در اختیار ملت نباشد، هیچ آرزویى تحقق نخواهد یافت، هیچ قدمى به نفع جامعه برداشته نخواهد شد، هیچ امیدى براى گسستن بندهاى اسارت پیدا نخواهد شد، هیچ خائنى مجازات و خادمى تشویق نخواهد گردید... هیئت حاکمه ایران در زیر ماسک آزادیخواهى و طرفدارى از رژیم مشروطه، حامى و پشتیبان قاچاقچی‌ها، دزدها، غارتگرها، غاصب زمین‌ها و طرفدار قلدرها و افراد منفور و شارلاتان مى‌باشد. ما به اتکاى اوامر ذات همایونى، در نظارت بر اقدامات دولتیان پرده‌ها را بالا خواهیم زد.»[v]
روزنامه دیگرى با اشاره به این شایعه که: در دانشگاه تبریز تجدید نام‌نویسى کرده‌اند و از دانشجویان تعهد مى‌گیرند که در مسائل سیاسى دخالت نکنند و هر دانشجو که تعهد نداد نامش را نمى‌نویسند! نوشته است که: «نمى‌توان [به دانشجو] گفت بیا تعهد بسپار که در دانشگاه، در محل بحث و فحص مسائل علمى، از آزادى و از سیاست که جزء لایتجزاى زندگى امروزى است سخن به میان نیاورى. اگر راست باشد، این اختناق که در دانشگاه تبریز به وجود آورده‌اند، جرم است...»[vi]
یکى دیگر از روزنامه‌هاى امروز به موقعیت جارى مطبوعات پرداخته و نوشته است: «مطبوعات ما از راه اعتدال خارج شده، گاه در فراز افراط و گاه در نشیب تفریط‌اند... امروز زیب و زینت صفحات اولیه ما عوض تعظیم از مقامات علمى و مذهبى و صنعتى و ادبى و اجتماعى و سیاسى، تجلیل از فواحش و زنان هرزه و دختران ولگرد و رقاصه‌هاى منحرف مى‌باشد که هر شب در آغوش مردى آرمیده و با خاموش کردن آتش شهوت جوانان شهوت‌پرست، موقعیت ننگینى به دست آورده‌اند و انعکاس با آب و تاب عشق بازى بى‌آزرم آن‌ها در صفحات مطبوعات، هزارها آتش شهوت و فساد اخلاقى را در کانون خانواده‌هاى نجیب ایرانى شعله‌ور مى‌سازد...» این مطلب که با امضاى رفیع مقدسى منتشر شده است، در ادامه با اشاره به مرگ دو زن از گروهى که مطبوعات، بسیار به آن‌ها مى‌پرداخته‌اند و حالا مرگ‌شان را در بوق کرده‌اند، افزوده است: «صفحات برجسته جراید را به نام ننگ آن‌ها منحصر نموده، الم‌شنگه برپا ساخته‌اند، شخص بى‌خبر از همه جا خیال مى‌کند که کدام شخصیت جهانى از جهان رخت بربسته... نمى‌دانم اولیا و دانشمندان و پیشوایان ما خوابند؟ یا بیدار؟! نمى‌دانم مقامات مسئول خاصه فرهنگ ما چرا قلم‌هاى منحرف را هدایت و به وظایف خود آشنا نمى‌سازند؟ چرا دستگاه‌هاى تبلیغاتى کشور را اصلاح نمى‌کنند؟... عوض عکس‌هاى لخت و زننده و شهوت‌انگیز رقاصه‌ها و شرح حال پر از ننگ و شرم‌آور آن‌ها، عکس و شرح حال پرافتخار شخصیت‌هاى علمى و اجتماعى جهان خاصه کشور خود را زینت صفحات جراید قرار دهید...»[vii]
نخستین تقسیم املاک سلطنتى در سال 1340
بعدازظهر امروز نخستین برنامه تقسیم املاک سلطنتى در سال 1340 در کاخ مرمر انجام شد و محمدرضا پهلوى اسناد مالکیت 42 دهکده از املاک سلطنتى مربوط به حوزه‌هاى گنبدقابوس، گرگان، شاهى و شهسوار را به نمایندگان روستاییان روستاها تحویل داد.[viii] سخنگوى بانک عمران و تعاون در حاشیه این برنامه گفت:
«تاکنون 303 دهکده از املاک سلطنتى به مساحت بیش از 155 هزار و 301 هکتار زمین بین روستاییان تقسیم شده است و روى هم سى هزار و 783 خانواده کشاورز صاحب زمین شخصى شده‌اند.»[ix]
[i]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10472 ـ 19/1/1340 ـ ص 17 و 20.
[ii]ـ همان.
[iii]ـ روزنامه صبح امروز ـ ش 633 ـ 20/1/1340 ـ ص 3.
[iv]ـ بخش فارسى رادیو قاهره ـ بولتن خبرگزارى پارس محرمانه ـ ش 17 ـ 20/1/1340 ـ ص 16 و 17.
[v]ـ روزنامه اراده آذربایجان ـ ش 397 ـ 19/1/1340 ـ ص4.
[vi]ـ روزنامه پیغام امروز ـ ش 337 ـ 19/1/1340 ـ ص2.
[vii]ـ روزنامه وظیفه ـ ش 167 ـ 19/1/1340 ـ ص 2.
[viii]ـ روزنامه آتش ـ ش 249 ـ 20/1/1340 ـ ص2.
[ix]ـ روزنامه پیک ایران ـ ش 1154 ـ 20/1/1340 ـ ص 1.
