جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
زهرا رنجبر کرمانی
15 بازدید
«جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» از مهمترین تشکلهای حوزوی-سیاسی است که نقش مؤثری در نهضت و انقلاب اسلامی داشت.
به دنبال تثبیت و توسعه نسبی حوزه علمیه قم در زمان آیتالله العظمی بروجردی و در شرایطی که این حوزه علمیه، همچون دیگر حوزههای شیعی به برخی نقایص و بینظمیها دچار بود، بحث اصلاح حوزه در سال 1328 مطرح شد و «هیأت مصلحین» متشکل از علمای طراز دوم شکل گرفت «تا با امر آیتالله بروجردی نظمی و سر و صورتی به حوزه بدهند». برنامه هیأت مصلحین به دلایلی با عدم موافقت بروجردی مواجه شد و سرانجامی نیافت.[1] اما جلسات و همفکریها در میان فضلا و مدرسان با محوریت مسائل مربوط به حوزه ادامه یافت تا زمانی که نهضت روحانیت علیه حکومت در مهر 1341 در واکنش به لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی آغاز شد[2] و جلسات، صبغه سیاسی یافت. هسته اولیه «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» در همین روزها شکل گرفت.[3]
«جامعه مدرسین» تشکیلات رسمی، مکان و اعضای مشخص و ثابتی نداشت و جلسات در منزل برخی از مدرسان تشکیل میشد.[4] درحالیکه به اعتقاد برخی فعالان حوزه، گروهی که به «هیأت یازده نفره» معروف بود –شامل آیات و حجج اسلام: سیدعلی خامنهای، میرزاعلی مشکینی، عبدالرحیم ربانی شیرازی، علی قدوسی، اکبر هاشمی رفسنجانی، ابراهیم امینی، محمدتقی مصباح یزدی، حسینعلی منتظری، سیدمحمد خامنهای، احمد بیگدلی آذری قمی و مهدی حائری تهرانی[5]- هسته اولیه جامعه مدرسین را در سال 1343 و طی اساسنامهای بنیان نهادند،[6] برخی دیگر همچون آیتالله حسینعلی منتظری معتقدند: «آن جلسه 11 نفره بهطور کلی غیر از جلسه جامعه مدرسین و یک کار دیگری بود. در حقیقت جلسه 11 نفری یک جلسه سرّی بود برای اهداف بزرگ و زیر پوشش این که میخواهیم برنامههای حوزه و کتابهای درسی را اصلاح و بررسی کنیم تشکیل داده بودیم درحالیکه جنبه سیاسی داشت».[7]
به هر صورت اساسنامه یادشده به فرض آنکه مرتبط با جامعه مدرسین بوده باشد، در 63 ماده تنظیم و اهداف تشکل، «اجرای تعالیم دین اسلام و کتاب مقدس قرآن و سیره پیشوایان» تعیین[8] و برای آن سازمان، شعب و دوایری به این شرح تعریف شده بود: سازمان تبلیغات و تعلیمات، سازمان اطلاعات و ارتباطات، شعبه بازرسی، شعبه شهرستانها، دایره مستشاری و دادگاه.[9] فعالیت این گروه دیری نپایید و ساواک در فروردین 1345 اساسنامه را کشف کرد. بدین ترتیب، عدهای از اعضا دستگیر و عدهای نیز فراری شدند.[10] اعضای دستگیرشده بعد از آزادی، مجدداً گروه را سازماندهی و فعالیت خود را بر محور مبارزه با حکومت به رهبری امام خمینی مخفیانه متمرکز کردند.[11]
اولین اطلاعیه به امضای «مدرسین حوزه علمیه قم» در جریان اعتراض به لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در اول آبان 1341 و برای فراخوان حضور در مجلس سوگواری به مناسبت شهادت حضرت زهرا(س) صادر شد. در این اطلاعیه تأکید شده بود که سخنرانان، «مطالب لازمی» را تذکر خواهند داد.[12] از آن پس، جامعه مدرسین به مناسبتهای مختلف، اقدام به صدور اعلامیه، بیانیه و ارسال نامه به دولتمردان کرد. تلاش برای تثبیت مرجعیت امام در پی دستگیری و احتمال اعدام وی در خرداد 1342 و تلگرام به نخستوزیر و اصرار بر آزادی امام -که به زعم برخی سبب آزادی وی شد-[13] از مهمترین و مؤثرترین اقدامات جامعه مدرسین بود.
پس از تبعید امام خمینی به ترکیه در آبان 1343، رهبری نهضت بر عهده مدرسین قرار گرفت،[14] اما پس از تبعید امام از ترکیه به نجف در مهر 1344 و دستگیری جمعی از مدرسین در اوایل سال 1345 و در شرایطی که حکومت با تشدید سرکوب توانسته بود به اقتدار نسبی دست یابد، فعالیت سیاسی آنها رو به کاهش گذارد. با وجود این، در نتیجه اقداماتی همچون تبلیغ مرجعیت امام پس از درگذشت آیتالله العظمی سیدمحسن حکیم، در تابستان 1352 بیستوپنج نفر از روحانیان که بیشتر آنها از فضلا و مدرسان قم بودند به سه سال تبعید محکوم شدند.[15]
با اینکه اعضای جامعه مدرسین به لحاظ جایگاه، نسبت به علما و مراجع تقلید، در رتبه پایینتری قرار داشتند، اما نفوذشان در میان جامعه مذهبی ایران، بالاتر از طلاب و دیگر روحانیان بود.[16] از اینرو علیرغم آنکه شمارشان در قیاس با مجموعه روحانیان محدود بود[17] و در اوج جریانات انقلاب در پاییز 1357 به حدود 40 نفر میرسید،[18] توانستند به طرق زیر در نهضت و انقلاب اسلامی بهطور مؤثری نقشآفرینی کنند:
1- تشکیل جلسه و بحث و تبادل نظر و تصمیمگیری در مسائل مختلف
2- تهیه و انتشار اعلامیه، نامه و تلگرام به مناسبتها و خطاب به افراد مختلف، منجمله دولتمردان پهلوی
3- ارتباط با مردم مناطق مختلف کشور و ایراد سخنرانیهای مذهبی-سیاسی
4- ارتباط و هماهنگی با علما و مراجع تقلید و متقاعد نمودن آنها برای کنشگری
5- پیگیری مسائل مربوط به امام و برنامههای مد نظر وی
6- تعطیلی حوزه، برگزاری مجلس، برپایی تجمع و تحصن و راهپیمایی در برهههای حساس[19]
برپایی مجلس بزرگداشت شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی در 6 آبان 1356 در مسجد اعظم قم[20] و صدور اعلامیه خلع شاه از سلطنت در 29 آذر 1357 که ضمن آن مدرسین، خواهان برچیده شدن «بساط شاهنشاهی» و برپایی «حکومت جمهوری اسلامی» زیر نظر امام خمینی بودند،[21] از جمله مؤثرترین و مهمترین اقدامات آنان از آبان 1356 تا بهمن 1357 بود. این تکاپوی یکساله، زمینهساز تبدیل جریان مدرسین از یک تشکل غیرمنسجم به یک مرکز و نهاد منسجم و رسمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی شد.[22]
پس از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت جامعه مدرسین از صورت مبارزاتی خارج و به مشارکت در تأسیس و تثبیت نظام جمهوری اسلامی بدل و اساسنامه جامعه متناسب با این اهداف تنظیم شد. اساسنامه جدید در 3 مرداد 1360 با امضای 6 نفر از هیأت مؤسسان، شامل آیات علی مشکینی، محمد فاضل لنکرانی، محمد یزدی، احمد آذری قمی، احمد جنتی و ابوالقاسم خزعلی به تصویب رسید.[23] طبق این اساسنامه هدف جامعه «تمرکز مساعی فکری و مادی و معنوی و سیاسی گروهی از اساتید و فضلای حوزه علمیه است که علاقمند به بهتر شناختن و شناساندن دین مقدس اسلام و پیاده کردن تعالیم راقیه آن در همه جوامع بشری می باشد.... بنابراین هر کار مثبت و هرگونه تشکیلات و تأسیساتی برای نیل به هدف فوق لازم باشد، داخل در این هدف کلی است. اعم از اینکه مستقیماً توسط جامعه مدرسین به وجود آید یا با نظارت آن اداره شود از قبیل:
- تنظیم برنامههای درسی حوزه های علمیه
- اصلاح کتابهای درسی
- تهذیب و تصفیه حوزههای علمیه
- تربیت گروه مورد نیاز از فضلا و دانشمندان در درجات و مراتب مختلف که صلاحیت علمی و اخلاقی برای هدایت و راهنمایی و توجیه مردم مسلمان... را دارا باشند و مخصوصاً بتوانند از اسلام در برابر حملات دشمنان دفاع کنند.
- تربیت گروهی از فضلا که شایستگی تبلیغ اسلام را در کشورهای خارج داشته باشند.
- تأسیس مراکز تحقیق بهمنظور مطالعات و پژوهشهای علمی
-تأسیس و اداره دستگاههای فرستنده رادیو و تلویزیون بهمنظور استفاده از روشهای سمعی و بصری برای تبلیغ و تعلیم مسائل اسلامی و اهداف جامعه.
- تأسیس مدارس علوم اسلامی برای پسران و دختران در سطوح مختلف با برنامههای صحیح و منظم
- تشکیل واحدهای اقتصادی تعاونی در اشکال مختلف، مانند تأسیس بانکهای بدون بهره و سازمانهای تعاونی و واحدهای مسکونی در راه جلوگیری از فعالیتهای ناسالم اقتصادی
- جمعآوری اخبار و اطلاعاتی که به هدف جامعه کمک میکند مخصوصاً در زمینه فعالیتهای گروههای ضد اسلامی و ضد انقلابی[24]
همچنین در اساسنامه آمده که جامعه به «هیچ مقام و شخص و حزب و گروه خاصی بستگی ندارد و از هر نظر مستقل است». مرکز اصلی جامعه مدرسین، شهرستان مذهبی قم میباشد.[25]
برخی از مهمترین اقدامات جامعه پس از رسمیت یافتن را میتوان در حوزهها و مسائل زیر دستهبندی کرد:
1- اقتصاد
1-1- موضعگیری در خصوص طرح واگذاری و احیای اراضی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از اصلیترین معضلات روستاهای ایران، مسأله زمین بود. جامعه که بیم آن داشت شور انقلابی برخی از مسئولان اجرایی و تقنینی و دخالت گروههای سیاسی چپگرا با هدف بهرهبرداری تبلیغی، اصل مالکیت اسلامی را خدشهدار کند، دیدگاههای خود را با امام خمینی مطرح کرد. در نهایت با مداخله امام، طرح واگذاری و احیای اراضی مزروعی به سرانجام نرسید و بعد از تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام، قانون اصلاحات ارضی به آن محول شد.[26]
1-2- حضور در شورای عالی اقتصاد[27] و موضعگیری در خصوص حدود اختیارات دولت:[28]
جامعه همواره نگران نفوذ دیدگاههای چپ در اقتصاد کشور و سیطره دولت بر این حوزه بود و باور داشت که تکیه بیش از حد بر بخش تعاونی و گسترش نامحدود آن، نتیجهای جز رکود بخش خصوصی و فرار سرمایه نخواهد داشت.[29] با پیگیری این تشکل، مقرر شد دو تن از اعضای آن به نمایندگی از امام در شورای اقتصاد حضور یابند.[30]
2- سیاست
معرفی نامزد برای نمایندگی مجلس خبرگان قانون اساسی و ادوار خبرگان رهبری.[31]
3- آموزش عالی
حضور در ستاد انقلاب فرهنگی، حضور در «کمیته تأمین و گزینش اعضای هیأت علمی دانشگاهها»،[32] پیریزی دفتر همکاری حوزه و دانشگاه،[33] حضور در شورای مدرسه (دانشگاه) تربیت مدرس.[34]
4- حوزه و روحانیت
4-1- خلع آیتالله سیدمحمدکاظم شریعتمداری از مرجعیت[35]
4-2- پیشبرد اصلاحات در حوزه با حضور در «شورای عالی و مدیریت حوزه»[36]
مؤسسات وابسته به جامعه مدرسین که در حال حاضر فعال هستند عبارتند از:
دفتر انتشارات اسلامی،[37] دانشگاه جامع قم[38] و مرکز تربیت مدرس زیر نظر دانشگاه قم.[39]
مستند به وبسایت رسمی جامعه مدرسین، این تشکل اکنون 36 عضو دارد.[40]
[1]. صالح، محسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ج 1، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385، ص 31.
[2]. همان، ص 49 و 50.
[3]. همان، ص 53.
[4]. باقری، علی، خاطرات پانزده خرداد، ج 6 ، تهران، سوره مهر، 1377، ص 135.
[5]. آیتالله حاج شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1379، ص 60.
[6]. صالح، همان، ج 2، ص 23.
[7]. بخشی از خاطرات فقیه و مرجع عالیقدر حضرت آیتالله العظمی منتظری، ج 1، قم، نشر الکترونیک، 1379 ، ص 213 و 214.
[8]. آیتالله حاج شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی، همان، ص 65.
[9]. همان، ص 70.
[10]. جامعه مدرسین، ج 2، همان، ص 41.
[11]. همان، ص 44.
[12]. صالح، همان، ج 4، مجموعه بیانیههای 1341-1357، ص 29.
[13]. همان، ص 41.
[14]. جامعه مدرسین، ج 1، همان، ص 73.
[15]. همان، 66.
[16]. همان، 78.
[17]. جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبی- سیاسی ایران، تهران، علم، 1390، ص 291.
[18]. امامی، جواد، خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، ص 399.
[19]. جامعه مدرسین، ج 1، همان، ص 59.
[20]. جامعه مدرسین، ج 4، همان، ص 163.
[21]. همان، ص268.
[22]. جامعه مدرسین، ج 1، همان، ص 76.
[23]. جامعه مدرسین، ج 2، همان، ص 45 – 50.
[24]. همان، ص 50 و 54.
[25]. همان، ص 56.
[26]. همان، ص 285.
[27]. همان، ص 309.
[28]. همان، ص403.
[29]. همان، ص 309.
[30]. همان، ص330.
[31]. همان، ص 570، 576، 583، 601 و 609.
[32]. همان، ص 775.
[33]. همان، ص 783.
[34]. همان، ص 809.
[35]. صالح، ج 5، مجموعه بیانیه های 1361-1358، ص 236.
[36]. جامعه مدرسین، ج 2، همان، ص 532.
[37]. همان، ص 842.
[38]. همان، ص 862 – 878.
[39]. همان، ص 883.
[40]. اعضای کنونی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، وبسایت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، www.jameehmodarresin.org ، تاریخ بازخوانی 2 دی 1403.