پنجشنبه 5 بهمن 1340 / 18 شعبان 1381 / 25 ژانویه 1962
4 بازدید
اجازهنامه آیتالله خمینی برای سیدعبدالکریم امامی چهارمحالی
آیتالله روحالله موسوی خمینی، اجازهنامهای در امور حسبیه و شرعیه برای سیدعبدالکریم امامی چهارمحالی نوشتهاند و امضا کردهاند.[i]
اتهام دولت شوروی
دولت ایران در یادداشتی که به نیکلای پکوف، سفیر شوروی در تهران، تسلیم کرد شوروی را به دست داشتن در تظاهرات اخیر در تهران متهم و رسماً به دولت شوروی اعتراض کرد.[ii]
همچنین «هیئت وزیران با دریافت مبلغ 55 میلیون مارک اعتبار از دولت فدرال آلمان توسط شرکت ملی نفت ایران موافقت کرد.»[iii]
نظر نخستوزیر درباره علت ناآرامی دانشگاه
علی امینی در جمع کارمندان عالیرتبه وزارت دارایی و سایر وزارتخانهها که به نمایندگی از کارمندان دولت به کاخ نخستوزیری رفته بودند گفت: «یکی از آقایان میگفت: اگر میلههای اطراف دانشگاه [تهران] آنقدر گشاد نباشند که آدم بتواند برود تو و بیاید بیرون کنترل دانشگاه میسر است. گفتم: آقا این حرف را ما پنج ماه پیش زدیم، چرا عمل نکردید؟ گفت: آن وقت ما تجربه نداشتیم.»
نخستوزیر همچنین ادعا کرد: «در تهران یک اکیپ هزار یا 1500 نفری هستند که منتظر همه کارند. تاکنون بر گرده همه سوار بودند. ریاست، معاونت، وزارت همه مال اینهاست. حالا خودشان سرشان را بخورد. همشیرهزادهها و برادرزادههایشان هم هستند. اینها یک دولت را آنقدر میمکند تا خشک شود و بعد یک دولت دیگر میآورند و وقتی دولت تازه آمد، سروکلهشان پیدا میشود که پستها را به ما بدهید، وزارت مال ما و وکالت مال ما و... بدبختی این است که این حضرات تقاعد هم ندارند. وقتی متقاعد میشوند و وقتی از سفارت برمیگردند تازه استاندار میشوند. تا وقتی مجلس بود، وقتی منافع اینها به خطر میافتاد دولت را استیضاح میکردند و حالا که مجلس نیست علیه دولت بلوا راه میاندازند.»
امینی اضافه کرد: «دو راه بیشتر وجود ندارد. یا باید انقلاب شود و اینها یکجا از بین بروند یا این که به تدریج ذوب شوند. متأسفانه ما مشق دوم را داریم. اگر مشق اول بود که حساب آقایان را میرسیدند. اگر یک کشتی داشتیم این دو هزار نفر را میگذاشتیم توی آن و در خلیج فارس رهایشان میکردیم. ملت و مملکت از ترسشان راحت میشد. حالا باید بگردیم یک کشتی نوح پیدا کنیم، اینها را با حیواناتشان بار کنیم و بروند پی کارشان.»
نخستوزیر گفت به شاه گفتم که شما خیلی صبر و حوصله دارید، عواطف فراوان دارید، ولی باید برای اینها فکری کرد.[iv]
خروج تیمور بختیار از کشور به دستور شاه
خبرگزاری فرانسه گزارش داد تیمور بختیار که در ایران به عنوان رهبر مخالفان دست راستی شهرت دارد، گفته است «من به دستور شاه، ایران را ترک میکنم تا هیچ بهانهای به دکتر امینی داده نشود. ولی من در اروپا مراقب اقداماتی خواهم بود که او پس از رفتن من به عمل میآورد.»[v]
ملاقات علی امینی با مدیران ارشد دانشگاه تهران
رادیو لندن از تهران خبر داد: علی امینی کمیسیونی مرکب از سه نفر را تعیین کرده تا به حوادث اخیر دانشگاه تهران رسیدگی کند.[vi]
این رادیو افزود: امروز، علی امینی با رؤسای ارشد دانشگاه تهران ملاقات کرد تا درباره بازگشایی دوباره دانشگاه که از یکشنبه، اول بهمن، بعد از درگیری میان دانشجویان و پلیس بسته شده است، مذاکره کنند.[vii]
درخواست دانشجویان ایرانی مقیم امریکا از وزیر دادگستری این کشور
آسوشیتدپرس از واشنگتن خبر داد: «پنجاه دانشجوی ایرانی که قصد داشتند وارد بنای سفارتخانه کشور خود در واشنگتن شوند و پلیس آنها را متفرق کرده بود، مستقیماً به رابرت کندی، وزیر دادگستری ایالات متحده متوسل شدند و ضمن اعتراض نسبت به سکوت شاه و دکتر امینی در ایران، از وزیر دادگستری امریکا درخواست کردند که از رفتن به ایران در مسافرت آینده خود به دور جهان، منصرف شود. ولی او گفت که قبلاً دعوت دولت ایران را پذیرفته است. رابرت کندی قول داد که سایر درخواستهای آنها را بپذیرد. [یکی از] این درخواستها عبارت است از این که وزیر دادگستری ایالات متحده با دانشجویانی که پس از تظاهرات اخیر بر ضد دولت زندانی شدهاند، ملاقات کند.»[viii]
تظاهرات دانشجویان ایرانی در وین
از وین خبر رسید: امروز در حدود دویست نفر از دانشجویان ایرانی سعی کردند در برابر سفارت ایران به عنوان اعتراض نسبت به تعطیل دانشگاه تهران تظاهرات کنند.[ix]
رادیو لندن گزارش داد هنگامی که گروهی از دانشجویان ایرانی در صدد بودند وارد سفارت ایران در وین و خواستار آزادی دانشجویانی که در ایران بازداشت شدهاند، شوند با پلیس اتریش زد و خورد کردهاند. چون سفیر ایران حاضر نشده نمایندگان دانشجویان را به حضور بپذیرد، دانشجویان به طرف عمارت سفارت هجوم بردهاند.[x]
اوضاع خطرناک ایران
«روزنامه دیلیتلگراف ادعا میکند که اوضاع ایران بالقوه خطرناک است و اصلاحات اساسی میبایست مدتها پیش در این کشور صورت میگرفت. کمونیسم خیلی آسان در یک چنین کشور عقبافتادهای میتواند شکفته شود.»[xi]
نامه دوم ابوالحسن ابتهاج به وزیر دادگستری
ابوالحسن ابتهاج از زندان موقت شهربانی نامه دیگری برای نورالدین الموتی، وزیر دادگستری نوشت. او درباره اتهاماتش در حوزه امور فنی سازمان برنامه و قوانین آن، پاسخهایی را درج کرده و یادآور شده است: «اگر قرار باشد هر هفته یا هر چند هفته یکبار بخواهند از من درباره کارهای گذشته بازجویی کنند، از آنجایی که بیش از یک هزار طرح در زمان تصدی من [در سازمان برنامه] در دست اجرا بوده، به این بهانه میتوانند سالها مرا در زندان نگه دارند.»[xii]
[i]ـ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى ـ صحیفه امام؛ بخش ضمیمه ـ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى ـ 1385ـ ص 571.
[ii]ـ گاهنامه پنجاه سال شاهنشاهى؛ ج 2 ـ نشریه کتابخانه پهلوى ـ ص 1499.
[iii]ـ همان.
[iv]ـ اطلاعات ـ ش 10715 ـ 5/11/1340 ـ ص 19.
[v]ـ بولتن خبرگزاری فارس (محرمانه) ـ ش 257 ـ 7/11/1340 ـ ص 3.
[vi]ـ همان ـ ص 13.
[vii]ـ همان.
[viii]ـ همان ـ ش 258 ـ 8/11/1340 ـ ص 3.
[ix]ـ همان ـ ش 257 ـ 7/11/1340 ـ ص 8 و 9.
[x]ـ بولتن خبرگزاری پارس (محرمانه) ـ ش 257 ـ 7/11/1340 ـ ص 13.
[xi]ـ همان ـ ص 6 و 7.
[xii]ـ آرام ـ ش 881 ـ 11/11/1340 ـ ص 1 و 4.