شنبه 7 مرداد 1340 / 15 صفر 1381/ 29 ژوئیه 1961

5 بازدید

 اعلامیه جامعه مبلغین اسلامى تهران

امروز اعلامیه‌اى با امضاى جامعه مبلغین اسلامى تهران در یکى از روزنامه‌ها منتشر شد. متن اعلامیه چنین است:

«نظر به اینکه عده بسیارى در موضوع مهم مرجعیت تقلید، از این جامعه سؤالاتى داشته، على‌هذا استحضاراً به اطلاع عامه مى‌رساند: 1ـ اولاً، مرجعیت تقلید از نظر اسلام مستلزم شرایطى است که بحمدالله در حال حاضر جمعى از اعاظم علماى اعلام در قم و نجف و سایر بلاد، واجد شرایط لازمه هستند. 2ـ ثانیاً، مرکز مرجع تقلید، براى هرملت مایه افتخار و سعادت و موجب تکمیل استقلال و موقعیت و در پیشرفت امور دینى آن مملکت اثرى عمیق دارد. 3ـ ثالثاً، حوزه علمیه قم، داراى شخصیت و موقعیت جهانى است و تحت توجهات آقایان مراجع محترم تقلیدى که از هر نظر شایستگى این مقام را دارند، اداره مى‌شود، چون این حوزه بزرگ علمى با زحمات طاقت‌فرساى بزرگانى مانند آیت‌الله [سیدحسین طباطبایى] بروجردى و آیت‌الله [شیخ عبدالکریم] حایرى [یزدى] اعلى‌الله مقامِها به این پایه رسیده است و اکنون به طور مسلم، بزرگ‌ترین پناهگاه محکم علمى و در حقیقت خانه تشییع محسوب مى‌شود و تاثیر فوق‌العاده‌اى در اصلاح مفاسد اجتماعى و اخلاق عموم مسلمین به خصوص مسلمانان ایران دارد، حمایت از آن حوزه مقدسه بر عموم طبقات لازم، و شکى نیست که اگر هم‌وطنان ما در تقویت این مرکز مقدس کوتاهى کنند، حوزه قم، مرکزیت و عظمت خود را از دست خوهد داد. بدیهى است هرگونه کوتاهى در این مورد، مسئولیت عظیمى در پیشگاه خداوند و صاحب شریعت خواهد داشت. لهذا شایسته است عموم برادران دینى به منظور مصلحت شرعى و حفظ منافع خود و روحانیت، نسبت به مرجعیت و موقعیت قم، توجه مقتضى مبذول فرمایند.»[i]

پاسخ نخست‌وزیر به نامه گروهى از روحانیان و وعاظ

 امروز على امینى ـ نخست‌وزیر ـ در نامه‌اى با شروع «خدمت جنابان مستطابان حجج اسلام و وعّاظ عظام» از وصول نامه آنان تشکر کرده و نوشته است: «در باب جلوگیرى از استعمال علنى مشروبات الکلى و همچنین جلوگیرى از نمایش فیلم‌هاى منافى عفت و اخلاق حسنه و دقت در مندرجات جراید و ارشاد مدیران محترم مجلات و روزنامه‌ها، خاطر محترم آقایان، مطمئن باشد، تسامح و فتور و سستى از طرف مقامات ذى‌مدخل نخواهد شد، مجدداً هم تاکیداً على ماسبق، مراتب به شهربانى کل کشور خاطرنشان شد که کمال مراقبت و دقت را در اجراى منظور، به نحو مطلوب معمول دارند. در قسمت تعلیمات دینى و ایراد خطابه‌هاى مذهبى و اخلاقى براى دانش‌آموزان دبستان‌ها و دبیرستان‌ها و دانشجویان دانشگاه‌هاى تهران و شهرستان‌ها، مراتب لازمه به وزارت فرهنگ، ابلاغ شده است و در سال تحصیلى آینده که از اول مهرماه 1340 شروع مى‌شود، ضمن برنامه‌هاى جدید، نکات و دقایق لازمه را البته مرعى و معمول خواهند داشت و از اقدامات عملى آن وزارت به موقع استحضار حاصل خواهند فرمود.»[ii]

رونوشتى از این نامه به وزارت فرهنگ هم فرستاده شد.[iii]

مقاله سیدهادى خسروشاهى درباره مصرف مشروبات الکلی در ایران

امروز مقاله‌اى در یکى از روزنامه‌ها به قلم سیدهادى خسروشاهى چاپ شد که با موضوع «مشروبات الکلى در ایران» در مقابل نامه نخست‌وزیر قرار گرفت. نویسنده خطاب به رئیس دولت نوشته است: «قبل از همه چیز براى یک مملکت اسلامى مبارزه با اعمال ضداسلامى لازم است، نه اصلاحات جزیى دیگر. اگر مى‌خواهید اطمینان ملت را جلب کنید و نام خوبى از خود به یادگار بگذارید، فکرى که براى کاباره‌ها و مسئله مشروبات الکلى باید کرد، هر چه زودتر بکنید و اجرا نمایید. در غیر این صورت باید از حالا به شما گفت که در نظر مردم و طبقات اصیل اجتماع، کوچک‌ترین فرقى با دولت‌هاى قبل از خود نخواهید داشت.»[iv]

انتقاد مردم تهران از هیئت‌هاى علمیه

یکی از روزنامه‌ها مطلبى با عنوان «انتقاد مردم دیندار تهران از هیئت‌هاى علمیه» دارد. در این مطلب که قالب گزارشى دارد، آمده است: «گروه زیادى از مردم دیندار تهران و بعضى از اهل منبر و ائمه جماعت مراجعه کرده و مى‌پرسند: این هیئت‌هاى علمیه چه صیغه‌اى هستند و چه مى‌کنند و چرا خود را به طرفدارى از دولت‌ها معرفى مى‌کنند و چرا با عوامل ظلم و فساد و لامذهبى، همکارى نزدیک دارند؟ هنوز علماى بارز و رجال روحانى و مراجع تقلید خدمت صمیمانه و صادقانه به سازمان‌هاى عرفى را مجاز نمى‌دانند و آن را مخالف معتقدات خود و منافى دینى‌شان مى‌دانند. زیرا این حکومت‌ها نه تنها از طرف حاکم شرع مجاز و منصوب نیستند، بلکه در عمل، عمال جور و مروج شهوات و مفاسد و منکرات مى‌باشند. مردم مى‌گویند: این دولت‌ها اغلب عامل اقلیت‌هاى فاسد و تحت نفوذ عوامل لادینى و مروج فساد هستند، چه ارزشى دارد که یک فرد منتسب به دستگاه روحانیت و یک پیش‌نماز یا عالم یا مرجع با چنین افرادى تماس گرفته یا از آنها تقدیر و حمایت نماید... اغلب این رجال و متصدیان که مورد قبول و احترام آقایان علما هستند، در شمار منافقین و بلکه محاربین هستند و اعمال شب و روز آنها گواه بارز فسق و نفاق آنها است. این دولت‌ها، کدام در مسیر مقاصد نوعیه یا در طریق موازین شرع قدم برداشتند که شما با آنها رفت و آمد مى‌کنید؟... طبقات دیندار شهر مى‌گویند: گروهى از علماى تهران که اغلب مورد احترام مردم هم مى‌باشند، در جلساتى، روزهاى دوشنبه و پنجشنبه، اجتماعى دارند و با آنکه براى مردم هنوز قدمى برنداشته‌اند، مردم را به حمایت و طرفدارى از دولت آقاى دکتر امینى تشویق مى‌کنند و حال آنکه این مرد با اسلاف خود تفاوتى ندارد، زیرا همان مفاسد و منکرات و اعراض از موازین دین که در دوران [حسین] علا و [منوچهر] اقبال و [سیدجعفر] شریف‌امامى متعارف و معمول بود، در دوره این دولت هم سارى و جارى است و همه مى‌بینیم از هر جهت وضع همان است و در پاره‌اى موارد شدیدتر و فضیح‌تر... مقدسین مى‌گویند: چرا آقاى [آیت‌الله العظمى سیدحسین طباطبایى] بروجردى در مقام حمایت و طرفدارى از این دولت‌ها نمى‌شد و بیش از حد اضطرار و معیشت عادى اجازه استفاده از حقوق دولتى نمى‌داد؟...»[v]

کمونیست در ایران یا حزب ناراضی‌ها

دامنه انتقاد روزنامه‌ها به مسائل سیاسى روز هم کشیده شده است. زیر عنوان «در ایران، کمونیست و اخلال‌گر وجود ندارد» آمده است: «دیگر حزب توده‌اى وجود ندارد و در ایران کسى طرفدار ایدئولوژى کمونیسم نیست، جز سران فرارى حزب توده که در اروپا هستند ولى در ایران حزب ناراضی‌ها خیلى قوى است. این حزب متشکل نیست، ولى مسلم، اکثریت قابل ملاحظه جمعیت ایران عضو آن است. این حزب طرفدار ایدئولوژى اقتصادى خاصى نیست. خوراک، پوشاک، مسکن، آسایش و آزادى مى‌خواهد... و هزاران دانشجویى که در اروپا است، آنها هم توده‌اى و کمونیست نیستند، آنها هم ناراضى هستند. بدان جهت که خانواده‌هاى آنها در کشور ناراضى هستند و عدم رضایت خود را به فرزندان منعکس مى‌کنند... اساس همه مشکلات، لجاجت و اصرار دولت‌ها در سلطه اراذل بر مردم و تقدم مفضول بر فاضل است. همه عقب‌ماندگی‌ها، همه محرومیت‌ها، بحران‌ها، ورشکستگی‌هاى مادى و اخلاقى ناشى از این عمل است... باید سروران ما از مرکب لجاجت و غرور و تعصب خشک پایین آیند. از حمایت اراذل و تحقیر فضلا صرف کنند و تسلیم تمنیات مردم شوند و اختیارات مردم را به مردم بدهند و به افرادى تن در دهند که مورد اعتماد مردم باشند تا وسیله‌اى براى رضایت مردم و تسکین آمال مردم شود. این مسخره است که مهندس [مهدى] بازرگان و آیت‌الله سیدمحمود طالقانى را ما اخلال‌گر بخوانیم. محیطى که کارش به این درجه فضاحت برسد، خواه ناخواه منفجر و متلاشى خواهد شد. خواه ناخواه مردم هر کلنگ بیگانه را براى خرابى این بنا مورد استفاده قرار خواهند داد... راه اساسى این است، کارى کنید که مردم از شما نترسند و به خود شما امیدوار شوند. هیچ گاه به فکر آنکه مردم را کمونیسم و اخلال‌گر بشناسید، نباشید که باز پشیمانى عاید خود شما خواهد شد و این بار مردم اشتباه گذشته را تکرار نخواهند کرد. اگر در حقیقت و واقع معتقدید که اکثریت قابل ملاحظه و این افراد بارزى را که نام برده و دستگیر مى‌کنید، همه اخلال‌گر و کمونیست هستند، پس سهمى براى آنها منظور دارید و آنها را در شئون حکومت دخیل سازید. زیرا دمکراسى، رعایت تمایلات دستگاه حاکمه نیست. بلکه شرکت همه مردم در سرنوشت مى‌باشد و این همه اخلال‌گر هم جزیى از همین مردم‌اند. شما به چاقوکش حرف‌هاى و اقلیتهاى مخرب اجازه عمل مى‌دهید، ولى به یک گروه کثیرى اجازه فعالیت نمى‌دهید. مع‌هذا مدعى دمکراسى هستید. این نوع دمکراسى، اغلب به ناکامى منجر گردیده است.»[vi]

نظر رئیس سابق مجلس شوراى ملى درباره جشن مشروطیت در سال جاری

امروز رضا (سردار فاخر) حکمت ـ رئیس سابق مجلس شوراى ملى و سرپرست فعلى مجلس ـ درباره برگزارى جشن مشروطیت گفت:

«امسال جشن مشروطیت نداریم. زیرا اولاً مجلسى موجود نیست و بنابراین جشن لزومى ندارد و ثانیاً روز 14 مرداد ـ روز جشن مشروطیت ـ مصادف با ایام سوگوارى [مذهبى] است و به همین دلیل امسال جشن مشروطیت برگزار نمى‌شود و هزینه آن یا صرفه‌جویى مى‌شود و یا به مصرف امور خیریه مى‌رسد. کلیه مخارج جشن فقط در حدود 20 هزار تومان مى‌شود.»[vii]

بازگشت پرونده قضایى انتخابات تابستانى مجلس بیستم به دادسراى تهران

خبر دیگرى که به مجلس شوراى ملى مربوط مى‌شود، این است که پرونده قضایى انتخابات تابستانى مجلس بیستم (1339) هنوز در حال دست به دست شدن است. امروز دادستان دیوان کیفر، رأى عدم صلاحیت دادسراى دیوان کیفر را در رسیدگى به پرونده انتخابات تابستانى که از طرف بازپرس دیوان کیفر صادر شده بود، تایید کرد و این پرونده به دادسراى تهران برگردانده شد.[viii] «انتخابات بیستمین دوره مجلس شوراى ملى در دو نوبت تابستان و زمستان سال 1339 انجام گرفت و جنجالى که بر سر این انتخابات برپا شد، در تاریخ انتخابات 19 دوره گذشته مجلس شوراى ملى بى‌سابقه بود.»[ix]

رابطه ایران و عراق در مطبوعات

یکى از روزنامه‌هاى امروز، گزارشى درباره عراق به چاپ رسانده است. خبرنگار این روزنامه نوشته است: «ورود مطبوعات ایرانى به عراق آزاد شده، اکنون در بغداد و کربلا و نجف و دیوانیه و خانقین، روزنامه‌ها و مجلات چاپ تهران آزادانه به فروش مى‌رسد... روابط ایران و عراق، بر همان منوال سابق است و کماکان زوّار ایرانى ممنوع از سفر به عراق مى‌باشند و در عوض، عراقی‌ها در سفر به ایران آزادند. در تابستان امسال هزاران عراقى وارد ایران شده و در تهران و مشهد و قم به قدرى اتباع عراق دیده مى‌شوند که در میان سایر افراد مشخص و معلوم است.»[x]

جلسه 4 ساعته هیئت دولت درباره بودجه

غروب امروز «هیئت دولت، 4 ساعت جلسه داشت و به صورت اختصاصى به کار بودجه رسیدگى شد. در این جلسه، بودجه چند سازمان دولتى و یک وزارتخانه به تصویب رسید و تنها بودجه وزارتخانه‌هاى جنگ و فرهنگ است که باید تصویب شود. تاکنون با 150 میلیون تومان صرفه‌جویى به عمل آمده، رقم کسر بودجه به 2 میلیارد ریال تقلیل یافته است. ولى دولت مصمّم است این رقم را با تقلیل بودجه وزارت جنگ و چند سازمان دیگر به یک میلیارد ریال تقلیل دهد.»[xi]

یکى از مجله‌هاى چاپ امروز به موضوع بودجه امسال پرداخته و نوشته است:

«4 ماه تمام از سال 1340 مى‌گذرد، ولى هنوز بودجه امسال تعیین نشده. هر روز هیئت دولت تشکیل جلسه مى‌دهد [و] وزیر دارایى از کسر بودجه مى‌نالد. 2 میلیارد و 880 میلیون ریال رقم بزرگ و ناراحت‌کننده‌اى است. این رقم کسر بودجه سال جارى را نشان مى‌دهد و تاکنون راه‌حل درست و صحیحى براى توازن آن پیدا نکرده‌اند. بنا به پیشنهاد وزیر دارایى ـ عبدالحسین بهنیا ـ اگر یک میلیارد و 700 میلیون ریال بودجه سرى و هزینه‌هاى پیش‌بینى نشده را حذف کنند، گشایشى در کار حاصل خواهد شد و با حذف بعضى از هزینه‌هاى نسبتاً زاید و وصول مالیات‌هاى پنهان شده، تکلیف بودجه معلوم مى‌گردد. آنچه مسلم است با قیام و قعود و جر و بحث و پند و اندرز نمى‌توان بحران کنونى را پایان داد.»[xii]


[i]ـ روزنامه وظیفه ـ ش 182 ـ 7/5/1340 ـ ص 1.

[ii]ـ بایگانى اسناد دفتر ادبیات انقلاب اسلامى.

[iii]ـ همان.

[iv]ـ روزنامه وظیفه ـ ش 182 ـ 7/5/1340 ـ ص 2.

[v]ـ روزنامه وظیفه ـ ش 182 ـ 7/5/1340 ـ ص 1 و 3.

[vi]ـ روزنامه وظیفه ـ ش 182 ـ 7/5/1340 ـ ص 1 و 4.

[vii]ـ روزنامه کیهان ـ ش 5418 ـ 7/5/1340 ـ ص 1.

[viii]ـ روزنامه ملیون ـ ش 38 ـ 8/5/1340 ـ ص 1.

[ix]ـ خواندنی‌ها ـ ش 52 ـ 1/1/1340 ـ ص 12.

[x]ـ روزنامه دنیا ـ ش 653 ـ 7/5/1340 ـ ص 1و4.

[xi]ـ روزنامه کیهان ـ ش 5419 ـ 8/5/1340 ـ ص 16.

[xii]ـ مجله تهران اکونومیست ـ ش 418 ـ 7/5/1340 ـ ص 17.