پنجشنبه10 فروردین 1340 / 13 شوال 1380 / 30 مارس 1961

6 بازدید

 رحلت آیت‌الله العظمى بروجردى

ساعت شش صبح امروز، آیت‌الله العظمى بروجردى به پزشکانى که مراقب حال ایشان بودند، فرمودند:

«بیایید صبحانه را با هم بخوریم.» ایشان تا ساعت هفت صبح مى‌خندیدند و شوخى مى‌کردند.

براى آنکه پزشکان از کسالت درآیند فرمودند: «مى‌دانید چرا شکم شما اطبا روز به روز بزرگ‌تر مى‌شود؟ علتش آن است که شما در بیمارستآن‌ها گوشت جوجه را خودتان مى‌خورید و آب آن را به بیماران مى‌دهید!»

به گزارش دکتر سیف‌الدین نبوى:

«[اندکى بعد از ساعت هفت صبح] پس از نوشیدن چاى، حال تهوع به حضرت آیت‌الله دست داد و فشار و حرکت شدید موجب نامرتب ‌شدن ضربان قلب گردید. ما بلافاصله تزریقات و ماساژ قلب و تحریکات عصبى را شروع کردیم، ولى متأسفانه دیگر فایده‌اى نبخشید و حضرت آیت‌الله روى دست من افتادند و پس از کشیدن یک نفس عمیق جان به جان آفرین تسلیم کردند. به محض آنکه ما از اتاق خارج شدیم، اطرافیان موضوع را فهمیدند و شیون و زارى شروع شد...»[i]

آیت‌الله العظمى حاج آقا سیدحسین طباطبایى بروجردى، مرجع تقلید حدود 80 میلیون شیعه در ایران و قاره‌هاى آسیا و افریقا، ساعت هفت و بیست دقیقه صبح امروز، در 88 سالگى به دیار باقى شتافتند.

اعلام رسمی رحلت آیت‌الله العظمى بروجردى

ساعت هشت و نیم صبح، رادیو ایران برنامه خود را قطع کرد و اعلام نمود:

«اداره کل انتشارات و رادیو با کمال تاسف و تاثر به اطلاع ملت ایران و عموم شیعیان جهان مى‌رساند که حضرت آیت‌الله العظمى بروجردى دار فانى را وداع گفتند و به سراى باقى شتافتند. به احترام روح پرفتوح این شخصیت جهان تشیع، طبق دستور دولت، امروز کلیه وزارت‌خانه‌ها و مؤسسات دولتى تعطیل است و ضمناً از این ساعت برنامه‌هاى موسیقى رادیوهاى کشور تعطیل مى‌شود.»[ii]

اعلام عزاى ملى در ایران

دولت جعفر شریف‌امامى با صدور اطلاعیه‌اى امروز را عزاى ملى اعلام کرد.[iii] حسین علاء ـ وزیر دربار ـ نیز در اطلاعیه دیگرى از طرف محمدرضا پهلوى، ضایعه عظیم درگذشت حضرت آیت‌الله العظمى بروجردى را به فرزند ارشد ایشان و بازماندگان تسلیت گفت.[iv] وی در اطلاعیه دیگرى خبر داد که دربار تا سه روز عزادار و پرچم سلطنتى نیمه افراشته خواهد بود.[v]شهربانى کل کشور نیز اعلام کرد: «امروز و امشب کلیه کافه‌ها و مجامع تعطیل است و به پلیس دستور داده شده در اجراى این منظورات مراقبت لازم به عمل آورند.»[vi]

اعلام تعطیل عمومى در ایران و برپایى مجالس سوگوارى

بازار تهران تعطیل شد و بازاریانى که مى‌توانستند، راهى قم شدند. مردم نیز در همه جا و بویژه محله‌هاى جوادیه، میدان غار، خیابان رى، سرچشمه و خیابان چراغ برق به عزادارى پرداختند.[vii] در بروجرد ـ زادگاه پیشواى فقید ـ پس از انتشار خبر، مردم به طرف خانه آیت‌الله حاج شیخ على محمد نجفى بروجردى، حرکت کردند و پس از آن در مسجد سلطانى (شاه) بروجرد به سوگوارى نشستند. اقوام و بستگان و گروهى از مردم عزادار بروجرد نیز، به طرف قم حرکت کردند تا در مراسم تشییع پیکر شرکت کنند.[viii] در شهرها و شهرستآن‌هاى دیگر و حتى روستاهاى ایران هم مثل تهران، قم و بروجرد، مردم عزادار و سوگوار بودند.

سوگوارى شیعیان در کشورهاى مختلف

خبر رحلت آیت‌الله العظمى بروجردى شیعیان را در کشورهاى دیگر هم به سوگ نشاند. در نجف بلندگوى گنبد حضرت على‌(ع) با تلاوت قرآن و فریاد الله‌اکبر و اعلام خبر رحلت، به صدا درآمد و آیت‌الله سیدمحسن حکیم ـ مرجع تقلید ـ پیشاپیش مردم و با اشک و آه به سوى حرم حضرت على‌(ع) به راه افتاد. اضطراب و سوگوارى مردم باعث شد حکومت نظامى در نجف لغو شود، زیرا از سه روز پیش به علت اعلام وضع غیرمترقبه در عراق، اجتماع هفت نفر و بیشتر ممنوع شده بود. چندین کامیون سرباز از بغداد به نجف و کربلا آمدند تا مراقب اوضاع باشند. در این‌حال، شیعیان عراق گفتند که تا سه روز عزاى عمومى است و پاکستانی‌ها اعلام کردند که تا پنج روز عزادارى خواهند کرد. شیعیان لبنان و کویت نیز امروز عزادار شدند[ix] و بیشتر سفارت‌خانه‌هاى خارجى در تهران، با پرچم‌هاى نیمه افراشته تعطیل شدند.[x]

تشییع و دفن پیکر آیت‌الله العظمى بروجردى در مسجد اعظم قم

ساعت 30/12 دقیقه امروز عمارى حامل پیکر آیت‌الله العظمى بروجردى از منزل ایشان روى دست مردم در کوچه عشقعلى روانه شد.[xi] تشییع پیکر ایشان قریب چهار ساعت در مسیر کوچه حاج سیدحسن به خیابآن‌هاى آذر و آستانه و از آنجا به صحن حرم حضرت معصومه‌(س) طول کشید.[xii] در این تشییع، صدها هزار نفر از تهران و سایر نقاط کشور که خود را به قم رسانده بودند، شرکت داشتند. هنگامى که پیکر در اطراف صحن مرقد حضرت معصومه‌(س) گردش داده مى‌شد، از روپوش روى عمارى و عمامه آیت‌الله اثرى نبود؛ زیرا مردم آن‌ها را قطعه قطعه کرده و به‌عنوان تبرک برداشته بودند. کم کم چوب‌هاى عمارى نیز تکه‌تکه شد و به دست مردم افتاد. جمعیت انبوه تشییع‌کنندگان حاضر نبودند از پیکر آیت‌الله دست بردارند و تابوت مدتى روى دست‌هایى که ازشدت تاثر مى‌لرزیدند پایین و بالا مى‌رفت و در گردش بود.[xiii]

پیکر آیت‌الله العظمى بروجردى پس از چند دور طواف در حرم مطهر حضرت معصومه‌(س) به مسجد بزرگ [اعظم] آیت‌الله بروجردى آورده شد و اینجا ازدحام جمعیت به حدى رسید که امکان نمازگزاردن بر پیکر تقریبا از مردم سلب شد. در گوشه‌اى از صحن مسجد، گورکن، آرامگاه آیت‌الله را آماده کرده و اطراف قبر را با تخته‌هاى بزرگ مسدود کرده بودند. نماز واجب [میت] را فرزند [ارشد] آیت‌الله طبق وصیت آن مرحوم به جاى آورد.[xiv] ساعت 5/4 بعداز ظهر، پس از آنکه پیکر آیت‌الله العظمى بروجردى دفن شد، انبوه جمعیت همچنان بالاى مرقد ایشان و تمام محوطه بر سینه و سر مى‌زدند.[xv]

تلگراف محمدرضا پهلوى به آیت‌الله سیدمحسن حکیم در نجف درباره رحلت آیت‌الله العظمى بروجردى

محمدرضا پهلوى تلگرافى به این شرح، به نجف ارسال کرد:

«جناب مستطاب حجت‌الاسلام آیت‌الله سیدمحسن طباطبایى حکیم دامت برکاته ـ نجف ـ خبر درگذشت حضرت آیت‌الله العظمى حاجى آقا حسین طباطبایى بروجردى موجب کمال تأسف و تأثر ما گردید. بدین‌وسیله این ضایعه را به جناب مستطاب عالى و جامعه روحانیت تسلیت گفته و شوکت و عظمت روزافزون عالم اسلام را از درگاه قادر متعال مسئلت داریم.»[xvi]

خاطرات على امینى درباره تلگراف محمدرضا پهلوی به نجف

تلگراف شاه به نجف اشرف موجب برداشت‌هایى در میان چهره‌هاى سیاسى و مردم شد و واکنش‌هایى در قم در پی داشت. على امینى در خاطراتش مى‌نویسد:

«آیت‌الله بروجردى رحلت کرده بود و مسئله مرجعیت واحد شیعیان معطل مانده بود. اگرچه عده‌اى به آیت‌الله حکیم روى آورده بودند و پادشاه هم با تلگرافى فوت آیت‌الله بروجردى را به آیت‌الله حکیم تسلیت گفته بود و این به آن معنى بود که او را به ‌عنوان مرجع واحد شیعیان مى‌شناسند، اما مى‌دانستم مشورت و صواب‌دید کسانى که فرستادن آن تلگراف را به پادشاه توصیه کرده‌ بودند، بسیار ناشیانه بوده است. چون اولاً شیعه، مذهب رسمى ایرانى و ایران است. ثانیاً محل مرجعیت شیعه از سال‌ها پیش، از عراق و شهر نجف به ایران و شهر قم منتقل شده بود. ثالثاً اکثریت شیعیان و مراجع مختلف مایل بودند که مرجع طراز اول شیعه، ایرانى و فارسى‌زبان باشد، در حالى‌که آیت‌الله حکیم، عراقى و عرب‌زبان بود، در نتیجه در آن وقت تعدد مراجع واقعى وجود داشت.»[xvii]

نظر دبیرکل دارالتقریب اسلامى درباره انتخاب مرجع تقلید

روزنامه اطلاعات از قول محمدتقى قمى ـ دبیر کل دارالتقریب اسلامى ـ نوشت: «اینکه سؤال کرده‌اید که به‌طور معین چه شخصى این مقام (مرجعیت) را حایز خواهد شد، باید بگویم که در حین حیات خود آن مرحوم (حضرت آیت‌الله العظمى بروجردى) اشخاصى بوده‌اند که به امور مردم رسیدگى مى‌کردند و خود آن بزرگوار هم تاییداتى داشته‌اند و البته آتیه، مردم را بیشتر با شخصیت‌هاى ذى‌صلاحیت آشنا خواهند کرد و قدر مسلم آن است که همیشه این حصن محکم دین و تشیّع نگهبانانى داشته و اینک هم از نگهبانان قوى خالى نخواهد ماند. به هرحال مقام مخصوص یا اشخاص معینى حتى از بین روحانیون و علماى طراز اول براى انتخاب پیشواى شیعیان جهان دور هم جمع نخواهند شد، بلکه هر کس صلاحیت بیشترى داشته باشد، خودبه‌خود مورد توجه مردم قرار خواهد گرفت و پیشواى شیعیان جهان مى‌گردد.»[xviii]

ابراز تمایل برخی از روحانیان به انتخاب آیت‌الله حاج آقا روح‌الله خمینى به مرجعیت

به شهادت کسانى که آن روزها در قم بودند، از میان مراجع تقلید نامبرده شده، کسى که میلى به پذیرش جانشینى آیت‌الله العظمى بروجردى نداشت و سعى مى‌کرد بر تمایل دیگران به خود هم غلبه کند، آیت‌الله حاج آقا روح‌الله خمینى بود. یکى از شاهدان مى‌گوید:

«در تشییع جنازه مرحوم آیت‌الله بروجردى، وقتى جنازه ایشان به صحن رسید، حضرت امام خمینى به داخل صحن نیامدند که مبادا وجود ایشان در صحن، موجب شود که این خیال در ذهن بعضی‌ها به وجود آید که ایشان مایل هستند بر جنازه آیت‌الله بروجردى نماز بخوانند.»[xix]

و یکى دیگر مى‌گوید:

«ما طلبه‌هاى جوان هماهنگ کرده بودیم در مراسم تشییع جنازه آیت‌الله بروجردى مسئله مرجعیت امام را براى مردم اعلام کنیم و با این زمینه‌سازى، مردم به حضرت امام خمینى گرایش بیابند، اما عدم حضور [کامل] امام در مراسم همه را غافلگیر کرد.»[xx]

آیت‌الله حاج آقا روح‌الله خمینى، بعدها در جلسه‌اى خصوصى گفت:

«آن روز من خطر را به جان خریدم و در تشییع جنازه آیت‌الله بروجردى شرکت نکردم تا نکند که یک روز کسانى بر من منت بگذارند و بگویند که ما تو را مطرح کردیم، ما بودیم که این را براى تو انجام دادیم.»[xxi]

یکى از شاهدان امروز مى‌گوید:

«در مراسم تشییع جنازه آیت‌الله العظمى بروجردى، آقایى را دیدم که از کسى مى‌پرسید که الان تکلیف ما چیست؟ ما باید از چه کسى تقلید کنیم؟ پاسخ‌دهنده با انگشت خود کسى را نشان داد که بین حوض صحن بزرگ و ایوان آیینه ایستاده بود و گفت که مردم این آقا را نمى‌شناسند، اگر مى‌شناختند، بجز ایشان از کسى تقلید نمى‌کردند. این اولین جمله‌اى بود که من درباره مرجعیت حاج آقا روح الله خمینى شنیدم.»[xxii]

همچنین امروز در مجلس سوگوارى آیت‌الله العظمى بروجردى در مسجد جامع خمین صحبت مرجعیت و تقلید پیش آمد و مردم از علما راه‌نمایى مى‌خواستند. نظر بسیارى از علما، روى حاج آقا روح الله بود و ایشان را به عنوان مرجع اعلم معرفى کردند.[xxiii]


[i]ـ مجله تهران مصور ـ ش 918 ـ 18/1/1340 ـ ص 56.

[ii]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10466 ـ 10/1/1340 ـ ص 17.

[iii]ـ همان.

[iv]ـ همان ـ ص 20.

[v]ـ گاهنامه پنجاه سال شاهنشاهى پهلوى ـ ج دوم ـ ص 1415.

[vi]ـ علوى طباطبایى، محمدحسین ـ خاطرات زندگى آیت‌الله العظمى بروجردى ـ اطلاعات ـ 1341- ص 152.

[vii]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10466 ـ 10/1/1340 ـ ص 19.

[viii]ـ همان ـ ص 17.

[ix]ـ روزنامه اطلاعات - ش 10468 - 14/1/1340 - ص 17.

[x]ـ روزنامه پیغام امروز ـ ش 331 ـ 10/1/1340 ـ ص 2.

[xi]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10467 ـ 12/1/1340 ـ ص 9.

[xii]ـ جوادى، شجاع ـ تاریخ سیر پلیس در قم ـ ص 86 تا 89.

[xiii]ـ مجله تهران مصور ـ ش 918 ـ 18/1/1340 ـ ص 57.

[xiv]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10467 ـ 12/1/1340 ـ ص 13.

[xv]ـ همان ـ ص 17.

[xvi]ـ همان ـ ش 10466 ـ 10/1/1340 ـ ص 20.

[xvii]ـ توکلى، یعقوب ـ خاطرات على امینى ـ ص 172 و 173.

[xviii]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10466 ـ 10/1/1340 ـ ص 20.

[xix]ـ گرامى، محمد ـ خاطرات 15 خرداد ـ دفتر ششم ـ ص 337.

[xx]ـ ربانى املشى، محمدمهدى ـ واحد تاریخ شفاهى دفتر ادبیات انقلاب اسلامى (خاطرات احمد اشعرى) ـ ص 2.

[xxi]ـ اشعرى، احمد ـ واحد تاریخ شفاهى دفتر ادبیات انقلاب اسلامى (خاطرات) ـ ص 3 و 4.

[xxii]ـ باقری، علی ـ خاطرات 15 خرداد ـ دفتر پنجم ـ تهران- دفتر ادبیات انقلاب اسلامی- 1376- (خاطرات حیدر میریونسی)- ص 293 و 294.

[xxiii]ـ مرادى‌نیا، محمدجواد - خمین در انقلاب – تهران- عروج- 1377- ص 17 و 18.