شنبه 31 شهریور 1341 / 22 ربیعالثانی 1382 / 22 سپتامبر 1962
7 بازدید
ورود قطار حامل شاه به زنجان و میانه
به گزارش روزنامه ملیّون، ساعت 9 صبح قطار سلطنتی وارد زنجان شد و در ایستگاه راهآهن آن شهر در مراسمی رسمی از محمدرضا پهلوی استقبال به عمل آمد. با پیاده شدن شاه از قطار، سپهبد نصراللهی (فرمانده ارتش یکم)، گزارش نظامی داد و به دنبال آن احترامات نظامی به عمل آمد و فرماندار زنجان خوشآمد گفت و به چند سؤال شاه درباره وضعیت شهر و زندگی مردم زنجان جواب داد. سپس شهردار زنجان نیز ورود وی را خوشآمد گفت و در پاسخ به سؤال شاه درباره وضع مردم و عوائد شهرداری و نیازمندهای مردم مطالبی بیان کرد. شاه سپس با همة رؤسای سازمانهای اداری دیدار و گفتگو کرد و پس از آن با اتومبیل رهسپار شهر شد. وی ساعت ده صبح از بیمارستان شفیعیه شیر و خورشید سرخ، سازمان لولهکشی آب شهر و پانزده دستگاه خانه ساخته شده به سرمایة بانک ساختمانی دیدن کرد. سپس در ساعت 10:45 در حالیکه در یک اتومبیل روباز قرار داشت برای افتتاح هتل بیمه زنجان رهسپار خیابان ذوالفقاری شد. در هتل بیمه زنجان ابتدا حسنعلی منصور (مدیرعامل شرکت سهامی بیمه ایران)، گزارشی دربارة ساختمان هتل بیمه زنجان داد و پس از آن شاه با قطع نوار سهرنگ، این هتل را افتتاح و از قسمتهای مختلف آن بازدید کرد. سپس به سالن هتل رفت و در جمع علماء و روحانیون سخنرانی کرد و از آباد شدن شهر زنجان سخن راند و تأکید کرد؛ این آبادانی باید به مراتب بهتر شود و اصولاً در دنیا، رفاه و آسایش نباید به یک عدة خاص منحصر شود. شاه از اصلاحات ارضی و پیشرفتهای آن در جهت برقراری عدالت اجتماعی و از بین رفتن ریشه ظلم و فساد سخن گفت و از روحانیون خواست تا مردم را به کار و فعالیت بیشتر تشویق کنند، تا خود مردم بر اثر آن فعالیتها زندگی بهتری داشته باشند و قول داد دولت هم وسایل زندگی امروزی را در شهرهای کوچک و بزرگ فراهم آورد.
محمدرضا پهلوی سپس با اشاره به اعتماد کامل مردم زنجان به شعائر دینی و مذهبی گفت رمز موفقیت هر جامعهای در این است که اصول و مبانی دین در آن قوی و محکم و ریشهدار باشد و هیچ جامعهای بدون چنین تضمین اخلاقی قوام و دوام نخواهد داشت. وی ادامه داد؛ این تعالیم روحی را باید آقایان [روحانیون] به طور طبیعی و مطابق اساس دین تدریس کنند تا حتیالمقدور در مقابل سیر طبیعی پیشرفت جامعه امروز دنیا قرار نگیرد، چون نمیتوان در برابر رشد اجتماعی و ترقیات سریع امروز دنیا مقاومت کرد. البته ممکن است یکی دو سال دوام آورد، اما نمیتوان به آن ادامه داد. اگر انسان براساس عدم معرفت در مقابل این عوامل مترقی و متمدن مقاومت کند از پا خواهد افتاد. همت ما این است که اصول طبیعی و اصلی اسلام عملی شود و کسانی که قرنها بعد از اسلام به میل خود در دین بدعتهایی بنا گذاشتهاند نباید عقاید خود را به مردم سرایت دهند؛ زیرا اگر این عقاید مخالف سیر عادی و طبیعی دین مبین اسلام باشد هم به ضرر دین و هم به ضرر مملکت است.
شاه در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به سابقة تاریخی شهر زنجان و میهنپرستی ساکنان آن سخن گفت و افزود: «خصوصیات زنجان برای من واضح است. هنوز از آن ایام شوم مدتزمانی نگذشته است که ما آن را به دست فراموشی بسپاریم. خود من از نزدیک شاهد و ناظر فداکارها و از جان گذشتگیهای مردم زنجان و آذربایجان بودهام. بدیهی است که نفع خود مردم زنجان در وطنپرستی است. بهعلاوه اطاعت از اوامر دین باید توأم با عقیده پاک و خالص باشد...». وی در پایان از علماء و روحانیون خواست مبلّغینی به دهات اطراف بفرستند و مردم دهات و روستاها را به علم و ایمان و خداپرستی و میهندوستی مجهز کنند.
محمدرضا پهلوی ساعت 11:30 از هتل بیمه زنجان به سوی ایستگاه حرکت کرد و ساعت 11:38 با قطار سلطنتی راهی میانه شد و ساعت 3 بعدازظهر به میانه رسید. در ایستگاه راهآهن آن شهر، دهقان (استاندار آذربایجان شرقی)، فرماندار، فرمانده تیپ، رؤسای سازمانهای اداری، شهردار و نمایندگان انجمن شهر از شاه استقبال کردند. دهقان ورود شاه را خوشآمد گفت و به دنبال آن سرتیپ اسکندر آزموده، فرمانده لشکر 2 تبریز، گزارش نظامی داد. سپس موزیک سلام شاهنشاهی نواخته شد و مراسم احترام نظامی به جا آمد. پس از آن فرماندار میانه ضمن خوشآمدگویی به شاه گزارشی از اقدامات حوزه مأموریت خود را بیان کرد و به پرسشهای محمدرضا پهلوی درباره نحوة اصلاحات ارضی و چگونگی تشکیل شرکتهای تعاونی پاسخ داد. شاه از رؤسای سازمانهای اداری پرسشهایی دربارة وضعیت شهر کرد و در جهت تأمین آسایش مردم دستوراتی داد. در این هنگام امام جمعه میانه ورود شاه را از طرف خود و جامعه روحانیت شهر خیرمقدم گفت و دربارة نیازهای بهداشتی، بازرگانی، کشاورزی و فرهنگی منطقه توضیحاتی داد و محمدرضا پهلوی در جواب وی گفت که همة خواستهها معقول است منتها موضوعی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که سعی کنیم کارهای مردم را به خود مردم بسپاریم. وقتی مردم حس مسئولیت در خود احساس نمودند این مشکلات حل میشود و این موضوع اساس پیشرفت هر اجتماعی است.
دقایقی بعد اعضای انجمن شهر و شهردار میانه ورود شاه را خوشآمد گفتند و از وضعیت شهر گزارشی دادند. شاه هم پس از پرسشهایی درباره تشکیل انجمن شهر و درآمد شهرداری اظهار داشت که عوارض باید با جدیت وصول شود و از هرگونه حیف و میل جلوگیری گردد و اصولاً شهر باید به دست خود مردم آباد شود. وی افزود شما باید به وسیله امور کشاورزی و صنایع، میزان ثروت خود را افزایش دهید تا احتیاجی به کمک نداشته باشید. شاه سپس از برابر صف رؤسای سازمانهای اداری، ورزشکاران، دانشآموزان، پیشاهنگان و اعضای شیر و خورشید گذشت و با اتومبیل رهسپار شهر میانه شد و با حضور در عمارت فرمانداری میانه در جمع رؤسای سازمانهای ادرای و نمایندگان مردم میانه، دربارة مسائل و مشکلات منطقه مطالبی پرسید و دستوراتی صادر کرد و درباره وضعیت فرهنگ گفت که اساس کار فرهنگ ما باید بر این اصل استوار باشد که تعلیمات ابتدایی و حرفهای برای همگان عمومی شود. باید در دهات، دبستانهای حرفهای به حد کافی ایجاد و در عین حال اداره مدارس متوسطه به خود مردم واگذار شود. وی ادامه داد؛ خود مردم باید وسایل تحصیل کودکان خود را فراهم کنند و خود همت به خرج دهند و در انتظار اقدام دولت نمانند. شاه سپس به محل احداث بیمارستان پنجاه تختخوابی جمعیت شیر و خورشید سرخ میانه رفت و کلنگ بنای ساختمان بیمارستان را به زمین زد و ساعت 17:11 به اندرزگاه جمعیت شیر و خورشید رفت و از بخشهای مختلف آنجا بازدید نمود. آخرین بازدید محمدرضا پهلوی سازمان لولهکشی آب شهر بود و به دنبال آن وی به سمت ایستگاه راهآهن رفت و سوار قطار سلطنتی شد و به سمت مراغه به راه افتاد.[1]
مراسم پایان اجرای لایحه اصلاحات ارضی در مراغه
بنا به دعوت وزارت کشاورزی 31 نفر از سفیر کبیران و وزرای مختار و کارداران وزارتخانههای خارجی مقیم تهران، جهت شرکت در مراسم پایان اجرای لایحه اصلاحات ارضی در مراغه که با حضور شاه برگزار میشود، مسافرت کردند. این هیئت ساعت 16:30 امروز با قطار از تهران حرکت کردند.[2] نیکلای پکوف (سفیر کبیر شوروی در دربار شاهنشاهی ایران) نیز در میان هیئت مزبور بود.
اعلامیه جدید جمعیت شیر و خورشید سرخ
جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران امروز اعلامیه جدیدی صادر کرد و در آن نوشت که از روز گذشته هواپیماهای ارتش آمریکا حمل دههزار دستگاه چادرهای مورد تقاضای شیر و خورشید سرخ را آغاز کردهاند و دو هواپیما حامل این چادرها دیروز (30 شهریور) به تهران رسید که بلافاصله از فرودگاه به قزوین انتقال یافت و در سازمان شیر و خورشید سرخ آن شهر، تحت مسئولیت سرتیپ خسروانی (سرپرست عملیات کمکرسانی به زلزلهزدگان)، به گروههای امدادی تحویل شد. براساس این اعلامیه، امروز شش فروند هواپیمای بزرگ حامل چادرهای زمستانی به تهران رسید. از این چادرها چهار پنجم به قزوین و یک پنجم آن به منطقة خرقان ارسال خواهد شد.[3]
دیدار سفیر فرانسه با کفیل وزارت خارجه
پیش از ظهر امروز سفیر کبیر فرانسه در دربار شاهنشاهی با محمود فروغی(کفیل وزارت امور خارجه)، ملاقات کرد. سفیر کبیر فرانسه چندی پیش به پاریس رفته بود و دو روز پیش به تهران بازگشت.[4]
تمرکز کلیه امور مربوط به پتروشیمی در وزارت صنایع
به گفتة دکتر طاهر ضیائی (وزیر صنایع و معادن)، با توجه به اهمیت صنعت پتروشیمی به دستور شاه، کلیه امور مربوط به پتروشیمی در وزارت صنایع و معادن متمرکز شد. این وزارتخانه یک سلسله بررسیهای اساسی انجام میدهد تا زمینه سرمایهگذاری و ایجاد صنایع پتروشیمی را در ایران فراهم آورد. اولین برنامه در این زمینه توسعه بهرهبرداری از گاز نفت در استان فارس، تکمیل کارخانه کودشیمیایی شیراز و ایجاد صنعت پلاستیک در آن منطقه است.[5]
آمارگیری از دهات حومه زنجان
به گزارش خبرنگار روزنامة اطلاعات، آمارگیری از دهات ایزمه حوزه شیروانات در حومه گوتاف (از قشلاقات افشار تابع شهرستان زنجان) به وسیله مأمورین سازمان اصلاحات ارضی این شهرستان به پایان رسید و مأموران مزبور در بخشهای دیگر تابع زنجان مشغول آمارگیری و صورتبرداری هستند. گفته میشود پس از آمارگیری و صورتبرداری از دهات بخشهای تابع زنجان، اجرای تقسیم اراضی در آن مناطق آغاز خواهد شد.[6]
عکسالعمل اعضای حزب توده نسبت به بهبود روابط ایران و شوروی
مأمور ساواک در گزارشی به عکسالعمل اکثریت عوامل حزب توده و اغلب افراد دست راستی نسبت به بهبود روابط ایران و شوروی پرداخته و نوشته است: «بهبود این روابط، اکثریت عوامل تودهای و اغلب افراد دست راستی را عصبانی و ناراحت ساخته [است]. چپیها و تودهایها در این جریان بیشتر به روسها فحش و ناسزا میگویند و اظهار میدارند که دیگر نمیتوان به سیاست روسها مؤمن بود. گند روسها هم درآمد. آقای آجر( کارمند بیمه) که تمایلات و افکار محکم سوسیالیستی دارد و هر شب به رادیوهای آلمان شرقی، مسکو و صدای ملی گوش میداد، از روز انتشار یادداشتهای اخیر، رادیو را بسته و کنار گذاشته است. آقای عباس شاهنده (مدیر روزنامة فرمان) اظهار داشته است که با مشاهدة این جریان روزنامه را برای مدتی تعطیل کردهام و هر چه مقامات مربوطه توصیه کردهاند که منتشر کنم و به استقبال موضوع بروم قبول نکردم. مشارالیه ضمن درددل فراوان با اشاره به آرشیو و سوابق روزنامهاش اضافه کرده که مدت 15 سال دستور دادند به روسها بد و بیراه بنویسم و مقالههای ضد شوروی نوشته، فرستادند تا در روزنامه چاپ و نشر نمایم. حالا میگویند نسبت به آنها خوش و شیرین بنویسم، یعنی چه؟ آقا مگر ماها، من و امثال من، شیپور هستیم که هر کس هر طور دلش بخواهد در آن فوت کند».[7]
[1]ـ روزنامه ملیون، ش 746، 1/7/1341، ص 1 و 3؛ مجله پهلوینامه، ش 11، آبان 1341، ص 11 و 12.
[2]ـ روزنامه پست تهران، ش 2734، 2/7/1341، ص 1.
[3]ـ مجله پهلوینامه، ش 10، آبان 1341، ص 24.
[4]ـ روزنامه کیهان، ش 5755، 31/6/1341، ص 16.
[5]ـ روزنامه اطلاعات، ش 10903، 31/6/1341، ص 8.
[6]ـ همان، ش 10905، 2/7/1341، ص 14.
[7]ـ چپ در ایران به روایت اسناد ساواک، ج 8: روابط ایران و شوروی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1381، ص 36.