دوشنبه 28 فروردین 1340 / 1 ذى‏‌القعده 1380 / 17 آوریل 1961

7 بازدید

 بازگشایی جاده کرج

ساعت 5 بامداد امروز، جاده کرج باز شد. این جاده 14 ساعت بر اثر سیل مسدود بود. یکى از روزنامه‌ها که گزارش مفصلى در این باره منتشر کرد از یک امریکایى به «نیکى» یاد کرد و از وزارت راه به «ضعف». این روزنامه نوشت: «یک دستگاه گریدر همراه یک نفر امریکایى از مأموران سد کرج به محل آمد و شروع به باز کردن جاده نمود و الحق باید گفت که امریکایى مورد بحث، بى‌مضایقه تلاش مى‌کرد، اما بیش از سه محل از نقاط انسداد را نتوانست باز کند و ناچار به محل سد برگشت و مردم ماندند و جاده‌ی مسدود. روزنامه‌ها اقدامات فورى سازمآن‌ها و اعلامیه کذایى وزارت راه را منعکس کرده بودند، اعلامیه‌اى که مى‌گفت «بلافاصله» بعد از اطلاع چنین و چنان شد و «فوراً» اقدام به عمل آمد و «مأمورین» تلاش و مجاهدت کردند و رئیس راه استان «فعالیت بسیار نشان داد». ولى آخرش به اینجا ختم مى‌شود که ساعت 5 صبح، جاده براى عبور اتومبیل‌ها باز شده است! ... تا ساعت 5 صبح یعنى قریب 14 ساعت، عده کثیرى زن و بچه و پیر و جوان در سرما و بوران، گرسنه و بى‌آب پشت دروازه تهران یعنى پایتخت مملکت محبوس بودند.»[1]

بازگشت شاه و فرح از مشهد

شاه و فرح، امروز را در مشهد به بازدید از اماکن آموزشى و نظامى گذراندند و ساعت 6 بعدازظهر با قطار سلطنتى راهى پایتخت شدند.[2]

استقبال دانشجویان دانشگاه تهران از دانشجویان آزاد شده از زندان

محیط دانشگاه تهران شلوغ بود، زیرا دانشجویان دانشکده پزشکى مشغول استقبال از دانشجویانى بودند که دیروز از زندان آزاد شدند. دانشجویان دانشکده پزشکى به گردن دانشجویان آزاد شده حلقه‌هاى گل انداختند و آن‌ها را تا دانشکده‌هاى خودشان همراهى کردند. دکتر احمد فرهاد معتمد ـ رئیس دانشگاه تهران ـ درباره این حرکت دانشجویان گفت: «ما که حرفى نداریم، جمع شوند، حرف بزنند، از دوستانشان استقبال کنند، به طور کلى کسى نظر دشمنى و خصومت با کسى ندارد.»[3]

دانشجویان آزاد شده، از همان گروهى هستند که در بهمن و اسفند 1339، در تظاهرات دانشگاه تهران و اعتراض به وضع انتخابات بیستمین دوره مجلس شوراى ملى و همچنین آتش زدن اتومبیل دکتر منوچهر اقبال ـ استاد دانشگاه ـ دستگیر شدند.

رد اعتراض اللهیار صالح به اعتبارنامه جمال اخوى در کمیسیون تحقیق

اعتراض به وضع انتخابات بیستمین دوره مجلس شوراى ملى، در دانشگاه تهران با زندانى کردن دانشجویان آرام شد، اما این اعتراض در بین نمایندگان مجلس و احزاب فعال در کشور همچنان ادامه دارد. ساعت 10 صبح امروز، کمیسیون تحقیق سوالات مربوط به انتخابات، جهت رسیدگى به اعتبارنامه نماینده اول تهران تشکیل گردید. در این جلسه اللهیار صالح ـ نماینده کاشان ـ نیز حضور داشت. پس از رسمیت جلسه، پرونده انتخابات تهران و همچنین اعتبارنامه جمال اخوى ـ نماینده اول تهران ـ که به واسطه مخالفت اللهیار صالح به کمیسیون تحقیق ارجاع گردیده بود، مطرح شد. در این جلسه اللهیار صالح توضیحاتى داد و گفت:

«دلیل مخالفت من نسبت به انتخابات تهران و همچنین انتخاب آقاى اخوى روشن است. جمال اخوى که رئیس انجمن انتخابات تابستانى [سال] گذشته بود، قبل از اینکه انتخابات باطل شود و یا راى به ابطال انتخابات بدهد، استعفا کرد و این خود دلیل خطاى ایشان در این زمینه است و ایشان اصولاً مورد اعتماد مردم نبوده و امین نبود و بالاخره در اثر اعتراض مردم به انتخابات تابستانى، انتخابات مزبور باطل شد و همین ابطال انتخابات دلیل روشنى است بر اینکه ایشان مرد امینى نبوده و انتخابات را بر محور صحیح انجام نداده است. وانگهى چه طور ایشان بدون اینکه کاندیدا بودن خود را براى انتخابات تهران اعلام کند از طرف مردم انتخاب شده است؟»

اللهیار صالح پس از اظهار نظریات خود از جلسه کمیسیون خارج شد و آن‌گاه جمال اخوى حضور یافت. جمال اخوى گفت:

«انتخابات تابستانى که بنده ریاست انجمن مرکزى آن را به عهده داشتم از بهترین انتخابات بود و در کمال بى‌نظرى و آزادى، انجام و مردم هم شاهدند و اطلاع کامل دارند که در کلیه حوزه‌هاى انتخاباتى تهران، قضات پاکدامن و خوشنام نظارت داشتند و کاملاً مراقب نظم و صحت انجام انتخابات بودند و اگر من قبل از اینکه انتخابات را باطل کنم، استعفا نمودم، به این جهت بود که انجمن‌هاى فرعى روى تحریکاتى مرتب استعفا مى‌کردند و در نتیجه کار ما را فلج مى‌کردند و من ناچار شدم استعفا دهم و اگر انتخابات را راساً ابطال نکردم به آن جهت بود که ما دلایل کافى در دست نداشتیم و قبل از رسیدن هفته شکایات و وصول شکایت از مردم نمى‌توانستیم انتخابات را باطل کنیم و اگر هم پرونده‌اى در این زمینه به‌وجود آمده است، بعد از ابطال انتخابات این مدارک را ارایه داده‌اند و پرونده تشکیل شده است. اما راجع به انتخابات زمستانى و انتخاب شخص من، باید بگویم که اگر من بدون اعلام کاندیدایى و تبلیغات وکیل شده‌ام، خود دلیل این است که مورد اعتماد مردم هستم و اعتماد و اطمینان مردم از من سلب نشده است و راى‌دهندگان کاملاً مرا مى‌شناسند و با سوابق کار و زندگى من آشنا بوده‌اند.»

پس از اظهار نظر جمال اخوى، اعضاى کمیسیون، نظریات خود را بیان داشتند و آن‌گاه کمیسیون رأى به پرونده انتخاباتى جمال اخوى گرفت و صحت انتخابات تهران، همچنین اعتبارنامه اخوى به اتفاق آرا تصویب شد.[4]

واکنش مطبوعات به نظر کمیسیون تحقیق درباره اعتبارنامه جمال اخوى

یکى از روزنامه‌ها در این باره نوشت: «از پیش معلوم بود که کمیسیون تحقیق این کار را مى‌کند، آقاى صالح هم این را مى‌دانست. لابد مى‌پرسید پس چرا به این اعتبارنامه اعتراض شد، اعتراض حق وکیل و حق هر آدم مستقل و بالغ و عاقل است... اما چرا کمیسیون اعتراض را که به اعتبارنامه جمال اخوى شده بود، به اتفاق آرا رد کرد و حتى یک نفر تردید نکرد که پاى اعتبارنامه ایشان صحه بگذارد؟ این هم روشن است، آن‌ها که پاى اعتبارنامه اخوى را صحه گذاشتند، همه وضعى مشابه ایشان داشتند، هیچ کدام در شرایط بهترى به مجلس راه پیدا نکرده بودند... اگر حکم بر آن قرار گیرد که اعتبارنامه جمال اخوى رد شود، معنایش آن است که اعتبارنامه 162 نماینده دیگر هم رد شده است. وقتى که در یک مجلس همه مست هستند، آنکه هوشیار است بایستى گریبانش را گرفت... مسلم است که اگر مجلس به اتفاق آرا صلاحیت جمال اخوى را رد کند و به اصطلاح براى تطهیر خویش قربانى بدهد، باز آن تهمت که دامن مجلس را گرفته است با آب دریاها پاک نخواهد شد. این مجلس نه آن مجلس است که قانون پیش‌بینى کرده است و نه آن مجلس که مردم مى‌خواهند و نیز نه آن مجلس مى‌تواند باشد که خودش مى‌خواهد.»[5]

روزنامه دیگرى در این باره نوشته: «جنگ زرگرى خاتمه پذیرفت...[6] از اصلاح قانون انتخابات که گمان مى‌رفت اولین قدمِ وکلا خواهد بود خبرى نیست و از تنها موضوعى که بحثى به میان نیامده، همین است، گویى حتى خود وکلا هم فراموش کرده‌اند چگونه انتخاب شده‌اند. هیچ نماینده‌اى در طول این مدت طرح اصلاحى نداد و از آن همه معایبى که ظاهرا پیش از انتخاب وکلا سراسر کشور را فراگرفته بود، کلمه‌اى بر زبان رانده نشد.»[7]

آثار از هم گسیختگى در احزاب از نگاه مطبوعات

پیش‌بینی‌ها این است که آثار از هم گیسختگى در احزاب به تدریج آشکار مى‌گردد و گفته مى‌شود چون دو حزب ملیون و مردم نتوانستند جاى خود را پیدا کنند و مردم از آن‌ها استقبال نکردند، چند تن مقدمات تشکیل حزب سوم را فراهم آورده‌اند.[8] از گوشه و کنار هم شنیده مى‌شود که جبهه ملى به اتکاى قانون اساسى مى‌خواهد تشکل بیابد و جمعیت و حزب تشکیل دهد.[9]

بازگشت اردشیر زاهدى ـ سفیر ایران در امریکا ـ به واشنگتن

مسئله «کمک‌هاى امریکا به ایران» و پیش‌بینی‌هایى در حاشیه آن، با سفر اردشیر زاهدى ـ سفیر ایران در امریکا ـ به ایران، در تاریخ هجدهم فروردین ماه در مطبوعات و محافل مطرح شد، اما عدم واکنش صریحى از سوى این سفیر، همه حرف‌ها را در حد حدس و گمان نگه داشت. اردشیر زاهدى، امروز به واشنگتن بازگشت.[10]

چند میهمان امریکایى در تهران

ایران، چند میهمان امریکایى داشت. ناخدا «تازول» با ناوشکن «یو.اس.اس.لافنى» وارد لنگرگاه بوشهر شد و به افتخارش 21 تیر شلیک گردید،[11] پروفسور ساموئل براون ـ یکى از دانشمندان بزرگ اقتصاد امریکا ـ وارد تهران شد[12] و کنفرانس شش روزه روساى ناحیه‌اى خواربار و کشاورزى در تالار هتل تهران پالاس و با شرکت نمایندگان هیئت‌هاى کمک فنى امریکا در کشورهاى خاور نزدیک و جنوب آسیا گشایش یافت.[13]

ادعای رئیس اصل چهار در ایران درباره آموزش روستاییان

در کنفرانسی که به منظور ایجاد هماهنگى در زمینه خواربار و کشاورزى بین کشورهاى شرکت‌کننده توسط اداره کشاورزى اصل چهار[14] تشکیل شده، نمایندگان امریکا، ایران، اسرائیل، هندوستان، افغانستان، اردن، نپال، یونان، ترکیه، لبنان، سیلان و پاکستان شرکت دارند.[15] هرى بران ـ وزیر مختار امریکا و رئیس اصل چهار در ایران ـ در نخستین جلسه کنفرانس گفت:

«با تصمیماتى که در این کنفرانس گرفته مى‌شود، بر میزان تولید محصولات غذایى و میوه‌ها و سبزی‌ها و سایر محصولات کشاورزى افزوده خواهد شد. ما در تمام مدتى که در ایران هستیم، سعى کردیم که به مردم دهات ایران بیاموزیم که چگونه احتیاجات خود را مخصوصاً در زمینه‌هاى کشاورزى، بر طرف نمایند و باعث عمران و آبادى دهات گردند.»[16]

شایعه موافقت امریکا با وام 200 میلیون دلاری به ایران

حضور گروهى از اقتصاددآن‌هاى امریکایى در تهران، امروز این شایعه را در تهران قوت بخشید که بر اثر مذاکرات، بالاخره دولت امریکا موافقت کرده، مبلغى در حدود 200 میلیون دلار براى کمک به امور عمرانى اختصاص دهد. منتهى یکى از شرایطى که براى دادن این کمک در نظر گرفته شده، این است که این کمک نباید در بودجه مملکتى به مصارفى غیر از امورى که مقرر شده است برسد و مقامات امریکایى، خود در طرح آن، که ضمن برنامه‌اى به تصویب نمایندگان ایران و امریکا مى‌رسد، باید نظارت کامل کنند.[17]

روابط ایران با امریکا و شوروی از زبان زاهدی

حرفهای مختلف اردشیر زاهدی سفیر ایران در امریکا در مطبوعات منعکس شده است. برخی از این حرفها چنین است:

- ایران نباید متکى به اراده امریکا باشد، مگر آنکه دولت ایالات متحده بتواند یک سیاست مشخص را که حداقل چهار، پنج سال دوام داشته باشد و به تخصیص سالیانه بودجه وابسته نباشد، پیش گیرد.[18]

- رد مشکلات کنونى ایران با اتحاد شوروى عمدتاً به واسطه پیوستن ایران به معاهده بغداد ـ سنتو ـ به وجود آمده است و پیوستن ایران به سنتو نتیجه پیشنهادهاى امریکا بود. نیروهاى نظامى به پیشنهاد امریکا به حجم کنونى وسعت یافتند و این گسترش بر این فرض استوار بود که ایالات متحده به برنامه کمک نظامى خود ادامه خواهد داد. دولت ایران قادر نیست خود هزینه نظامى جارى را بپردازد و از آنجا که تعهدى از جانب ایالات متحده در مورد ادامه کمک‌هاى نظامى وجود ندارد، ایران باید عواقب این امر را تحمل کند. کاهش نیروى نظامى باعث بروز نارضایتى در میان نظامیان خواهد شد و شاه بیش از هر چیز از این واهمه دارد.[19]

-زاهدى از اینکه هنگام ورود به امریکا براى تسلیم استوارنامه ناچار شده بود زمان بسیار طولانى منتظر بماند، گله کرده و گفته بود که شاه علاقه‌مند است به ایالات متحده دعوت شود.[20]

-زاهدى از فقدان عمل مناسب روابط عمومى دولت ایالات متحده در مورد کشور خود و نامطلوبى موقعیت شخصى‌اش در دفاع و توجیه موضع ایالات متحده نزد شاه، حرف به میان آورده و درباره سفر شاه به امریکا گفته بود که بارها به طور غیرمستقیم در این مورد اشاراتى به مقامات امریکایى نموده است، اما موفقیتى به دست نیاورده و اینکه بالاخره براى حفظ آبرو ناچار شده است بگوید که شاه علاقه‌اى به آمدن ندارد.[21]

-زاهدى به صراحت گفته بود که در ایران او را به عنوان یک عامل امریکا معرفى مى‌کنند[22] و افزوده بود که ایران کاملاً از تبلیغات شوروى که تا حدى به حمله امپریالیسم امریکا اختصاص دارد، اشباع شده است. تلاش دولت ایران براى پاسخ‌گویى به اتهامات وارد شده از سوى شوروى فقط باعث مى‌شود که حکومت ایران نوکر امریکا قلمداد شود. ایالات متحده مى‌تواند از سیاست‌هاى خود در ایران به نحو موثرترى دفاع کند و باید این کار را انجام دهد، اما به جاى این کار، برنامه نیم ساعته «صداى فارسى رادیو امریکا» را که براى ایران پخش مى‌شد، قطع کرد.[23]


[1]ـ روزنامه نداى سپهر ـ ش 831 ـ 29/1/1340 ـ ص 4.

[2]ـ روزنامه پیک ایران ـ ش 1159 ـ 29/1/1340 ـ ص 1.

[3]ـ روزنامه کیهان ـ ش 5334 ـ 29/1/1340 ـ ص 16.

[4]ـ روزنامه کیهان ـ ش 5333 ـ 28/1/1340 ـ ص 16.

[5]ـ روزنامه پیغام امروز ـ ش 345 ـ 29/1/1340 ـ ص 4.

[6]ـ روزنامه مرد مبارز ـ ش 317 ـ 28/1/1340 ـ ص 1.

[7]ـ همان.

[8]ـ همان ـ ص 4.

[9]ـ روزنامه فرمان ـ ش 2814 ـ 28/1/1340 ـ ص 4.

[10]ـ روزنامه مرد مبارز ـ ش 317 ـ 28/1/1340 ـ ص 4.

[11]ـ روزنامه کیهان ـ ش 5333 ـ 28/1/1340 ـ ص 16.

[12]ـ همان ـ ش 5334 ـ 29/1/1340 ـ ص 16.

[13]ـ روزنامه آژنگ ـ ش 844 ـ 31/1/1340 ـ ص 4.

[14]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10481 ـ 29/1/1340 ـ ص 8.

[15]ـ همان.

[16]ـ روزنامه کیهان ـ ش 5333 ـ 28/1/1340 ـ ص 15.

[17]ـ روزنامه فرمان ـ ش 2815 ـ 29/1/1340 ـ ص 4.

[18]ـ همان.

[19]ـ همان.

[20]ـ همان.

[21]ـ نینز، آتن و الکساندر یوناه ـ ایالات متحده و ایران: تاریخ مستند ـ تهران- ص 24 تا 26.

[22]ـ همان.

[23]ـ همان.