سهشنبه 4 مهر 1340 / 15 ربیعالثانى 1381 / 26 سپتامبر1961
7 بازدید
اعتراض رئیس مجلس سنا به نبود مجلس و مشروطیت در کشور
امروز صدرالاشراف (محسن صدر) - رئیس هیئت مدیره مجلس سنا - بار دیگر درباره انتخابات گفت: مشروطیت بدون مجلس معنى ندارد و عدم شروع انتخابات جز نقض قانون اساسى، نام دیگرى ندارد.
به گفته وى، از طرف سازمان بازرسى شاهنشاهى دو نفر، از طرف آقاى نخستوزیر یک نفر و از طرف وزارت دادگسترى نیز یک نفر براى رسیدگى به حسابهاى مخارج ساختمان جدید مجلس سنا معرفى شدند که براى آنها در مجلس سنا اتاقى در نظر گرفتهایم و از فردا کار رسیدگى خود را به مدارکى که وجود دارد آغاز خواهند کرد.
صدرالاشراف، سپس درباره کنفرانس بینالمجالس متذکر شد: چون مجلس وجود ندارد، ما کسى را براى شرکت در کنفرانس امسال نفرستادیم.[i]
مقاله خلیل ملکى خطاب به نخستوزیر
امروز در مجله فردوسى مقالهاى به قلم خلیل ملکى و با عنوان «آقاى نخستوزیر! به این حقایق توجه کنید» منتشر شد.
به نظر ملکى، در شروع کار در نظر بود که نخستوزیر و وزرا حقیقتاً شخصیتهاى مستدلى باشند و با دکتر اقبال و اقبالها تفاوتهایى داشته باشند. یک سلسله اقدامات به عمل آمد و هنوز هم بعضى از آثار آنها باقى است که نشان مىداد سعى دولت متوجه این است که نخستوزیر و لااقل عدهاى از وزرا در اصلاحات دستشان باز باشد و عبارت از وزیران مسئول باشند، اما در جنب این ضرورت اجتماعى براى تحول، نیروهاى ارتجاعى از طرفى و نیروهاى مترقى از طرف دیگر نیز در کار بودند که طبعاً هر دو در کار دولت دکتر امینى مؤثر بودند و مىتوانستند دولت را به این یا آن جهت بیشتر متمایل سازند. باید با کمال تأسف به این حقیقت تلخ اعتراف کرد که نیروهاى ارتجاعى در این کشور وظایف خود را براى حفظ منافعشان بهتر انجام مىدهند تا نیروهاى مترقى. نیروهاى ارتجاعى همواره سعى دارند که موجودیت خودشان را با استقلال و تمامیت ایران ارتباط دهند. در حوادثى که به مناسبت سى تیر اخیر پیش آمد، آنها قادر شدند که بار دیگر از لحاظ بینالمللى مسئله بود و نبود خودشان را با استقلال و تمامیت ارضى ایران ارتباط دهند و به این ترتیب دولت دکتر امینى را در جهت عکس تمایلات دوران اولیه حکومت خود، بیشتر به طرف خود جلب کردند. سخنرانیهای غرا علامت و نشانه تغییر جهتى است که دولت آقاى دکتر امینى آن را قبول کرده است. دولت میل دارد که تقصیر این تغییر جهت را به گردن نیروهاى مترقى بیندازد و در هر حال آنچه محقق است و دولت حاضر هم ناچار باید آن را بپذیرد، این است که متدرجاً دولت حاضر در بستر همان جریانى قرار گرفته است که دولتهایى از نوع دولت دکتر اقبال.[ii]
مراسم آغاز بیست ویکمین سال سلطنت محمدرضا پهلوی
عصر امروز به مناسبت آغاز بیستویکمین سال سلطنت محمدرضا پهلوى، جلسهاى در اتحادیه (انجمن محلى) شرق شهباز و در محل انجمن فرهنگى لادن تهران برپا شد. سخنرانى اصلى این جلسه على امینى - نخستوزیر - بود. او گفت: «معتقدم که آمدن بین مردم و شنیدن درددلهاى آنها و گفتن درددل دولت تنها راه توفیق دولتها است و متأسفانه دولتهاى گذشته به این امر توجهى نداشتند و توفیقى هم حاصل نشد. من بسیار خوشوقت هستم که توانستم در این مورد، توفیقى حاصل نمایم. در این مدت چهار ماهى که بنده تصدى دولت را به عهده داشتم، اقداماتى به عمل آمده. چون وظیفه داشتم ماه به ماه این اقدامات دولت را به استحضار مردم برسانم، به طور اختصار چند کلمهاى عرض مىکنم. در قسمت امور اقتصادى و مالى آقایان مستحضر هستند که دولت در بدو امر با چه مشکلاتى روبهرو بود. ما توانستیم بسیارى از این مشکلات را حل کنیم و امیدواریم بقیه مشکلات را تا چند ماه دیگر تمام کنیم.»
نخستوزیر در ادامه، اهالى بازار را به صبر و حوصله و همکارى بیشتر دعوت کرد و به مخالفان (به تعبیر امینى) غرضورز و بىانصاف وزیر فرهنگش گفت: «یکى از مطبوعات نوشته بود روز اول مهر زنگها به صدا در آمد، ولى جوانها ویلان و سرگردان هستند. نمىدانم ما چرا مغرض هستیم و چرا این جهاد مبارزه با بىسوادى باید مورد استهزاى عدهاى که مثلاً از قیافه وزیر فرهنگ خوششان نمىآید قرار بگیرد. اگر در وزارت فرهنگ؛ جلو یک عده گرفته نمىشد، بودجه فرهنگ به تاراج مىرفت، پستها طبق دلخواه آنان تقسیم مىشد. مسلماً از وزیر فرهنگ خوششان نمىآید! این کاملاً از انصاف به دور است. در مملکتى که طبقه ثروتمند باید مالیات بپردازد تا هموطنان آنها در رفاه باشند، همین طبقه از دادن ده تومان یا احیاناً سى تومان خوددارى مىکنند. در حالی که ماهیانه چندین هزار تومان درآمد دارند و براى فرار از پرداخت این مبلغ به انواع و اقسام وسایل متشبث مىشوند تا این پول را ندهند. در هیچ جاى دنیا چنین چیزى نیست. در همه جا همه چیز براى اشخاص فقیر مجانى است و به جاى آنها اغنیا باید جور بکشند. ولى به عکس، در مملکت ما در جنوب شهر اشخاصى پیدا شدهاند که گفتند ما براى کمک به دولت حاضریم صد تومان بدهیم. حمله من به طبقه خودم به همین دلایل است. به این دلیل است که از مشاهده این جریان متأثر مىشوم و باز در اثر مشاهده همین جریان، تمام تحریکات را دروغ مىدانم.
سخنان نخستوزیر درباره مبارزه با فساد
بخش دیگری از سخنان نخستوزیر در مراسم آغاز بیستویکمین سال سلطنت محمدرضا پهلوى، موضوع مبارزه با فساد بود. او گفت: «من امیدوارم اولین محاکمه روز شنبه آغاز شود و وعدهاى که به مردم دادیم ثابت بکنیم که حرف نبوده.»
على امینى با استفاده از موقعیت به مخالفانش گفت: «بنده یکبار دیگر براى مخالفین خودم پیام مىفرستم که به هیچوجه منالوجوه از مخالفتشان نمىترسم. من به آنها که مسئولیت دارند و به تمام رؤساى انتظامى گفتهام، دستپاچه شدن ما بزرگترین حربه دشمن است.»
نخستوزیر افزود: «عدهاى مىگویند، آقا نخستوزیر شدند و از قبول مردم در اتاقشان خوددارى مىکنند. در صورتى که در منزلشان مرتباً پذیرایى داشتند. شما را به خدا این مسخره نیست؟ من وقت این کارها را دارم؟ اگر بنده آمدم مسئولیت را قبول کردم، آیا باید بعداً یک چیزى تحویل مردم بدهم؟ اگر احصائیه بدهم که در این مدت از یک میلیون مردم پذیرایى کردم، این مسخره نیست؟ من از دوستان نزدیک خودم تقاضا مىکنم با این حرفها تزلزلى در مهر و محبت خود نسبت به من راه ندهند... من داراى دو شخصیت هستم. یکى دکتر امینى ارادتمند شما، یکى نخستوزیر که مسئولیت خطیرى را به عهده گرفته. کار مملکت این نیست که بنده بنشینم، آنها بیایند مرا ببینند و بعد بروند. البته همه مردم را مىشود راضى کرد. به این معنى که در خزانه را باز کرد و بعد از چند وقت همه را به آنها داد و بعد هم خداحافظى کرد و رفت. ولى اینکه صحیح نیست.»[iii]
گفتوگوى نخستوزیر با سفیران امریکا و شوروى در تهران
ساعت 5 بعدازظهر امروز، جولیوس هولمز - سفیر امریکا در ایران - در کاخ نخستوزیرى به مدت یک ساعت با نخستوزیر، پیرامون مسائل مورد علاقه دو کشور مذاکره کرد.[iv]
امروز همچنین از طرف نیکلاى پکوف - سفیر شوروى در تهران - ضیافتى به افتخار علیقلى اردلان - سفیر جدید ایران در مسکو - در سفارت شوروى ترتیب داده شد. اردلان اولین کسى بود که در سفارت شوروى حاضر شد و پس از او به تدریج دیگر میهمانان وارد سفارت شوروى شدند و على امینى در ساعت یکوسه ربع بعد از ظهر، از کاخ نخستوزیرى مستقیماً به سفارت شوروى رفت. در این ضیافت، مقامات ایران و شوروى، پیرامون روابط دو کشور به گفتوگو و تبادلنظر پرداختند.[v]
انتقال اجباری دبیران مخالف وزیر فرهنگ به خوزستان
در شماره امروز روزنامه ملیون، مىخوانیم: «احکام انتقال پنج دبیر دبیرستانهاى تهران: محمد جدى، پرویز پاکشیر، عبدالحسین مدرسى، قاسم ربیعى، علىنقى نقوى، به فرهنگ خوزستان صادر شد. خبرنگار ما گزارش مىدهد، این عده از دبیران جزو آن دسته از فرهنگیان هستند که با عملیات درخشش - وزیر فرهنگ - و سازمان و باند باشگاه مهرگان، مخالفتهاى شدید به عمل آوردهاند.»[vi]
نظرات کریم سنجابى در اسناد سفارت امریکا
ساعت 5 بعدازظهر امروز فرانکلین کرافورد - دبیر دوم سفارت امریکا - در خانه کریم سنجابى - رئیس کمیته مرکزى جبهه ملى - با او دیدار و گفتوگو کرد. هارى شوارتز - کنسول امریکا در امور سیاسى - درباره این ملاقات، چنین گزارش داده است: تحلیلها و نظریات دکتر سنجابى راجع به صحنه سیاسى ایران نشان مىداد که وى ناامید مىباشد. دکتر امینى را به عنوان شخصى که در حرف زدن خوب است، اما از خودش چیزى نشان نداده است، مىشناسد. او گفت که اوضاع اقتصادى مملکت خیلى بد است. اگرچه همهاش تقصیر دکتر امینى نیست. سنجابى گفت که دکتر امینى مخصوصاً به خاطر محدودیتهاى ناگهانى که براى اقتصاد، خصوصاً در مورد اعتبارها به وجود آورده است مسئول مىباشد. وى همچنین گفت که دولت امینى دولتى است که به سراسر جهان براى گدایى مىرود. او با لبخند گفت که نوع حکومت امینى با حکومتهاى قبل یکى است و فقط درجه آن فرق مىکند. سنجابى مقدارى راجع به شکستها و ضعفهاى سیاسى دولت، به ویژه راجع به عقب انداختن انتخابات براى مدت نامحدود صحبت کرد. وى گفت که هدف اصلى جبهه ملى در حال حاضر آن است که آزادى عمل به دست آورده و خودش را سازماندهى کند. در حال حاضر جبهه ملى اجازه باز کردن کلوپش و انتشار روزنامه و اعلامیه را ندارد. وى گفت ذکر نام جبهه ملى در مطبوعات ممنوع است و فقط در روزنامههاى انگلیسى زبان که مخصوص خارجیها مىباشد، گهگاهى از جبهه ملى نام برده مىشود.
به طور مثال او به نامهاى که دانشجویان دانشگاه تهران در مورد کمک به مبارزه با بىسوادى، به دولت نوشته بودند اشاره کرد و گفت که این نامه در کیهان مورخ چهار مهر چاپ شده است، بدون اینکه از امضاکنندگان نامه که دانشجویان طرفدار جبهه ملى در دانشگاه تهران بودند، نامى به میان آورد. دکتر سنجابى اظهار امیدوارى کرد که سال تحصیلى در دانشگاه یک سال آرامى باشد تا دانشجویان درسشان را ادامه دهند و قربانى تعطیلات تحمیلى مثل سال گذشته نشوند. او در این موضوع که دانشگاه محل مناسبى براى فعالیتهاى سیاسى نیست، با دولت و مقامات امنیتى همعقیده مىباشد. به عبارت دیگر او گفت که دانشجویان باید محلى براى میتینگ داشته باشند تا بتوانند راجع به عقاید سیاسىشان بحث کنند. بنابراین او در ملاقات اخیرش با نخستوزیر که بعضى از اعضاى جبهه ملى و رئیس دانشگاه نیز حضور داشتند، به نخستوزیر پیشنهاد کرد که اجازه داده شود تا کلوپ جبهه ملى باز شود. نخستوزیر خودش پیشنهاد کرد که کاخ جوانانى براى اجتماع دانشجویان باز شود. دکتر سنجابى گفت که به نخستوزیر گفته است که هر سازمان وابسته به دولت چیزى بیشتر از احزاب وابسته به دولت، ملیون و مردم، نخواهد بود. او همچنین اضافه کرد که به عقیده وى دانشجویان از اینگونه امکانات استفاده نخواهند کرد. او بهطور خلاصه در مورد ملاقات با نخستوزیر گفت که کلوپ جبهه ملى هنوز باز نشده است و کاخ جوانانى هم به وجود نیامده است و دانشجویان فاقد محلى براى میتینگ مىباشند. ضمن اینکه وى آرزوى یک سال تحصیلى آرام را مىنمود، اظهار نگرانى کرد که ممکن است به خاطر مسائل سیاسى، بویژه موضوع انتخابات، دانشجویان فعالیت سیاسى بکنند. او همچنین تذکر داد که جبهه ملى طرفدارانى نیز در بین دانشآموزان دو سال آخر دبیرستانها دارد. به گفته دکتر سنجابى، تا آنجایى که جبهه ملى اطلاع دارد، به غیر از چند دانشجو و چند کارگر، تمامى کسانى که در تظاهرات سى تیر دستگیر شده بودند، آزاد شدهاند. او گفت که در ملاقاتش با نخستوزیر به وى گفته است که عوامل کمونیستها را بین دستگیرشدگان شناسایى کند. زیرا هیچ کس با ماندن آنها در زندان مخالفتى ندارد. هرچند دولت اطلاعاتى در این زمینه در اختیار نگذاشت و جبهه ملى یا باید باور کند چند نفرى که در زندان باقى ماندهاند، تمام کمونیستهاى کشور مىباشند (در این صورت تمام مردم از اینکه تعداد آنها اینقدر کم است خوشحال خواهند شد) و یا اینکه دولت نمىداند که چه مىگوید. دکتر سنجابى گفت که حس مىکند که با عقیده دوم موافق است.[vii]
[i]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10613 ـ 4/7/1340 ـ ص 1.
[ii]ـ مجله فردوسى ـ ش 510 ـ 4/7/1340 ـ ص 4.
[iii]ـ روزنامه کیهان ـ ش 5466 ـ 5/7/1340 ـ ص 1 و 15.
[iv]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10614 ـ 5/7/1340 ـ ص 20.
[v]ـ همان ـ ش 10613 ـ 4/7/1340 ـ ص 20.
[vi]ـ روزنامه ملیون ـ ش 74 ـ 4/7/1340 ـ ص 4.
[vii]ـدانشجویان مسلمان پیرو خط امام- اسناد لانه جاسوسى ـ ش 21 ـ مرکز نشر اسناد لانه جاسوسی- ص 60 تا 63.