پنجشنبه 16 شهریور 1340 / 26 ربیع‏‌الاول 1381 / 7 سپتامبر 1961

6 بازدید

 تظاهرات دانشجویان ایرانى در نیویورک

خبرگزارى آسوشیتدپرس از نیویورک گزارش داد که بامداد امروز گروهى از دانشجویان ایرانى در حالى‌که شعارهایى با خود حمل مى‌کردند از برابر موسسه صداى امریکا گذشتند وبه تظاهرات اعتراض‌آمیز روزهاى اخیر خود برضد دولت ایران ادامه دادند. این دانشجویان اعتراض و تظاهرات خود را در روزهاى گذشته و با اعتصاب در محل سرکنسولگرى ایران در نیویورک آغاز کردند.[i]

طرح قانونی توافق نخست‌وزیر با نمایندگان اصناف

روزنامه‌هاى عصر امروز، پیگیر نتایج جلسه دیروز نخست‌وزیر شدند. یکى از آنها خبر داد: «به دنبال مذاکرات و توافق‌هاى دیروز نخست‌وزیر و نمایندگان اصناف در مورد مشکل پرداخت مالیات، قرار شد که طرح قانونى بر اساس توافق‌هاى دیروز از طرف وزارت دارایى تهیه شود تا پس از تصویب، بر مبناى آن مالیات سال جارى و مالیات معوقه اصناف، وصول گردد. وزارت دارایى تا تعیین تکلیف کامل شکل پرداخت مالیات اصناف، از اقدام براى وصول مالیات خوددارى خواهد کرد و منتظر تصویب طرح جدید مالیاتى مى‌شود.»[ii]

ادامه جلسه‌هاى کمیسیون بررسی انتخابات

ساعت 30/8 صبح امروز کمیسیون مأمور مطالعه شروع انتخابات، با شرکت دو معاون و مدیرکل انتخابات وزارت کشور در این وزارتخانه تشکیل شد. جلسه امروز کمیسیون تا30/2 بعدازظهر به طول انجامید. در این جلسه درباره تهیه مقدمات کار انتخابات و اصلاح آیین‌نامه انتخابات، مذاکراتى صورت گرفت و قرار شد جلسه‌هاى کمیسیون، از هفته آینده ادامه پیدا کند.[iii]

مجموع وام‌هاى بانک بین‌المللى به ایران

یکى از روزنامه‌ها، به نقل از نماینده ایران در بانک بین‌المللى ترمیم و توسعه اعلام کرد، جمع وام‌هایى که بانک بین‌المللى به ایران داده است در حدود 140 میلیون دلار است که 72 میلیون و 575 هزار دلار آن مورد استفاده قرار گرفته است و بقیه آن به تدریج براى سد و راه‌سازى و امور عمرانى مورد استفاده قرار خواهد گرفت.[iv]

حضور نخست‌وزیر در جمع استادان دانشگاه تهران

نخست‌وزیر، شام امشب را با استادان دانشگاه، در باشگاه دانشگاه تهران خورد. بعد از شام، احمد فرهاد ـ رئیس دانشگاه تهران ـ گفت که آمدن على امینى، مسبوق به سابقه نبوده است و افزود: «دو روز پیش به ایشان گفتم مهمانى ماهانه کانون دانشگاه، شب جمعه برگزار خواهد شد و اگر شما هم مایل هستید، بد نیست در این مهمانى شرکت کنید. ضمناً این موقعیتى است که آقایان استادان هر چه درد دل دارند، خودشان مستقیماً با ایشان در میان بگذارند. در مورد شام امشب به آقاى نخست‌وزیر گفتم، این شام با پول دانشگاه تهیه نشده که ایشان تصور کنند بودجه دانشگاه خیلى زیاد است که به این مهمانی‌ها مى‌رسد و فردا به آقاى وزیر دارایى بگویند سر و ته بودجه دانشگاه را بزنید. این شام با پولى که آقایان استادان اعضا کانون دانشگاه به عنوان حق عضویت به باشگاه دانشگاه مى‌پردازند تهیه شده است و در واقع آقاى نخست‌وزیر امشب مهمان استادان دانشگاه هستند.»[v] اما نتیجه این جلسه به سوى دیگرى پیش رفت و نخست‌وزیر با استادان درد دل کرد. على امینى گفت: «راجع به شام خیلى ممنونم. مقصود از دعوت این بود که بنده را نمک‌گیر کنند. نمى‌خواهم بگویم من آدم بى‌چشم و رویى هستم، ولى آنچه مسلم است، این نمک بى‌تاثیر نخواهد بود. خیلى خوشحالم که استادان دانشگاه ما آدم‌هاى غنى هستند و اگر این موضوع را مى‌دانستم اضافه حقوق آنان را تصویب نمى‌کردیم. آقاى رئیس دانشگاه مى‌گفتند، آقایان درد دل دارند، ولى من فکر نمى‌کنم با این غذاى خوب و لذید، کسى درد دل بگیرد. به باز شدن دانشگاه و تجدید دروس چیزى باقى نمانده. من خیلى متأسفم که سال گذشته دانشگاه محل و صحنه تظاهرات بوده است. همین قدر که دولت از این بابت متاثر است، لابد همان‌قدر هم استادان دانشگاه متاثر هستند. در سفرى که اخیراً با آقاى وزیر فرهنگ به اصفهان و شیراز کردیم، واقعاً وضع فرهنگ و معلم رضایت‌بخش و منظم بود، ولى با کمال تأسف در هر دو دانشگاه اصفهان و شیراز، ما دچار آزادی‌خواهى و دمکراسى شدیم. من به آنها توضیح دادم که به جز استاد و دانشجو واقعاً کسى در امور سیاسى واردتر نیست. ولى این عمل نباید در دانشگاه صورت گیرد. دانشجویان به من ایراد گرفتند که چرا نظامی‌ها و پلیس را به داخل دانشگاه راه داده‌اید و من پاسخ دادم که حرمت دانشگاه را خود دانشجو باید حفظ کند، امیدوارم امسال که دانشگاه ما باز مى‌شود، استادان خودشان توجه بفرمایند و با دانشجویان تماس گرفته، آنها را راهنمایى کنند. به تجربه به من ثابت شده که در تماس‌هاى دست‌جمعى و انفرادى که با دانشجویان گرفته‌ام خیلى از مسائل بغرنج آنها گشوده شده؛ دانشجویان احتیاج دارند که کسى عقده‌هاى آنها را باز کند.»

نخست‌وزیر با این مقدمه مى‌خواست به این خطاب به استادان دانشگاه برسد که: «الان موضوع دانشجو و دانشگاه براى مملکت یک پروبلم (مسئله) شده که اگر به آن توجه نشود، خطرناک مى‌شود.» على امینى در ادامه به یکى از خطرات هم اشاره کرد: «اگر در مملکتى تشنج وجود داشته باشد، مسائل اقتصادى روز به روز مشکل‌تر مى‌شود.»

وى در قدمى پیش‌تر گفت: «اگر از این پس اتفاقى در دانشگاه وقوع یابد، من آقایان را مسئول مى‌دانم.»

نخست‌وزیر در شرح این توقع خود گفت: «ما به عده معدودى از دانشجویان هم مى‌رسیم که واقعاً معترض هستند. در این مورد باید ترتیبى داده شود که اشخاص با علاقه، با این دسته بُرنخورند. زیرا آن عده که مخالفند معمولاً در اقلیت هستند و هیچ مانعى هم ندارد. نباید کارى کرد که اقلیت با اکثریت شلوغ بکنند و کارها را فلج سازند. ما دایماً در قسمت خارج گرفتار تحریکات و مطالب رادیوهاى بیگانه هستیم و اگر خودمان این شکاف‌ها را پر نکنیم، بحران‌ها رفع نمى‌شود.»[vi]

جشن آزادى سه زندانى در مسجد هدایت

در مسجد هدایت تهران، مجلس جشن آزادى مهدى بازرگان، کاظم حسیبى و محمدباقر صاحبى از زندان، برپا بود. مجلس جشن از طرف نهضت آزادى برپا شده بود و گروه‌ها و اشخاصى از بازاریان و جبهه ملى و نهضت آزادى در آن حضور داشتند.

در این مجلس، آزادشدگان درباره اعمال خلاف دولت، نقض قانون اساسى و تعطیل مشروطیت، بازداشت‌هاى غیرقانونى سران جبهه ملى و افراد، اعمال غیرانسانى دولت امینى و تضییقات علیه دانشجویان دانشگاه صحبت کردند.[vii]

سخنان آیت‌الله طالقانی درباره ظلم حکومت

آیت‌الله سیدمحمود طالقانى، در جشن آزادی سه زندانی نهضت آزادی چنین گفت: «از اجتماعى که هیئت حاکمه آن را رجال فاسد و خائن تشکیل داده‌اند، هیچ‌گونه امید اصلاح‌طلبى نمى‌توان داشت. وقتى با دانشجویان که چشم و چراغ و مغزهاى متفکر آینده جامعه هستند این طور اعمال غیرانسانى روا دارند و آنها را به گناه آزادی‌خواهى به زندان بکشند، چه توقع و انتظارى مى‌توان داشت. دیر یا زود این کاخ‌هاى ظلم و ستم فرو خواهد ریخت و فریاد و ناله‌هاى محرومین، خرمن هستى هیئت حاکمه را خواهد سوخت.»[viii]


[i]ـ بولتن خبرگزارى پارس محرمانه ـ ش 141 ـ 18/6/1340 ـ ص 18.

[ii]ـ روزنامه کیهان ـ ش 5449 ـ 16/6/1340 ـ ص 1.

[iii]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10597 ـ 16/6/1340 ـ ص 17.

[iv]ـ همان.

[v]ـ همان ـ ش 10598 ـ 18/6/1340 ـ ص 5.

[vi]ـ روزنامه کیهان ـ ش 545 ـ 18/6/1340 ـ ص 15.

[vii] مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات- قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک ـ (ج 1: زمینه‌ها) ـ تهران- 1378-ص 368 و 369.

[viii]ـ همان.