آیندگان
زهرا رنجبر کرمانی
32 بازدید
روزنامه آیندگان از روزنامههای وابسته به حکومت پهلوی و حامی اسرائیل بود که پس از انقلاب اسلامی به جرم همکاری با ساواک و اسرائیل تعطیل شد.
پس از پایان حکومت رضاشاه در شهریور 1320 و پیدایش فضای نسبتاً باز سیاسی و احیای نسبی آزادیهای سیاسی-فرهنگی و فراهم شدن تسهیلات چاپ و نشر، تقاضای روزنامهنگاران و نویسندگان برای انتشار نشریه افزایش یافت و بهطور فزایندهای، نشریات متنوع و متعددی قدم به عرصه حیات نهادند. اما از آنجا که مطالب بسیاری از آنها در تقابل با منافع اصحاب قدرت بود، در عمل با موانع بسیاری مواجه شدند.[1] این رویه پس از کودتای 28 مرداد 1332 و سرکوب آزادیخواهان و بهویژه در دولت امیراسدالله علم تشدید شد. در این دوره، بیش از پیش، رسانههای جمعی، به خصوص مطبوعات، سانسور شدند. در نتیجه، مطبوعات، به بازوی امنیتی و رکنی از ارکان حکومت بدل شدند.[2]
در میانه دهه 1340، قویترین جناح فراماسونری ایران، یعنی جناح صهیونیستی آن، تصمیم گرفت یک روزنامه پرتیراژ و قدرتمند در ایران تأسیس کند[3] و روزنامهنگار جوانی به نام داریوش همایون را مأمور انجام آن کرد. همایون در آمریکا آموزش دیده بود و در تشکیل سندیکای نویسندگان و مؤسسه آمریکایی انتشارات فرانکلین سهم داشت.[4] وی درباره تأسیس روزنامه با مقامات سیا بارها ملاقات کرد و آمریکاییها او را به عنوان «یک همصحبت جالب» به شمار میآوردند و به او در ازای خدماتش کمکهای شایانی کردند.[5]
به این ترتیب در سال 1344 همایون با این دستاویز که «روزنامههای کنونیِ اطلاعات و کیهان، نه مورد تأیید دولت هستند و نه مردم»، در رایزنی با برخی از اهالی مطبوعات و دولت و شخص نخستوزیر، اندیشه تأسیس یک شرکت مطبوعاتی با نام «آیندگان» را مطرح کرد. شاه نیز در جریان قرار گرفته و آن را تأیید کرد و دستور داد دولت، وی را در اجرای این طرح یاری کند.[6] همایون که در نشریه «بامشاد» به سود اسرائیل و علیه اعراب تفسیر مینوشت و در سفر به اسرائیل در هنگامه جنگهای شش روزه اعراب و اسرائیل موفق به جلب توجه و اعتماد دولت اسرائیل شده بود، توانست از کمک کلان و بلاعوض صهیونیستها برای سازماندهی «آیندگان» و تجهیز و خرید ماشین چاپ و دیگر ملزومات گرانقیمت چاپخانه برخوردار شود. مطابق اسناد ساواک، همایون از معاون نمایندگی اسرائیل در تهران خواست که در روزنامۀ در شُرُف تأسیس آیندگان، سرمایهگذاری کند و در عوض متعهد شد که برای همیشه مطالب روزنامه را علیه اعراب و به نفع اسرائیل تنظیم کند.[7]
سرانجام پس از حدود 2 سال، اولین شماره روزنامه آیندگان در روز شنبه 25 آذر 1346 منتشر شد. همایون در اولین سرمقاله با عنوان «گامی در راه آینده» بر رسالت آیندگان در تأیید و تبیین انقلاب سفید تصریح کرده، مینویسد: «با پیشرفت کارِ برنامههای اصلاحی کشور که در منشور ششم بهمن [اصول انقلاب سفید] و مواد بعدی آن خلاصه شده است، جامعه ما با گامهای بلند در راه تجهیز کامل نیروهای اجتماعی و مداخله سازنده مردم در امور خود پیش میرود. اکنون هنگام آنست که علاوه بر تقویت و تأیید این برنامهها به بررسی راههای آسان کردن مشارکت عمومی پرداخته شود».[8] آیندگان این رویه را با جدیت پیگیری کرد و به گزارش ساواک در زمره نشریاتی بود که به نحو «چشمگیری به تجزیه و تحلیل دستاوردهای انقلاب سفید و تشریح پیشرفتهای ناشی از آن در سطوح مختلف اجتماع» میپرداخت.[9]
پس از تأسیس حزب رستاخیز در سال 1353، همایون یکی از نخستین کارگزاران مطبوعاتی بود که به آن پیوست و خود و روزنامه آیندگان را در خدمت حزب قرار داد.[10] در سال 1355، همایون -مدیرعامل و رئیس هیأت تحریریه روزنامه آیندگان- در زمره افرادی بود که به مناسبت سالروز تولد شاه موفق به دریافت مدال شدند.[11]
در پی انتصاب همایون به وزارت اطلاعات و جهانگردی در 16 مرداد 1356[12]، یک گروه 5 نفره، اداره آیندگان را بر عهده گرفتند.[13] با اوجگیری انقلاب و ناکامی دولت جمشید آموزگار در کنترل اوضاع، دولت آشتی ملی جعفر شریفامامی که عمدهترین وعدهاش اعطای آزادی بود، در شهریور 1357 جایگزین شد.[14] روشنفکران و کارگزاران مطبوعاتی و فرهنگی وابسته، به صحنه فراخوانده شده و براساس یک برنامه مدون، به ایفای نقش پرداختند.
برجسته کردن جبهه ملی -که از سال 1342 به بعد فعالیتی نداشت- و قراردادن آن در جایگاه هدایت و رهبری انقلاب، از مهمترین اهدافی بود که در این برهه از سوی جراید حکومتی، از جمله آیندگان دنبال میشد. همچنین وظیفه دفاع از برنامه حقوق بشر آمریکایی و فضای به اصطلاح باز سیاسی در محدوده مطلوب غرب نیز بر عهده آنان بود.[15]
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آیندگان همچنان به موضعگیری اعتراضآمیز خود نسبت به انقلاب، ادامه داد. مهمترین مواضع این روزنامه در آن برهه را میتوان در چند محور به شرح زیر برشمرد:
طرح خطوط انحرافی و عمده کردن نقش گروهها و شخصیتهای غیر اسلامی؛ نفی اسلامیت انقلاب و طرح تفکیک دین از سیاست؛ جَوسازی علیه مجلس خبرگان و قانون اساسی جمهوری اسلامی؛ تضعیف نهادهای انقلابی؛ حمایت از گروهکهای تجزیهطلب و قومیتگرا؛ بزرگنمایی تظاهرات و تحصنها؛ تضعیف ارتش؛ تضعیف رهبری و القای خطر جنگ داخلی، کودتا و قحطی.[16]
سرانجام انتشار یک خبر، آیندگان را در موقعیت دشواری قرار داد. آیندگان در شماره 20 اردیبهشت 1358 به انعکاس مصاحبه خبرنگار روزنامه «لوموند» با امام خمینی پرداخت. در قسمتی از این مصاحبه امام، ترور آیتالله مرتضی مطهری را به عمال آمریکا که «خود را پشت سازمان مذهبیِ دروغین فُرقان پنهان کردهاند» نسبت داده بود، اما آیندگان با تیتری درشت به نقل از وی نوشت: «چپگرایان در این جنایات هیچ دخالتی نداشتهاند».[17] به دنبال چاپ خبر، اطلاعیهای از سوی دفتر امام صادر و در قسمتی از آن چنین عنوان شد: «آنچه روزنامه آیندگان درباره عوامل دستاندرکار شهادت استاد آیتالله مطهری نوشته است، دروغ محض است و این روزنامه که از اول انقلاب تا کنون همیشه نقش انحرافی و برخلاف مصلحت ملت مسلمان داشته است، مورد تأیید مسلمانان متدین و انقلابی نبوده و نیست و امام فرمودند که این روزنامه را از این پس هرگز نمیخوانم و مطالب مندرج در آن هرگز مورد تأییدشان نیست...».[18]
پس از انتشار اطلاعیه دفتر امام، روزنامه آیندگان در 22 اردیبهشت تنها در 4 صفحه، که صفحه اول آن شامل مقالهای با عنوان «آیا انتشار آیندگان باید ادامه یابد؟» و سه صفحه دیگر به عنوان اعتراض سفید بود، منتشر شد. توضیح آیندگان درباره ماجرا از تنشها نکاست و دستاندرکاران روزنامه ناگزیر برای یک هفته آن را تعطیل کردند. اعتراض گروهها و قشرهای مختلف مردم به مشی آیندگان، باعث توقف توزیع آن در شهرستانها شد.[19] آیندگان فقط توانست دو ماه و نیم دیگر به کار خود ادامه دهد و سرانجام در 16 مرداد 1358 به اتهام تخطئه انقلاب اسلامی ایران، وابستگی به رژیم پهلوی و همکاری با ساواک، آمریکا و اسرائیل به حکم دادستان کل انقلاب اسلامی توقیف و مؤسسه آن به بنیاد مستضعفین واگذار شد.[20]
در 2 مهر 1358 امام خمینی در مصاحبهای در خصوص علت تعطیلی آیندگان اظهار داشت: «روزنامۀ آیندگان همان بود که با دشمنهای ما روابط داشت. توطئه بود در کار و با صهیونیستها روابط داشت. از آنها الهام میگرفت و بر ضد منافع مملکت و کشور مینوشت.... این خلاف آزادی نیست. این جلوگیری از توطئه است که همۀ دنیا بوده است که جلوی این توطئه را بگیرند.»[21]
[1]. قاسمی، طهمورث، نهضت امام خمینی و مطبوعات رژیم شاه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، ص 29 و 30.
[2]. همان، ص 34 تا 36.
[3]. دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان، معماران تباهى، سیمای کارگزاران کلوپهای روتاری در ایران، ج 4، تهران، کیهان، 1389، ص 95.
[4]. رجال عصر پهلوی، داریوش همایون به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1378، ص 77.
[5]. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ج 2، کتاب هفدهم، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 370.
[6]. مطبوعات عصر پهلوی، روزنامه آیندگان به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1382، ص 10.
[7]. همان، ص 33 و 34.
[8]. آیندگان، شنبه 25 آذر 1346، ش 1، ص 6.
[9]. مطبوعات عصر پهلوی، همان، ص 248.
[10]. نیمه پنهان، سیماى کارگزاران فرهنگ و سیاست، ج 1، تهران، کیهان، 1378، ص20.
[11]. رجال عصر پهلوی، همان، ص 201.
[12]. تبرائیان، صفاءالدین، وزیر خاکستری، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1383، ص 511.
[13]. مطبوعات عصر پهلوی، همان، ص 330.
[14]. مدنی، سیدجلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 2، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1378، ص 346.
[15]. نیمه پنهان، سیماى کارگزاران فرهنگ و سیاست، جلد 10، تهران، کیهان، 1381، ص 39 و 40.
[16]. نگرشی بر نقش مطبوعات وابسته در روند انقلاب اسلامی ایران، ج 1، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، 1361، ص 177 تا 238.
[17]. آیندگان، پنجشنبه 20 اردیبهشت 1358، ش 3353، ص 1.
[18]. اطلاعات، پنجشنبه 20 اردیبهشت 1358، ش 15850، ص 2.
[19]. تبرائیان، همان، ص 638.
[20]. اطلاعات، چهارشنبه 17 مرداد 1358، ش 15924، ص 2.
[21]. خمینی، روح الله، صحیفه امام، ج 10، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1389، ص 92.