یکشنبه 1 مهر 1341 / 23 ربیع‏‌الثانى 1382 / 23 سپتامبر 1962

3 بازدید

ورود قطار سلطنتى به مراغه

ساعت 8 بامداد امروز، قطار سلطنتى وارد ایستگاه مراغه شد و مراسم استقبال رسمى از محمدرضا پهلوى به عمل آمد.

به دعوت وزارت کشاورزى، «31 نفر از سفراى کبار و وزراى مختار و کارداران سفارتخانه‌هاى خارجى مقیم تهران جهت شرکت در مراسم پایان اجراى لایحه اصلاحات ارضى در مراغه» طى سفرى یک روزه، عازم این شهر شدند.[1]

از نکات جالب توجه در این سفر، همراهى هولمز (سفیر کبیر آمریکا) و پگوف (سفیر کبیر شوروى) با شاه است.[2]

در صف پیش‌بازکنندگان، شاه هنگام دریافت حلقه انگشترى عقیق از روحانى شهر، گفت: «حافظ و نگهدار من قرآن است».[3] شاه در ساعت 9:15، براى توزیع آخرین بخش اسناد مالکیت زمین‌هاى کشاورزى حوزه‌هاى مراغه، میاندوآب و هشترود به کارخانه میوه‌خشک‌کنى رفت و طى نطقى گفت: «افکار و عقاید مرا نسبت به این امر بارها شنیده‌اید. هفت ماه پیش در همین مراغه بیاناتى کردم و دیگر امروز چیزى نمى‌گویم. ولى در اطراف و اساس و اثرات اجتماعى آن مى‌خواهم چند کلمه بگویم».[4]

اهداف اصلاحات ارضى از نظر شاه

شاه که در شهریور 1329، با آمدن داگلاس (قاضى دادگاه عالى آمریکا به تهران)، از زبان او با «لزوم انجام اصلاحات ارضى در ایران»[5] آشنا شده و به ناگزیر زمین‌هایى را که پدرش به زور تصاحب کرده بود به صاحبان حقیقى آن برگردانده بود؛[6] اکنون بدون اشاره به این پیش‌زمینه تاریخى، از «نهضتى» سخن مى‌گفت که خود آغازگر آن شده بود: «من نهضت اصلاحات ارضى را از سال 1329 شروع کردم».[7]  وى این سخنان را یکبار دیگر، در پیام روز اول مهر نیز تکرار کرد و گفت: «توجه ما نسبت به شما که اکثریت جمعیت مملکت را تشکیل مى‌دهید بیش از همه معطوف است و از سال 1329 تا به حال این توجه مخصوص را به طرق و صور مختلف ابراز داشته‌ام».[8]

پیش‌بینی محمدرضا پهلوی درباره اصلاحات اراضى

محمدرضا پهلوى بدون توجه به مقاومت مالکین در اجراى برنامه اصلاحات ارضى، پیش‌بینى کرد که: «مسلماً تا دو سال دیگر کار اصلاحات ارضى در ایران خاتمه خواهد یافت و سعى من این است که هر چه زودتر برنامه اصلاحات ارضى را در سراسر کشور اجرا نماییم»،[9] و در ادامه افزود: «هیچ پیشامدى نمى‌تواند کار اصلاحات ارضى را متوقف کند اگر من هم تغییر عقیده بدهم اصلاحات ارضى متوقف نخواهد شد».[10] روزنامه جمهوریت چاپ استانبول، این سخن را به معناى آن گرفت که شاه مى‌خواهد «رفورم اراضى را تا پیروزى نهایى» ادامه دهد.[11]

شاه آنگاه، با اعتراف به محترم شمردن مالکیت گفت: «در قوانین ما مالکیت محترم است ولى مالکیت بر افراد و زارع صحیح نیست».[12]

سخنان شاه درباره «اثرات اجتماعى» اصلاحات ارضى، از طرحى حساب‌شده براى ایجاد تغییراتى گسترده در لایه‌بندى ساختار اجتماعى جامعه ایران حکایت مى‌کند:

«کار اصلاحات ارضى سریعاً در حال پیشرفت است و این یک کار اساسى است که هدف آن فقط دادن زمین و سند مالکیت نیست بلکه مقصود از این عمل آزادى اکثریت اجتماع ماست».

«ما در آینده یک اجتماع قوى خواهیم داشت و تا دو سال دیگر کلیه دهقانان از فواید قانون اصلاحات ارضى برخوردار خواهند شد. با اجراى این قانون در سراسر کشور اگر حالا 70 تا 75 درصد مردم به کار کشاورزى مشغول هستند، امیدواریم که این نسبت بزودى معکوس شود».[13]

محمدرضا پهلوى که به خوبى از ناسازگارى اطلاق مفهوم انقلاب به برنامه اصلاحات ارضى آگاهى دارد، و نگران عواقبى است که تلقى «انقلابى» از برنامه‌اش در فضاى اجتماعى ایران، ممکن است به بار آورد، افزود: «صحبت‌هاى من ممکن است انقلابى تلقى شود ولى اقدامات مملکت بدون زد و خورد در مجراى یک انقلاب صحیح افتاده است و مالکان مشمول و کشاورزان باید طورى رفتار کنند که بعداً پشیمان نشوند».[14]

 واگذارى زمین‌هاى مناطق زلزله‌زده قزوین به دولت

درست در اوج شتاب برنامه‌هاى اصلاحات ارضى، و تلاش براى واگذارى اراضى به کشاورزان، شاه در مراغه براى همدردى با زلزله‌زدگان گفت: «تمام املاک قزوین به موجب تصویب‌نامه جدیدى به‌دولت» واگذار مى‌شود تا پس از آباد شدن،‌ مجدداً بین مالکین و دهقانان تقسیم شود.[15] وى همچنین گفت: «بزودى در نزدیک قزوین بزرگترین دِه نمونه کشاورزى ایجاد خواهد شد».[16] آن طور که سخنگوى وزارت کشاورزى اعلام کرده، برنامه احداث این ده نمونه «در چشم‌انداز ویران شده خزین» آغاز شده است. وى گفت: «در این دهکده 380 دستگاه خانه‌هاى 2 و 3 اتاقى با کلیه لوازم به انضمام تأسیسات عمومى ساخته خواهد شد». سخنگوى وزارت کشاورزى ادعا کرد که «این برنامه ظرف مدت سه هفته انجام خواهد گرفت و تا آغاز آبانماه تکمیل و رسماً تحویل خواهد شد». اعتبار این برنامه در حدود 800 هزار تومان پیش‌بینى شده است.[17]

پیام شاه درباره اصلاحات ارضی

به مناسبت روز اول مهرماه، شاه پیامى فرستاد که محتواى آن جز تأکید بر اجراى لایحه اصلاحات ارضى، حاوى هیچ نکته دیگرى نبود. نامگذارى اول مهر به عنوان روز دهقان، از دید گردانندگان رادیو پیک ایران، رادیوى وابسته به حزب توده، این تصور را پدید مى‌آورد که گویى «محمدرضا مى‌خواهد با یک فرمان ملوکانه یک جشن چندهزار ساله باستانى را به حساب خود بگذارد و خود را مبتکر این جشن قلمداد کند».[18]

سفر وزیرکشاورزى اسرائیل به ایران

امروز خبرگزارى آسوشیتدپرس، از قول منابع موثق در تل‌آویو گزارش داد که «سرتیپ موشه دایان‌،‌ (وزیر کشاورزى اسرائیل) بزودى با شاهنشاه ایران درباره برقرارى مناسبات سیاسى کامل بین دو کشور مذاکره خواهد کرد».[19] به گزارش اطلاعات داخلى ساواک موشه‌دایان امروز از اصفهان وارد تهران شد.[20]

نشانه‌هاى بهبود روابط ایران و شوروى

سفر شاه به آذربایجان، هنگامى آغاز شد که نشانه‌هاى بهبود کلى در روابط ایران و شوروى نمودار شده است. اسدالله علم، نخست‌وزیر نیز در نطق رادیویى خود، نسبت به «استحکام بیش از پیش» روابط تهران ـ مسکو، اظهار امیدوارى نمود.[21]

از این دیدگاه، حضور سفراى خارجى در آذربایجان و به‌ویژه، همراهى سفیران آمریکا و شوروى با شاه، به منزله آن بود که اجراى برنامه اصلاحات ارضى، «نه فقط از نظر داخلى بلکه از نظر خارجى هم حایز اهمیت» است.[22] برخلاف نوشته تحلیل‌گر یکى از نشریات، دیگر نمى‌توان «تقارن این مسافرت با بهبود روابط ایران و شوروى» را «تصادفى» تلقى نمود.[23]

دلیل مسافرت شاه به آذربایجان

با آنکه در خبرها، سفر شاه به آذربایجان «آن‌هم به مدت پانزده روز [...] با توجه به اینکه تحریکات داخلى و خارجى در گذشته بیش از همه جا متوجه این استان بوده، نشانه تثبیت کامل اوضاع تلقى شده است».[24] گوینده رادیو صداى آزاد ایران، مسافرت شاه و قبل از او علم به آذربایجان را دلیل آن دانست که «در آن منطقه نارضایتى کامل حکمفرماست» و «شاه مى‌خواهد در این سفر با نطق و خطابه و وعده و وعید اهالى آذربایجان را استمالت نماید تا اینکه مردم آرامش خود را بازیابند».[25]

نقش ارسنجانی در دولت اسدالله علم

در حالى که برنامه اصلاحات ارضى با مخالفت مردم روستاها و نواحى مختلف کشور همراه شده، و تحلیل‌گران داخلى و خارجى نیز از ناسنجیده بودن برنامه پیشبرد آن سخن مى‌گویند؛ سخنان ارسنجانى در مراسم اجراى برنامه اصلاحات ارضى حاکى از آن بود که شاه تصمیم گرفته به او همان نقشى را که در دولت امینى داشته، در دولت اسدالله علم نیز تفویض نماید.[26] وى در رجزخوانى علیه «فئودالیته» یکه‌تاز است و مى‌گوید: «دیوارهاى سیاه و ضخیم رژیم اربابى در ایران منهدم مى‌شود»[27] او قول قطعى داده است که اینکار را «بدون اشکال و مانعى تا پایان شهریور ماه 1342» عملى مى‌سازد.[28]

تخطئه دیدگاه مخالفان در سخنان وزیر کشاورزی

ارسنجانى(وزیر کشاورزى) در نخستین سالگرد اجراى اصلاحات ارضى، طى سخنانى رجزگونه به دیدگاه‌هاى مخالفان برنامه حمله کرد: «آنروز [که] طرح ریشه‌کن‌ساختن اساس فئودالیته و رژیم ارباب و رعیتى را مى‌ریختیم، مبارزه‌ها کردیم، مباحثه‌ها شد. عده زیادى مخالفت مى‌کردند که شما خلق زحمتکش ایران‌‌ صاحب دسترنج خودتان نشوید». وى که مى‌کوشید در پرده، کلیه مخالفان را مالکان بزرگ یا وابستگان به آنان معرفى نماید، در ادامه گفت: «مى‌گفتند زارع باید رعیت بماند مالک باید ارباب باشد اگر رژیم ارباب و رعیتى از میان برود نظام جامعه بهم مى‌خورد. مى‌گفتند زارع ایرانى لیاقت اداره خودش و کارش را ندارد. وقتى لایحه اصلاحى قانون اصلاحات ارضى را تهیه مى‌کردیم مخالفت این نابکاران اوج گرفت. جلسات مالکان بزرگ براى تکفیر و تخطئه کار بزرگ اصلاح ارضى ایران،‌ تشکیل شد».[29]

ارسنجانى در قسمتى از پیام خود که به تخطئه دیدگاه مخالفان اختصاص دارد، تأکید مى‌کند که از همان «اولین ساعات کار تمام مواد قانون را با پادشاه ممکلت در میان مى‌گذاشتیم و کسى که بیش از همه آرزومند اجراى قانون اصلاحات ارضى و مشوق کارکنان این مؤسسه بود؛ و در مقابل، تمام تحریکات و گزارشهاى دروغ اشخاص ذینفع که تعدادشان زیاد و در مقامات حساس مملکت قرار داشتند مقاومت نشان دادند».[30] از دید ارسنجانى، اصلاحات ارضى، درست در مقطعى که تنها هفت ماه از «تاریخ تصویب و اجراى قانون» مى‌گذشت، توانسته است «سه کانون بزرگ فئودالیته را منهدم» نماید. این سه کانون عبارتند از: «حدود جنوبى آذربایجان»، «اراک» که وى آن را «مرکز ارتجاع ایران مرکزى» مى‌خواند، و «قزوین که زلزله مالکان بزرگ، قرن‌ها مردم را مى‌لرزاند و زندگیشان را سیاه مى‌کرد».[31]

دیدگاه رادیو پیک و روزنامه ملیّون درباره سخنان وزیر کشاورزی

گوینده رادیو پیک ایران، سخنان ارسنجانى را آنجا که گفت شاه پیشقدم اصلاحات ارضى در ایران است، نشانه عقب‌نشینى وى از داعیه «مطالعات 20 ساله» خود در این زمینه برشمرد و در ادامه، برنامه اصلاحات را «معامله‌اى شیادانه و پست» خواند که طى آن «بدترین زمین‌هاى ملاکان متجاوز را به بهاى گزاف به دهقانان فروخته و 200 میلیون به مالکان پرداخته است».[32] روزنامه ملیّون نیز حمله تلویحى دکتر ارسنجانى را متوجه دکتر امینى دانست و نوشت: «معلوم گردید دکتر امینى مخالف اقدامات حاد بوده و اصلاحات ارضى را با این شدت و حدت صلاح نمى‌دانسته است».[33]

 انتقاد از رویکرد سیاسى اصلاحات ارضى

در یکى از معدود یادداشت‌هایى که مطبوعات در نقد برنامه اصلاحات ارضى به چاپ رسانده‌اند، دکتر باقر شریعت، رویکرد سیاسى اصلاحات ارضى را مورد انتقاد قرار داد. وى که در این یادداشت خود را تحصیل‌کرده رشته‌هاى کشاورزى، حقوق و اقتصاد کشاورزى معرفى کرده، مى‌نویسد: «اصلاحات ارضى قبل از هر چیز باید بر پایه‌هاى اقتصادى استوار باشد نه بر نظریات سیاسى». در حالى که «تمام ناظرین داخلى و خارجى امروز قبول دارند که اصلاحات ارضى در کشور ما قبل از هر چیز جنبه سیاسى دارد و بهمین جهت،‌ به جنبه اقتصادى آن که اصل و پایه و اساس کار است توجه کافى مبذول نشده است، همانطوری‌که به جنبه تعلیماتى کادر مسئول آن هم التفاتى نشده و هنوز هم حتى عده‌اى از تقسیم‌کنندگان و عاملین آن براى رفع تکلیف کار مى‌کنند و به آن اعتقادى ندارند». شریعت که در نوشته‌اش مدام به تحولات صورت گرفته در مراغه اشاره مى‌کند افزود: «هیچ شخصى آرزو ندارد گرهى را که می‌توان با دست باز کرد با دندان باز کنیم و وضعى پیش بیاوریم که به تولید و قدرت اقتصاد ملى کشور لطمه وارد شود». و در پایان ضمن دفاع از مالک ایرانى که قدرت مقاومتى در خود نمى‌بیند، مى‌نویسد: «بیایید بدون در نظر گرفتن عقاید و آرای خارجیها در کادر یک برنامه صد در صد ملى و دور از سیاست، دنباله این کار را ادامه دهید و به‌ عنوان عجله و شتاب مرتکب اشتباه نشوید».[34]

همراهی روزنامه‌ها با سخنان شاه و وزیر کشاورزی

روزنامه‌ها در همراهى با سخنان شاه و وزیر کشاورزى، گزارش‌هایى حاکى از انواع کارشکنى و سوء استفاده مالکین در یافتن راه‌هاى فرار از واگذارى زمین به دهقانان، انتشار داده‌اند. صبح امروز، از رواج شایعه‌اى توسط مالکین بزرگ خبر داد که گویى وقوع زلزله، «خشم الهى بر علیه برنامه اصلاحات ارضى» است.[35] در بلوک زهرا، مالک قریه سلطان‌آباد، درست چند روز قبل از وقوع زلزله، «دهقانان این ده را به اجبار از قریه اخراج کرده و به آنها گفته است که براى جلوگیرى از تقسیم اراضى در نظر دارد قریه را به باغ تبدیل کند». دهقانان به ناگزیر روانه کلاه دره شدند و اغلب در آنجا که مرکز زلزله بود، نابود شدند. عده‌اى از مالکین نیز با بیرون راندن زارعین، و اجیر کردن کارگران، سعى مى‌کنند تا از واگذارى زمین به زارعین خوددارى کنند.[36] همچنین، گفته مى‌شود اهالى روستاى واسق‌جان لواسان شکایت دارند که «یک سرلشگر بازنشسته که فقط مالک دو دانگ از ده مزبور است از یکسال قبل قصد مالکیت تمام قریه را کرده و به دست نوکران خود مزاحمت اهالى را فراهم مى‌آورد».[37]

بازدیدهای شاه در آذربایجان

در ادامه بازدید از چگونگى اجراى برنامه‌هاى اصلاحات ارضى در آذربایجان، شاه در ساعت 3:30 دقیقه بعدازظهر ابتدا از غرفه بانک کشاورزى ایران، شامل ماکت ساختمان‌هاى روستایى، ماشین‌ها و محصولات کشاورزى بازدید کرد[38] و سپس، در جشن روز دهقان شرکت نمود. در جریان این جشن، مراسم عروسى یک دختر و پسر روستایى (در قریه ورجوى) [39] که از قبل برنامه‌ریزى شده بود،[40] در حضور شاه برگزار گردید.[41] در ادامه این بازدیدها شاه به میانه هم رفت، و کوشید تا با دستورات خود چنین وانمود کند که به فکر آبادانى و عمران کشور است. محمدرضا پهلوى در میانه گفت: «در اینجا، اغلب شکایت مردم از کمى آب است و عجب است که در نزدیکى رودخانه به این بزرگى از بى‌آبى شکایت داشته باشند».[42] اما شاه به خوبى مى‌داند که بى‌آبى تنها مشکل چند منطقه یا شهر نیست.

ترفیع مقامات نظامی

امروز، طى حکمى از جانب محمدرضا پهلوى، غلامعلى اویسى به درجه سرلشگرى ارتقا یافته و به فرماندهى لشکر گارد شاهنشاهى منصوب گردید.[43]

همچنین، در فرمان دیگرى از جانب شاه، 45 تن «از افسران ارشد ارتش، به درجه سپهبدى و سرلشگرى و سرتیپى مفتخر شدند». اسامى برخى از افسران بدین شرح است:

حبیب‌الله میرجهانگیرى، امیر خاتمى، به درجه سپهبدى؛ جهانگیر عبدى، عطاءالله کیانى‌فر، حسن طوفانیان، على شجاعى، محمدرضا یاورى، على بیگدلى، ناصر عاصمى، سرتیپ رضا گوهرى، قاسم خزائى، غلامعلى اویسى و هوشنگ افخمى، به درجه سرلشگرى.[44]

گفته مى‌شود رسم ترفیع مقامات نظامى از این پس دیگر موکول به مهرماه نخواهد بود و شاه هر وقت که بخواهد حکم ترفیع درجات را امضا مى‌کند. با وجود آنکه امسال افسران زیادى ترفیع درجه یافتند؛ اما، گفته مى‌شود که «در سال جارى باز هم عده‌اى از افسران ارشد ارتش ارتقای مقام خواهند یافت که در این میان ممکن است 25 نفر دیگر از سرهنگ تمام‌ها به درجه سرتیپى برسند».[45]

از سوى دیگر، شاه با بازنشستگى پنج سپهبد: بختیار، عمیدى، ورهرام، کوشش و مرتضى زاهدى؛ پنج سرلشکر: منشى، کاظم کاتوزیان، امامى، کیهان‌خدیو و بهنام؛ و شش سرتیپ: فکرت، کسرائى، مبین، راستى، امان و حماسى موافقت کرد.[46] گفته مى‌شود شاه پس از بازگشت از مسافرت آذربایجان، جانشینان فرماندهان و امراى بازنشسته را تعیین خواهد کرد.[47]

به گزارش روزنامه دیپلمات، چهار نفر از امرای ارتش که از اول مهرماه در ردیف بازنشستگان قرار گرفته‌اند، «طبق ماده 100 قانون بازنشستگى ارتش به علت احتیاجى که به وجود آنان حاصل است» مجدداً به خدمت فراخوانده شدند.[48]

فعالیت‌های علنی تیمور بختیار علیه شاه

امروز پس از آنکه شاه، تیمور بختیار (پایه‌گذار و اولین رئیس ساواک) را بازنشسته کرد؛ و «گذرنامه سیاسى او اخذ و گذرنامه عادى در اختیار او گذاشته شد»؛ بختیار فعالیت‌هاى خود را علیه رژیم شاه علنى کرد.[49]

تماس طرفداران خسرو قشقایی با افراد حزب توده

بنا به گزارش اطلاعات داخلى ساواک، «پس از کنگره ویسبادن (کنگره جبهه ملى) و شکست خسرو قشقایى، طرفداران او سعى دارند که با توده‌ای‌ها تماس نزدیک‌ترى حاصل نمایند».[50]

سیاست داخلی و خارجی دولت علم

نطق رادیویى و طولانى اسدالله علم (نخست‌وزیر) در ساعت 2:30 دقیقه بعدازظهر امروز،[51] که بخش‌هایى از آن به طور گسترده در نشریات مختلف بازتاب یافته است، حاوى نکاتى «درباره سیاست داخلى و خارجى و برنامه‌هاى آینده دولت فعلى بود». به طورى که شایعه گسترده تغییر قریب‌الوقوع دولت را به فراموشى سپرد.[52]

علم در آغاز سخنان خود، «بحران اقتصادى و کسر بودجه»، «تعیین تکلیف قانون برنامه سوم»، و «بلیه عظیم زلزله» را اهم مشکلات دولت بر شمرد و سپس، به راه‌کارهاى دولت براى حل آن اشاره کرد. وى گفت بودجه با «کسر معقولى یعنى در حدود 220 میلیون تومان» از بودجه‌هاى زاید، و بعضى مخارج ضرورى بسته شده، که پیامد آن «فشارى به طبقه کارمندان» خواهد بود. به زعم علم، «رشد بودجه در بعضى قسمت‌ها» به حدى بوده که «تعادل اقتصادى و مالى کشور را بر هم زده است». براى نمونه، به «ترمیم حقوق فرهنگیان» اشاره کرد که «مبلغ هنگفتى (در حدود 360 میلیون تومان) بر بودجه کشور افزوده» است.[53]

تعیین تکلیف قانون برنامه سوم از حیث «رسیدگى به اقلام پیش‌بینى درآمد و مخارج آن و همچنین تهیه زمینه براى تحصیل قرضه خارجى» دومین مشکل دولت بود که علم ادعا کرد با حل آن، سازمان برنامه از بلاتکلیفى خارج شد. جمع اقلام درآمد برنامه پنج ساله سوم، 140 میلیارد ریال است و برآورد اولیه دولت از میزان قرضه خارجى 40 میلیارد ریال، که ممکن است با افزایش درآمد نفت کمتر شود. اما درباره سومین مشکل، یعنى «بلیه عظیم زلزله»، علم جز تشکر از «کمک هلال و صلیب احمرهاى دولت‌هاى دوست و هم‌کیش و همجوار» و «دولت‌هایى که سخاوتمندانه در این مصیبت بزرگ به یارى» برخاستند، برنامه و راه حل دیگرى به زبان نیاورد.[54]

در بخش برنامه‌هاى داخلى، نخست‌وزیر ابتدا از پاره‌اى اقدامات همچون «تصویب لایحه قانونى اختیارات استانداران یا انجمن‌هاى شهر و ده و استان یا ادامه اصلاحات ارضى و بعضى رفرم‌هاى ادارى» سخن گفت و هدف دولت از این اقدامات را «انتقال تمرکز امور از تهران به ولایات و سپردن کار مردم به مردم» خواند؛ و با تکرار سخنان همیشگى شاه، ادعا کرد «قانون انجمن‌هاى ده و انجمن‌هاى ولایتى و ایالتى با توأم شدن با اصلاحات ارضى» در پى آن است تا «پایه و اساس یک دموکراسى محلى و اساسى را در این کشور» برقرار سازد.[55]

علم آنگاه، هدف اقتصادى دولت را «فراهم آوردن ثبات در امور اقتصادى» برشمرد و در تشریح برنامه دولت براى رسیدن به این هدف وعده «تشکیل یک شوراى عالى» را داد که کار آن «بررسى امورى است که با زندگى مردم و سیاست دولت ارتباط دارد». وى درباره ترکیب، وظایف و اختیارات این شورا گفت: «از کلیه طبقات ذى‌صلاحیت تشکیل مى‌شود تا درباره همه امورى که با زندگى مردم و سیاست دولت ارتباط دارد از قبیل: مالیات‌ها، عوارض، تولیدات، سرمایه‌گذارى، حمایت تولیدات واقعى و صنایع کشاورزى بحث و مداخله کند و راه و رسمى پیشنهاد نماید که لااقل تا پنج سال قابل تغییر نباشد. اعتبار اجراى چنین پیشنهادى بعد از آنکه تصویب شد به صورتى که فرمول آنرا بایستى تعیین کنم از طرف شاهنشاه به مدت پنج تا ده سال تضمین خواهد شد» و چنین وانمود کرد که هدف از تشکیل شوراى مزبور آن است که با تثبیت مقررات مالیاتى و عوارضى، وضعیت کارى «کاسب و زارع و صنعتگر» را از بلاتکلیفى خارج نماید.

وى در بخش دیگرى از سخنان خود درباره ترکیب و روند تصمیم‌گیرى در شورا گفت: «براى تشکیل این شورا از شخصیت‌هاى معروف و رجال سیاسى و اقتصادى کشور که در گذشته مصدر کارهاى مهم بوده یا از جمله نمایندگان سرشناس مجلسین بوده‌اند دعوت به عمل خواهد آمد و جلسات شورا به طور مرتب با حضور شاه یا نخست‌وزیر و اعضاى هیئت دولت تشکیل خواهد شد. طرح‌ها و برنامه‌هاى مالى و عمرانى و مسائل مربوط به سیاست عمومى کشور در این شورا مطرح خواهد شد و پس از جمع نظریات اعضاى شورا به صورت تصویب‌نامه مورد تأیید شاهنشاه قرار گرفته و به موقع اجرا درخواهد آمد».[56] سایر اشارات علم به مباحث فرهنگ، بهداشت، اضافه تولید و غیره، همان حرف‌هاى کلى و همیشگى بود. اما در بحث عدالت، از عدم مداخله ‌دادن سیاست در امر عدالت به عنوان «قدم بزرگى در راه اعاده اعتماد مردم به زندگى خویش» سخن گفت که در افکار عمومى جز تعریضى به این واقعیت که سیاست همواره در امر قضا دخیل بوده است، معناى دیگرى نداشت.[57]

علم در بخش دیگرى از سخنان خود، با تصریح اینکه به امر شاه روى کار آمده و به محض دستور او از کار کناره‌گیرى خواهد کرد، شایعات گسترده مبنى بر تغییر قریب‌الوقوع دولت خود را کم‌رنگ ساخت.[58] به ویژه آنکه این شایعات، در هفته گذشته «در مورد تغییر کابینه و ترمیم آن» و «وزراى جدید و نخست‌وزیران آینده» به طور گسترده رواج داشت.[59]

علم، بعد از تأکیدات غیره منتظره بر وجود «استعدادهاى متفاوت و عقاید و سلیقه‌هاى مختلف» در کشور، و قابل همزیستى بودن آنها، و اعلام اینکه وجه همت دولت «محترم شمردن همه عقاید و افکارى است که مؤید استقلال و سربلندى ایران مى‌باشد [...] بنابراین از خصوصیات دولت من تحمل عقاید مختلف و حتى مخالف ولى در جهت منافع مملکت است [...]. ما در تحمل عقاید آن چنان بردبارى به خرج خواهیم داد که مایه شگفتى همگان خواهد شد»؛ با اعلام سیاست خارجى دولت که آن هم چیزى نبود «جز پیروى از سیاست قدیمى شاهنشاه دایر بر رعایت منشور ملل متحد و تعهدات خودمان و حفظ روابط حسن همجوارى با همسایگان» و اشاره به بهبود رابطه با اتحاد جماهیرى شوروى به نطق رادیویى خود خاتمه داد.[60]

منتفى شدن انتخابات مجلس شورای ملی

در محافل سیاسى تهران، از سخنان نخست‌وزیر چنین استنباط مى‌شود که قرار است «فکر انتخابات و تشکیل پارلمان براى مدت نامحدودى منتفى شده و این شورا یا کنگره در واقع وظایف پارلمان را در غیاب مجلسین» بر عهده گیرد.[61] گویا نظر دولت این است که ابتدا «انتخابات انجمن ده و شهر» برگزار شود و «اشخاصى که مورد اعتماد هستند کارهاى محلى را با نظارت و دخالت مقامات دولتى عهده‌دار گردند». این سخنان به معناى آن است که «دولت انحلال انجمن‌هاى شهر» را به بهانه اجراى یک انتخابات صحیح «مورد توجه قرار داده است».[62]

مقایسه نخست‌وزیر سابق و جدید ایران

رادیو پیک ایران، در تفسیرى به مقایسه علم و امینى (نخست‌وزیر پیشین) پرداخت و گفت بر خلاف امینى که «معمولاً گوشه‌هایى از پشت پرده‌هاى کریه را بالا مى‌برد و دردها و حقایقى را فاش مى‌ساخت و سپس خود را قهرمان دوران و طبیب دردها وانمود مى‌کرد»، علم «مى‌خواهد چنین جلوه دهد که مشکلات موجود را با سهولت مى‌توان بر طرف ساخت و مردم ایران از این بابت هیچگونه نگرانى نباید داشته باشند».[63] گوینده این رادیو، کسرى بودجه دولت را در حدود 60 میلیارد و پانصد میلیون ریال برآورد کرده، گفت همین کسر بودجه، امینى را از میدان به در کرد. همین گوینده در ادامه ادعا کرد که مبلغ 535 میلیون ریال به عنوان غرامت شرکت سابق نفت انگلیس جزء هزینه‌هاى ضرورى منظور گشته است.[64]

سخنان علم خطاب به مخالفان دولت

علم، در سخنانش خطاب به مخالفان دولت گفت: «دولت به مخالفان خود احترام مى‌گذارد و کوچک‌ترین بغض و عنادى نسبت به آنها ندارد ولى اگر موردى پیش بیاید که مصالح عالیه یا امنیت تهدید شود سختگیر و بى‌رحم خواهد بود». این سخنان در نظر مخالفان به معناى آن تلقى شد که «در آینده به جناح‌هاى مختلف سیاسى امکان فعالیت و خدمت بیشترى در حدود سیاست عمومى مملکت داده خواهد شد، ولى امکان تجاوز از حدود و ثغورى که معین مى‌شود به هیچ کس داده نمى‌شود».[65] تعبیر دیگر آن بود که انگار دولت از این پس مى‌خواهد «با دلیل و منطق و حرف حساب به مقابله با مخالفان احتمالى آینده» خود بپردازد. همچنان که وقتى درباره عدالت و سیاست سخن گفت، گویى مى‌خواست چنین وانمود کند که «زدوبندهاى ادارى و سیاسى در سرنوشت امور مربوط به‌ عدلیه دیگر دخالتى نخواهد داشت و عدلیه به معناى واقعى مرجع صالح و امنى براى احقاق حق خواهد بود».[66]

تفسیر «ملیّون» از عدم دخالت دولت در دستگاه قضایی

علم در حالى از تحمل مخالفان سخن مى‌گوید که اپوزیسیون در ایران، به حساب نمى‌آید. حتى احزاب ملى نیز، به سختى مى‌توانند در انتخابات شرکت کنند.

سخنان علم درباره عدم دخالت دولت در عدالت، تفسیر همدلانه و روشن خود را در روزنامه ملیّون یافت. نویسنده ملیّون مى‌نویسد دولت جدید از بدو تشکیل، «جز یکى دو مورد» دخالتى در دادگسترى نکرده است و نتیجه مى‌گیرد که پس «این نوع عدم دخالت» منظور نخست‌وزیر نبوده است. از دید نویسنده در دادگسترى، نه تنها «یک دستگاه قضائى سالم و مفید و فعال» که در عین حال «سوابق نیکو و عالى داشته باشد و یا لااقل بدون هیچ گونه سابقه خوب و بد باشد تا بتواند منشأ کار خوب و تعمیم عدالت گردد»، وجود ندارد؛ بلکه «شرایط منفى و برعکس موجود است که همه منتظرند دولت دخالت در آن کرده و دادگسترى را به صورتى که مورد نظر مردم است درآورد». آیا علم مى‌تواند از چنین دخالتى در عدلیه طفره برود؟ به خصوص آنکه، «یک کادر قضایى بسیار خوب»، مرکب از قضات پیر و جوان در دادگسترى حضور دارد که «چون دستگاه و مقررات و شرایط، بسیار نامناسب و پیچیده و فاسد و نامطلوب است»، نتیجه عکس مى‌دهد.[67]

نویسنده، مسئولیت وضع فعلى دادگسترى را به عهده وزیر سابق دادگسترى مى‌اندازد که به «کمک چند نفر انگشت‌شمار»، با صدور «دستورات ضد و نقیضى مبنى بر گرفتن و آزاد کردن اشخاص» حیثیت دادگسترى را از بین برد. به طورى که نزد مردم بى‌اطلاع، یا خارجیانى که «به کلى نسبت به تشکیلات و قوانین و عوامل قضایى مملکت ما غیر آشنا» هستند این تصور ایجاد مى‌شود که «قضات دادگسترى ایران مثل مأمورین فراشخانه ظل السلطان هستند که هر ساعت دستور برسد مى‌گیرند و مى‌بندند و حتى اعدام مى‌کنند و هر ساعت لازم باشد از اشخاص تشویق و تقدیر به عمل مى‌آورند». نویسنده آنگاه نتیجه مى‌گیرد که عدم دخالت دولت در دادگسترى، «محتاج به مقدمات بى‌شمارى است که در رأس همه اصلاح وضع فعلى دادگسترى و تغییر افکار و عقاید مردم نسبت به این دستگاه است»؛ که جز به معناى باز گذاشتن دست دولت در امور عدلیه، به بهانه اصلاح قوانین دادگسترى و نظام ادارى آن نیست.[68]

آخرین جلسه هیئت دولت امینی

در آخرین جلسه هیئت دولت که امروز تشکیل گردید، تصمیمات زیر اتخاذ شد:

1ـ طرح و تصویب تصویب‌نامه‌هاى مربوط به انتصابات سازمان برنامه

2ـ تصمیم درباره تکمیل ساختمان‌هاى نیمه تمام

3ـ بررسى طرح نظارت بر ساختمان‌ها

4ـ انجام کارهاى فورى و عادى.[69]

بازگشت گروه‌های امداد زلزله‌زدگان

 همزمان با سفر شاه به مراغه، روند بازگشت گروه‌هاى امداد به کشورهاى خود آغاز شد. «سه هواپیماى سى ـ 124 نیروى هوایى آمریکا که چادرهاى زمستانى را براى آسیب‌دیدگان زلزله به تهران حمل کرده بودند»، بخش عمده تجهیزات و نیروهاى خود را به «پایگاه اصلى بیمارستان» در خاک آلمان برگرداندند.[70]

وضعیت مدارس روستاهاى زلزله‌زده

با فرارسیدن مهرماه، جراید به مدارس روستاهاى زلزله‌زده توجه کردند: «در بوئین‌زهرا، دبستان در زیر چادرهاى بزرگ شیروخورشید سرخ دایر شده بود که اطفال روستاییان زیر چادر، سال تحصیلى خود را شروع نموده بودند». این گزارش حاکى است: «جاى کافى براى تمام اطفال نبود و روى هر نیمکت چند نفر نشسته بودند».[71]

دیدار شریف‌امامی از مناطق زلزله‌زده

شریف‌امامى، «در بازدید از نقاط مختلف آسیب‌دیده فهرستى از نیازمندی‌ها تهیه کرد تا با همکارى وزارت بهدارى و شیروخورشید سرخ ایران و سازمان‌هاى دیگر خیریه از نظر الاهم و فالاهم اقدام شود».[72] شریف امامى در دیدار خود از مناطق زلزله‌زده، اقدامات صورت گرفته شیروخورشید را «به موقع و مؤثر» دانست.[73]

کمک‌رسانی به زلزله‌زدگان

در جریان کمک‌رسانى به زلزله‌زدگان، مؤسسه اطلاعات امروز اعلام کرد این مؤسسه که از نخستین روزها، در کار جمع‌آورى کمک‌هاى مردمى و توزیع آن میان زلزله‌زدگان فعال بوده؛ با اعلام شماره حسابى توانست نزدیک به 800 هزار ریال از مردم نوع‌دوست و نیکوکار دریافت کند و بخش عمده آن را به کار خانه‌سازى در دهکده حصار اختصاص دهد.[74]

همچنین، کمک‌هایى از سوى کشورهاى خارجى روانه ایران شده است. از فرانسه خبر مى‌رسد علاوه بر کمک‌هاى اختصاصى ژنرال دوگل، حدود 13 میلیون فرانک قدیم توسط

صلیب سرخ جمع‌آورى گردیده که 10 میلیون آن نقدى است.[75]

در حالى که شرکت‌هاى عضو کنسرسیوم نفت ایران، «مجموعاً 150.000 لیره براى تجدید بناى دهکده‌هایى که در زلزله اخیر ویران شده»، اختصاص داده‌اند؛[76] رقم کمک مردم انگلستان از 300.000 لیره استرلینگ (6.300.000 تومان) گذشته است.[77] در واشنگتن، شهرداران روزهاى خاصى را براى گردآورى اعانه تعیین کرده‌اند.[78]

آغاز برنامه پنج ساله سوم

از امروز، در حالى که هنوز، «حدود بیست درصد از کارهاى برنامه دوم، نیمه تمام است»؛[79] کار اجراى برنامه پنج ساله سوم آغاز مى‌شود. به طورى که در «طرح قانونى مقرر گردیده» این برنامه قرار است تا آخر سال 1346 خاتمه یابد. از این رو، برخى به طنز آن را «برنامه پنج سال و نیمه» نیز نامیده‌اند.[80]

آغاز دوره جدید فعالیت سازمان برنامه

شاه طى حکمى، مهندس اصفیاء (قائم‌مقام نخست‌وزیر در سازمان برنامه) را «براى مدت

 پنج سال به سمت مدیرعامل برنامه پنج ساله سوم» منصوب کرد.[81]

اصفیاء در گام نخست هیئت عامل سازمان برنامه را به دولت معرفى کرد. با انتخاب «هیئت عامل جدید سازمان برنامه» از سوى دولت، «شوراى عالى قدیم سازمان برنامه و هیئت نظارت سازمان مزبور که از طرف مجلسین تعیین شده بودند منحل مى‌گردد و اشخاص زیادى که تاکنون در این دو ارگان قانونى بودند بیکار مى‌شوند».[82]

در تشکیلات جدید هیئت عامل سازمان برنامه، «از دارودسته معروف به تحصیل کرده آمریکا هیچ کس جزء هیئت عامل نیست».[83]

با این تغییرات، جابه‌جایى‌هاى گسترده‌اى در سطح مدیران سازمان برنامه پیش‌بینى مى‌شود و «چون سازمان برنامه از این پس به امور فنى و نظارت مى‌پردازد» انتظار مى‌رود که «فقط آن عده از کسانى که در کار خود تخصص دارند در رأس ادارات مهم» ابقا گردند و «اشخاصى که در چند سال اخیر با تشبثات گوناگون وارد این مؤسسه شده‌اند از سازمان برنامه کنار گذارده مى‌شوند».[84]

ظهر امروز مهندس اصفیا، (مدیرعامل سازمان برنامه)، دکتر سیروس سمیعى، دکتر مجیدى و مهندس سدهى را به سمت معاونان سازمان برنامه در امور طرح و برنامه، ادارى و مالى و نظارت و تعقیب انتخاب کرد.[85]

ظاهراً آنگونه که برخى محافل از گزارش «کمیته بررسى و تهیه طرح تشکیلات سازمان برنامه» پیش‌بینى نموده‌اند؛ «تشکیلات جدید فقط به نیمى از کارکنان موجود سازمان برنامه احتیاج دارد» و کسانى که از دستگاه‌هاى دیگر به سازمان منتقل شده‌اند «به همان دستگاه‌ها بازمى‌گردند تا در قسمت اجرایى طرح‌هاى برنامه سوم در همان دستگاه‌ها مشغول کار شوند» سایر افراد نیز بازخرید مى‌شوند.[86] البته شایعاتى دال بر محدود ساختن دامنه تغییرات در حد حفظ حدود هشتصد تن از کارمندان، و انتقال دویست تن باقى‌مانده به سایر مراکز ادارى و احیاناً بازخرید تعداد اندکى از آنان نیز شنیده شده است.[87]

با تغییرات در شرف وقوع، به نظر مى‌رسد سازمان برنامه، دیگر «آن اهمیت سابق» را نداشته باشد. چرا که، «نظارت دولت در آنجا به اندازه‌اى خواهد بود که مجالى براى اقدامات گذشته نیست مخصوصاً باید توجه داشت که از این پس شخص وزیر دارایى در کار سازمان برنامه مؤثر خواهد بود و هم او است که در مورد عملیات سازمان برنامه مسئولیت مستقیم دارد و باید در هیئت دولت و در پارلمان از امور آن سازمان دفاع کند».[88]

کاهش بودجه مجلس شورای ملی

 اعتراض برخى از مؤسسات دولتى از کسر بودجه، دولت را وادار به عقب‌نشینى کرد. ظاهراً بودجه مجلس شوراى ملى نیز از سوى دولت کاهش یافته بود. اعتراض مجلس شوراى ملى، دولت را متوجه ساخت که «حق این کار را نداشته زیرا اختیار کسر و نقصان ارقام بودجه مجلس با خود مجلس شوراى ملى است».[89]

هیئت‌های اقتصادی ایران و شوروی

«زمینه مذاکرات بین ایران و شوروى آماده گردیده» و به‌زودى، «هیئت‌هاى اقتصادى و بازرگانى بین دو کشور مبادله خواهد شد». این هیئت‌ها قرار است در زمینه «عقد قراردادهاى فنى و اقتصادى و بازرگانى» مذاکره کنند. همچنین، «قرارداد پرداخت بین دو کشور»، موضوعى است که در مذاکرات گذشته ناتمام مانده و قرار است «هیئت بازرگانى شوروى در بدو ورود به ایران، درباره این قرارداد مذاکره» نماید.[90]

حضور شوروى در برنامه‌هاى سدسازى ایران

پگوف (سفیر کبیر شوروى) در مصاحبه مطبوعاتى اخیر، با اشاره «به امکان امضاى قرارداد ترانزیت میان ایران و شوروى و شرکت شوروى در اجراى برنامه‌هاى سدسازى در ایران»، توجه محافل سیاسى و اقتصادى را برانگیخت.

توجه به این که «دولت شوروى براى احداث سد اسوان بر روى رود نیل هفتصد میلیون ریال به مصر وام داده و در احداث کارخانه ذوب آهن در هند و اجراى برنامه‌هاى راهسازى و عمرانى در افغانستان کمک مؤثر کرده» است، توانایى دولت شوروى براى کمک به ایران را نشان مى‌دهد. از لحاظ بازرگانى نیز، رابطه ایران و شوروى ظرفیت زیادى براى توسعه دارد. «اغلب محصولات و مواد خام ایران از قبیل خشکبار و پنبه و پشم و پوست و کتیرا و سنگ‌هاى معدنى و فرش ایران جزو کالاهاى مورد احتیاج شوروى است و کالاهاى ساخت شوروى مانند ماشین‌آلات و قند و شکر و شیشه و کود شیمیایى و آهن و کاغذ و امثال آن در بازارهاى ایران خریدار دارد و حتماً اگر معاملات و مبادلات بازرگانى براساس صحیح و از روى کمال حسن نیت انجام شود براى هر دو طرف نفع خواهد داشت. خاصه آنکه کمى فاصله و هزینه حمل و نقل نیز به توسعه این مبادلات کمک خواهد کرد».[91]

مذاکرات نمایندگان شرکت نفت ایران و کنسرسیوم

گزارش‌ها حاکى از آن است که «مذاکرات میان نمایندگان شرکت ملى نفت ایران با نمایندگان کمپانى‌هاى تشکیل دهنده کنسرسیوم نفت»، روز جمعه گذشته پایان یافت. این مذاکرات وضع «عادى و غیررسمى» داشته و مهم‌ترین مسایل که مورد بحث قرار گرفته عبارتند از:

1ـ برنامه شرکت‌هاى عامل نفت (شرکت سهامى تصفیه و شرکت سهامى اکتشاف) در سال 1963

2ـ بودجه شرکت‌هاى عامل نفت

3ـ برنامه آینده توسعه صنایع نفت در ایران.

نکته دیگر «افزایش عواید ایران از درآمد نفت بوده است».[92] از قرار معلوم، «نمایندگان ایران موضوع افزایش عواید ایران از نفت را در این مذاکرات عنوان کرده‌اند و نمایندگان کمپانى‌هاى نفتى نیز سعى داشته‌اند با تشریح وضع بازرگانى نفت، آنها را متقاعد سازند که سهم ایران از عواید نفت غیرعادلانه نیست». اخذ تصمیم در این باره، به کنفرانسى که در ظرف دو هفته آینده در ایران برگزار مى‌شود، موکول گردید.[93]

در مذاکرات لندن مشخص شد که خواسته‌هاى اوپک عبارت است از: افزایش قیمت نفت خام، پرداخت مبلغى از طرف کمپانی‌ها به کشورهاى صادرکننده بابت ارزش ذاتى نفت و تقلیل هزینه‌هاى مربوط به فروش نفت در بازارها».[94]

تغییرات در ساختار مالیاتى وزارت دارایى

 وزارت دارایى با تغییرات قریب‌الوقوع در ساختار مالیاتى روبروست. با آنکه مدتى است «سعیدى فیروزآبادى در پست جدید مشغول کار شده»؛ اما، هنوز برنامه‌هاى خود را اعلام نکرده است. وى قبلاً مدیرکل شهردارى و سرپرستى سازمان چاى بود.[95]

امیدواری دولت به حل مشکل بیکاری و بی‌پولی مردم

میزان وصولى خزانه‌دارى کل از منابع مختلف درآمد دولت در شهریور ماه و شش ماهه اول سال جارى و مقایسه با مدت مشابه سال گذشته 119 میلیون ریال افزایش داشته است.[96]

تصمیمات اخیر شوراى پول، دفاع خوش‌کیش (مدیرکل بانک ملى ایران) را در پى داشت. به گفته وى، «با تصمیم اخیر شورا در حدود دو میلیارد ریال ممکن است بر حجم اعتبارات افزوده شود». در سال 1340 «جمع اعتبارات ما تقریباً هفت میلیارد ریال بالا رفته است». مدیرکل بانک ملى سپس اظهار امیدوارى کرد: «اثرات بحران تا دو ماه دیگر برطرف خواهد شد و بازار وضع کاملاً عادى پیدا مى‌کند».[97]

این در حالى است که «کسادى و بیکارى و بى‌پولى همچنان با وضع وحشت‌انگیزى ادامه دارد، بطورى که بحران دامن همه مردم از غنى و فقیر را گرفته و بیچارگى و بدبختى چنان است که نام آن‌ را بلیه عمومى گذارده‌اند».[98]

ایران و بازار مشترک اروپا

هولمز (سفیر کبیر آمریکا) در ملاقات با جهانشاهى (وزیر بازرگانى ایران) «از دولت ایران دعوت کرد که به بازار مشترک اروپا بپیوند».[99]

وضع قوانین گمرگى بازار مشترک اروپا، وزارت بازرگانى را به اتخاذ مواضع جدید واداشته است. به تازگى، «بازار مشترک اروپا نرخ تعرفه فروش صادراتى ایران را به کشورهاى اروپایى عضو بازار مشترک به طور ناگهانى» از «20 درصد» به «دو برابر یعنى 40 درصد افزایش داد».[100]

در اقدامى دیگر، بازار مشترک اروپا، از اول ژانویه براى واردات خشکبار، تعرفه‌اى در حدود 5 تا 10 درصد وضع کرد. وزیر بازرگانى گفت: از آن‌جا که تصمیمات بازار مشترک لطمه شدیدى به صادرات ایران وارد خواهد ساخت ما اقدامات لازم را در این زمینه به عمل خواهیم آورد و در صورت عدم نتیجه‌گیرى، «ناچاریم متقابلاً در معاملات خود با این‌گونه کشورها تصمیمات تازه‌اى اتخاذ نماییم».[101]

جشن دهمین سال تأسیس «جبهه مطبوعات متفق ایران»

در جشنى که عصر یکشنبه، اول مهر، به مناسبت دهمین سال تأسیس «جبهه مطبوعات متفق ایران» از طرف هیئت مدیره این جبهه در باشگاه جدیده‌الولاده تشکیل شده بود،[102] «ضیاءالدین طباطبایى، دکتر عبده و آرامش و بهبودى»[103] و «چند تن از آقایان وزیران، آقاى نفیسى (شهردار تهران)، گروهى از رجال و شخصیت‌هاى مختلف، روزنامه‌نگاران و نمایندگان جراید» شرکت نمودند.[104] میزبانى این جلسه به عهده فرهادپور، سپهر، بنى‌احمد، زهتاب، سرهنگ یمینى، مقدس‌زاده، حافظى و چند تن دیگر بود.[105]


[1]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10905ـ 2/7/1341ـ ص 20.

[2]ـ مجله سپید و سیاه ـ ش 473 ـ 6/7/1341 ـ ص 3.

[3]ـ روزنامه پست تهران ـ ش 2733 ــ 1/7/1341 ـص 1 و 6.

[4]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10904 ــ 1/7/1341 ـ ص 19.

[5]ـ شاهدى ـ مظفر ـ مردى براى تمام فصول: اسدالله علم ـ تهران ـ‌ مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ـ 1379ـ ص 400.

[6]ـ روزنامه بورس ـ ش 285 ـ 1/7/1341 ـ ص 1 و 3.

[7]ـ روزنامه پست تهران ـ ش 2733 ـ 1/7/1341 ـ ص 1 و 6.

[8]ـ همان ـ ص 1.

[9]ـ همان ـ ص 1 و 6.

[10]ـ روزنامه مرد مبارز ـ ش 632 ـ 1/7/1341 ـ ص 1 و 4.

[11]ـ روزنامه پست تهران ـ ش 2733 ـ 1/7/1341 ـ ص 5.

[12]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10904 ـ 1/7/1341 ـ ص 19.

[13]ـ همان.

[14]ـ روزنامه پست تهران ـ ش 2733 ـ 1/7/1341 ـ ص 1 و 6.

[15]ـ روزنامه مهر ایران ـ ش 1668 ـ 2/7/1341 ـ ص 1 و 6.

[16]ـ روزنامه پست تهران ـ ش 2733 ـ 1/7/1341 ـ ص 1 و 6.

[17]ـ روزنامه بورس ـ ش 286 ـ 2/7/1341 ـ ص 1 و 4 و 2.

[18]ـ بولتن خبرگزارى پارس محرمانه ـ ش 151 ـ 2/7/1341 ـ ص 5 و 7.

[19]ـ همان ـ  ص 9.

[20]ـ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد ساواک ج 1: زمینه‌ها ـ مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات ـ تهران ـ 1378ـ ص 446.

[21]ـ مجله سپید و سیاه ـ شماره 473 ـ 6/7/1341 ـ ص 3.

[22]ـ همان.

[23]ـ همان.

[24]ـ همان.

[25]ـ بولتن خبرگزارى پارس محرمانه ـ ش 151 ـ 2/7/1341 ـ ص 4.

[26]ـ سفرى، محمدعلى ـ قلم و سیاست ـ ج  2: از کودتاى 28 مرداد تا ترور منصور ـ تهران ـ نامک ـ 1372ـ ص 473.

[27]ـ همان.

[28]ـ روزنامه ملیون ـ ش 747 ـ 2/7/1341 ـ ص 4.

[29]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10905 ـ 2/7/1341 ـ ص 17 و 19.

[30]ـ همان.

[31]ـ همان.

[32]ـ بولتن خبرگزارى پارس محرمانه ـ ش 152 ـ 3/7/1341 ـ ص 6 ـ 8.

[33]ـ روزنامه ملیون ـ ش 747 ـ 2/7/1341 ـ ص 4.

[34]ـ مجله تهران اکونومیست ـ ش 478 ـ 7//7/1341 ـ ص 3.

[35]ـ مجله صبح امروز ـ ش 31 ـ 2/7/1341 ـ ص 3.

[36]ـ روزنامه اتحاد ملى ـ ش 727 ـ 3/7/1341 ـ ص 1 و 3. نقل در: روزنامه اطلاعات ـ 24/6/1341 ـ ص 19.

[37]ـ بولتن خبرگزارى پارس محرمانه ـ ش 151 ـ 2/7/1341 ـ ص 20.

[38]ـ روزنامه پست تهران ـ ش 2734 ـ 2/7/1341 ـ ص 1 و 5.

[39]ـ روزنامه خراسان ـ ش 3827 ـ 3/7/1341 ـ ص 1.

[40]ـ روزنامه پست تهران ـ ش 2733 ـ 1/7/1341 ـ ص 1 و 6.

[41]ـ همان ـ ش 2734 ـ 2/7/1341 ـ ص 1 و 5.

[42]ـ روزنامه خراسان ـ شماره 3826 ـ 2/7/1341 ـ ص 3 و 1.

[43]ـ روزنامه مرد مبارز ـ ش 632 ـ 1/7/1341 ـ ص 4.

[44]ـ روزنامه پست تهران ـ ش 2733 ـ 1/7/1341 ـ ص 1.

[45]ـ روزنامه مرد مبارز ـ ش 633 ـ 2/7/1341 ـ ص 4.

[46]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10904 ــ 1/7/1341 ـ ص 1 و 20.

[47]ـ روزنامه دیپلمات ـ ش 412 ـ 4/7/1341 ـ ص 4.

[48]ـ همان.

[49]ـ پژمان ـ عیسى ـ اسرار قتل و زندگى شگفت‌انگیز تیمور بختیار ـ تهران ـ ژن ـ 1373ـ  ص 25.

[50]ـ چپ در ایران به روایت اسناد ساواک ـ ج 1: حزب توده در خارج از کشور، قسمت اول ـ تهران ـ  مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات ـ 1378ـ ص 133.

[51]ـ روزنامه کیهان ـ ش 5756 ـ 1/7/1341 ـ ص 1 و 13.

[52]ـ مجله سپید و سیاه ـ ش 473 ـ 6/7/1341 ـ ص 3.

[53]ـ روزنامها طلاعات ـ ش 10905 ـ 2/7/1341 ـ ص 1 و 13 و 19.

[54]ـ همان ـ ص 1 و 13 و 19.

[55]ـ همان.

[56]ـ همان ـ ش 10905 ـ 2/7/1341 ـ ص 1 و 13 و 19.

[57]ـ همان.

[58]ـ سپید و سیاه ـ ش 473 ـ 6/7/1341 ـ ص 3.

[59]ـ روزنامهمرد مبارز ـ ش 632 ــ 1/7/1341 ـ ص 4.

[60]ـ روزنامه پست تهران ـ ش 2733 ـ 1/7/1341 ـ ص 1 و 6.

[61]ـ مجله سپید و سیاه ـ ش 473 ـ 6/7/1341 ـ ص 3.

[62]ـ روزنامه پست تهران ـ ش 2734 ـ 2/7/1241 ـ ص 1 و 6.

[63]ـ بولتن خبرگزارى پارس محرمانه ـ ش 152 ـ 3/7/1341 ـ ص 8 و 10.

[64]ـ همان ـ ش 151 ـ 2/7/1341 ـ ص 11 و 12.

[65]ـ مجله سپید و سیاه ـ شماره 473 ـ 6/7/1341 ـ ص 3.

[66]ـ روزنامه پست تهران ـ ش 2734 ـ 2/7/1241 ـ ص 1 و 6.

[67]ـ روزنامه ملیون ـ ش 747 ـ 2/7/1341 ـ ص 4 و 1.

[68]ـ همان.

[69]ـ روزنامه خراسان ـ شماره 3826 ـ 2/7/1341 ـ ص 3.

[70]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10904 ــ 1/7/1341 ـ ص 13.

[71]ـ همان ـ ش 10905 ـ 2/7/1341 ـ ص 1 و 17.

[72]ـ همان.

[73]ـ مجله پهلوى‌نامه ـ ش 10/7/1341 ـ ص 40.

[74]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10904 ـ 1/7/1341 ـ ص 1 و 20.

[75]ـ همان ـ ص 5.

[76]ـ روزنامه مهر ایران ـ ش 1667 ــ 1/7/1341 ـ ص 6.

[77]ـ روزنامه کیهان ـ ش 5756 ـ 1/7/1341 ـ ص 7.

[78]ـ روزنامه پست تهران ـ ش 2733 ـ 1/7/1341 ـ ص 5.

[79]ـ روزنامه مرد مبارز ـ ش 634 ـ 3/7/1341 ـ ص 2 و 1.

[80]ـ روزنامه ملیون ـ ش 746 ـ 1/7/1341 ـ ص 1 و 4.

[81]ـ روزنامه کیهان ـ ش 5756 ـ 1/7/1341 ـ ص 1 و 2.

[82]ـ روزنامه ملیّون ـ ش 746 ـ 1/7/1341 ـ ص 4.

[83]ـ همان.

[84]ـ همان.

[85]ـ روزنامهر اطلاعات ـ ش 10905 ـ 2/7/1341 ـ ص 1 و 17.

[86]ـ همان ـ ش 10904 ـ 1/7/1341 ـ ص 20.

[87]ـ روزنامه فرمان ـ ش 3115 ـ 15/7/1341 ـ ص 4.

[88]ـ روزنامه ملیون ـ ش 746 ـ 1/7/1341 ـ ص 4.

[89]ـ همان ـ  ص 1.

[90]ـ روزنامه پست تهران ـ ش 2733 ـ 1/7/1341 ـ ص 1.

[91]ـ روزنامه بورس ـ ش 285 ـ 1/7/1341 ـ ص 1 و 4.

[92]ـ همان ـ ش 286 ـ 2/7/1341 ـ ص 1 و 2.

[93]ـ همان ـ ش 285 ـ 1/7/1341 ـ ص 1 و 2.

[94]ـ همان.

[95]ـ مجله صبح امروز ـ ش 31 ـ 2/7/1341 ـ ص 3.

[96]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10975 ـ 25/9/1341 ـ ص 8.

[97]ـ همان ـ ش 10904 ـ 1/7/1341 ـ ص 8.

[98]ـ روزنامه ملیون ـ ش 746 ـ 1/7/1341 ـ ص 4.

[99]ـ روزنامه پست تهران ـ ش 2733 ـ 1/7/1341 ـ ص 1.

[100]ـ روزنامه بورس ـ ش 285 ـ 1/7/1341 ـ ص 1 و 2.

[101]ـ همان ـ ص 1 و 4.

[102]ـ روزنامه پست تهران ـ ش 2735 ـ 3/7/1341 ـ ص 6.

[103]ـ روزنامه ملیون ـ ش 747 ـ 2/7/1341 ـ ص 1 و 4.

[104]ـ روزنامه پست تهران ـ ش 2735 ـ 3/7/1341 ـ ص 6.

[105]ـ روزنامه ملیون ـ ش 747 ـ 2/7/1341 ـ ص 4.