روزنامه اطلاعات
زهرا رنجبر کرمانی
33 بازدید
روزنامه اطلاعات یکی از نشریات ایران در دوره پهلوی و موافق با سیاستهای حکومت بود.
پیشینه انتشار روزنامه فارسیزبان در ایران به سال 1216ش بازمیگردد.[1] پس از انقلاب مشروطه در سالهای 1284-1285 شمار روزنامهها افزایش یافت و با پشتیبانی مجلس شورای ملی اول، آزادی بیشتری بر مطبوعات حاکم شد. اما این آزادی در دوران استبداد صغیر و دوره فترت، بین سالهای 1330تا 1340ق، با فراز و نشیبهایی همراه بود. با وجود این، فعالیت آزادانه مطبوعات کمابیش تا کودتای 29 اسفند 1299 ادامه یافت. با ظهور رضاخان در عرصه سیاست کشور، تهدید و گاه قتل روزنامهنگاران آغاز شد. در همین دوره، رضاخان ابتدا در سِمَت وزیر جنگ، مدیر روزنامهای را چوب زد و بعد هم مسبب ترور میرزاده عشقی شد. قتل عشقی راه او را برای رسیدن به قدرت هموار کرد. به این ترتیب، زمانی که رضاخان در آذر 1304 به تخت نشست، روزنامهنگاران جانب احتیاط را در پیش گرفتند. در این دوره، فقط روزنامههایی قادر به فعالیت بودند که مطلبی در مخالفت با دولت و شاه پهلوی ننویسند. شهربانی بر مندرجات مطبوعات، اعم از مقالات، اخبار و حتی اعلانات به دقت نظارت میکرد.[2] روزنامه اطلاعات به مدیریت عباس مسعودی در همین دوران متولد شد.
مسعودی خبرنگاری بود که ابتدا مرکزی برای جمعآوری و نشر خبر با نام «مرکز اطلاعات» تأسیس کرد.[3] سه سال بعد بهعلت مشکلات مالی[4] و «برای پیشرفت و توسعه مؤسسه اطلاعات»، روزنامه «اطلاعات» را منتشر کرد. اولین شماره روزنامه اطلاعات در 19 تیر 1305 همزمان با افتتاح ششمین دوره مجلس شورای ملی در دو صفحه منتشر شد.[5] شماره اول چنین مشخصاتی داشت: «نامه اطلاعات، 19 تیر 1305 - 30 ذیحجه 1344ق، شماره اول، سال اول، ناشر: مرکز اطلاعات ایران».[6] شماره دوم روزنامه در 19 مرداد منتشر شد و مسعودی در این یک ماه توانست با مکاتبه و ارسال اوراق آبونمان، شماری مشترک برای روزنامه در تهران و شهرستانها بیابد. وی در سرمقاله این شماره وعده داد که اطلاعات از آن تاریخ بهطور مرتب عصرها منتشر خواهد شد. انتشار روزنامه بهصورت روزانه و مرتب در ایران بیسابقه بود.[7] وعده مسعودی تا به امروز در حال تحقق است و انتشار اطلاعات بهجز چند مورد توقیف جزیی، تاکنون ادامه دارد.[8] در سال دومِ انتشارِ روزنامه، به بهبود خصوصیات ظاهری آن پرداخت و چاپ عکس معمول شد.[9] اطلاعات تا زمان تأسیس «مطبعه اطلاعات» در سال 1311، در چاپخانههای بوسفر و سیروس چاپ میشد.[10]
مسعودی با چاپ گزارش دقیق و مفصل از مراسم افتتاح مجلس شورای ملی به دست رضاشاه، نگاه جانبدارانه خود را نسبت به او نشان داد. رضاشاه نیز که بهعلت سابقه دشمنی با مطبوعات بیمیل نبود که روزنامهای، اقداماتش را آنگونه که او مایل است به اطلاع مردم برساند، از آن استقبال کرد. از این رو، رضاشاه در تنها سفر خارجیاش به ترکیه در 1313، از میان تمامی روزنامهنگاران با تجربه، مسعودی را همراه برد. مسعودی بار دیگر در سفر رضاشاه به جنوب، مقارن جنگ جهانی دوم، وی را همراهی کرد و حاصل آن، گزارش مفصلی با چنین مضمونی بود: «درحالیکه دنیا در حال نابود شدن است، کشور ما به سوی توسعه و ترقی گام برمیدارد». انتشار این گزارش در روزنامه اطلاعات بیش از پیش سبب رضایت خاطر شاه شد. از این رو، دستور داد مسعودی نامزد نمایندگی مردم تهران در انتخابات مجلس شود. مسعودی به مجلس راه یافت، اما در تمام آن دوره، فردی ممتنع و خنثی بود. وی توانست با ادامه این روش برای چندین دوره نماینده مجلس باقی بماند.[11]
مسعودی که به قول خود «در آن روزگار سخت و عصبانیت و تشنج مردم تنها مدافع شاهنشاه فقید [رضاشاه] بود»،[12] اقدامات او را با قلمی آمیخته به ستایش به اطلاع مردم میرساند. از آن سو، گرچه شاه هیچگاه آشکارا از «اطلاعات» تمجید نکرد، اما با فرصتهایی که در اختیار مسعودی میگذاشت و با قلع و قمع روزنامههای مخالف، مسعودی را در تبدیل اطلاعات به بزرگترین مؤسسه مطبوعاتی کشور یاری میکرد. به این ترتیب، مسعودی با اتخاذ رویه عدم مداخله در سیاست تا زمانی که روزنامه «کیهان» بتواند در برابر آن عرضاندام کند، یکهتاز عرصه مطبوعات بود.[13]
پس از سقوط رضاشاه در شهریور 1320، اطلاعات کماکان به رویه محتاطانه خود در سیاست ادامه داد.[14] از این رو، در سالهای 1320-1332 طرفِ دشمنی برخی روزنامهها و احزاب سیاسی که در دوران آزادی نسبی پس از سقوط رضاشاه سربرآورده بودند، قرار گرفت و خسارات مالی و معنوی بسیار دید. اما با کودتای 28 مرداد 1332 و تثبیت قدرت محمدرضاشاه، مسعودی به سرعت به توسعه مؤسسه خود پرداخت. وی تعدادی از افراد تحریریه را برای تحصیل روزنامهنگاری به خارج از کشور اعزام کرد و بهتدریج بر شمار نشریات مؤسسه افزود.[15]
اطلاعات از نظر تیراژ، هیأت تحریریه، ماشینآلات چاپ، وسعت مؤسسه و اثرگزاری نسبی بر افکار عمومی در مسائل غیر سیاسی تنها با کیهان قابل قیاس[16] و اخبار تازه و کامل آن مورد توجه مردم بود. آگهیهای مندرج در این روزنامه، خوانندگان فراوان داشت[17] و قیمت آگهی اعم از عادی یا دولتی بالاتر از سایر روزنامهها بود. اطلاعات دارای سرویسهای خبری خارجی و داخلی مشتمل بر اقتصادی، سیاسی، پارلمانی، اداری، ورزشی و غیره بود. غیر از سرمقاله، درباره خبرهای داخلی کمتر تفسیری در این روزنامه درج میشد. مقالات و تفاسیر سنگین و وزین اغلب درباره رویدادهای سیاسی خارجی نوشته میشد.[18]
گرچه اطلاعات از طرف حکومت و صاحبان قدرت، کمک مالی دریافت میکرد، اما در امور سیاسی کم و بیش بیطرف بود و گاه، سرمقاله و عناوین اصلی خود را در جهت تأیید سیاستهای حکومت تنظیم میکرد.[19] با وجود این، اغلب خوانندگان، سرمقالههای آن را همان دیدگاه دولت میدانستند.[20] این روزنامه در هیچ برههای از حد معمول خبررسانی و کلیگویی فراتر نرفت و فقط به انتشار محدود اخبار مجاز میپرداخت. مطالب انتقادی روزنامه از حکومت یا افراد صاحب نفوذ، خنثی بود و منافع آنان را به خطر نمیانداخت.[21]
از دهه 1340 به بعد، اطلاعات در راستای سیاست کلان خود یعنی توافق با حکومت، به برجستهسازی ارکان ایدئولوژی آن، اعم از انقلاب سفید، غربگرایی و عرفیگرایی پرداخت. روزنامه در این خصوص فاقد استقلال نظری و تنها مروج دیدگاههای حاملان این ایدئولوژی بود. نخبگان مطبوعاتی، نظیر داریوش همایون که در این روزنامه قلم میزدند، بهتدریج به مهمترین تئوریسینهای حکومت برای جهتدهی به افکار عمومی بدل شدند.[22]
با تغییر سیاست حکومت در جهت اعطای آزادی سیاسی در سالهای 1356 و 1357، اطلاعات که بهعلت اتخاذ سیاست بیطرفی و انتشار مرتب، خوانندگان بسیار داشت،[23] به انعکاس وسیع سیاستهای جدید و برجستهنمایی مسائلی چون آزادی اندیشه و بیان پرداخت.[24] در این بین، انتشار مقالهای با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در این روزنامه در 17 دی 1356 که در آن به امام خمینی توهین و از قیام 15 خرداد 1342 با عنوان «بلوای شوم» یاد شده بود،[25] با واکنش شدید محافل مذهبی قم و دیگر شهرها روبهرو شد و معترضان را به خیابانها کشاند.[26]
با فراگیر شدن تظاهرات خیابانی، مطبوعات به انعکاس گسترده آن پرداختند. در 27 اسفند 1356، نود تن از اهالی مطبوعات در نامه سرگشادهای به نخستوزیر، به سانسور در مطبوعات اعتراض کردند. بهتدریج و با افزایش متقاضیانِ امضای این نامه، شاه و دولت بهانه یافتند که فشار بر مطبوعات را تشدید کنند. در سال 1357 و با تداوم کشمکش مطبوعات و دولت، دولت مأمورانی در روزنامههای کیهان و اطلاعات مستقر کرد که به خشم روزنامهنگاران این دو روزنامه و اعتصاب آنها منجر شد. این اعتصاب با گردن نهادن دولت به درخواستهای مطبوعاتیان مبنی بر «لغو کامل سانسور» و «عدم دخالت دولتیان» پایان یافت.[27]
با سقوط دولت شریفامامی و جانشینی ازهاری، سختگیری بر مطبوعات از سر گرفته شد. توقیف روزنامه آیندگان و بازداشت چند تن از روزنامهنگاران در 15 آبان 1357 به اعتصاب همه کارکنان روزنامههای کیهان، اطلاعات و آیندگان و سپس سایر جراید کشور انجامید.[28] این اعتصابِ 62 روزه که با پیام امام خمینی در 16 دی پایان یافت[29]، ضربه مهلکی به حکومت زد.[30] سرانجام مبارزه به ثمر رسید و دو تیتر ماندگار «امام آمد»[31] و «شاه رفت»[32] روزنامه اطلاعات بهعنوان نمادی از پیروزی انقلاب اسلامی و برچیده شدن بساط سلطنت 2500 ساله در تاریخ معاصر ایران ماندگار شدند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، اطلاعات که پس از مرگ عباس مسعودی در سال 1353 به فرزندانش فرهاد و بهرام واگذار شده بود[33] مصادره و در اختیار بنیاد مستضعفان قرار گرفت.[34] اطلاعات در روزهای متلاطم و پرکشمکشِ سال 1358 متعهد به خط امام، اسلام، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی به کار خود ادامه داد.[35] در اردیبهشت 1359 حجتالاسلام سیدمحمود دعایی از سوی امام خمینی به سمت سرپرستی مؤسسه اطلاعات منصوب شد.[36] پس از درگذشت دعایی در سال 1401، سید عباس صالحی از سوی رهبر انقلاب به عنوان نماینده ولی فقیه در مؤسسه و مدیر مسئول روزنامه اطلاعات منصوب شد. در حکم انتصاب صالحی، به تداوم رویکرد اعتدالگرای دعایی و توجه به «چند وجهی بودن نگاهها و سلایق سیاسی در میان نخبگان معتقد به انقلاب و نظام اسلامی» در مدیریت روزنامه تأکید شده است.[37] در پی اشتغال صالحی در دولت، در خرداد ۱۴۰۴ حجتالاسلام عبدالرضا ایزدپناه جانشین وی شد.[38]
روزنامه اطلاعات به سبب سابقه طولانی و انتشار بیوقفه، یک منبع مهم برای مطالعه یک قرن از تاریخ ایران است و میتواند مبنای پژوهش و مطالعه در خصوص تاریخ برق، تلفن، رادیو، لولهکشی آب، بانکها و صدها موضوع دیگر باشد.[39] مؤسسه اطلاعات بیشتر به سبب روزنامهاش شناخته میشود، اما این مؤسسه یک نهاد انتشاراتی هم هست و تاکنون صدها عنوان کتاب در موضوعات مختلف منتشر کرده است. مؤسسه، چندین نشریه دیگر از جمله تنها روزنامه بینالمللی فارسیزبان ایران را برای ایرانیان خارج از کشور منتشر میکند. چاپ و نشر بسیاری از نشریات دیروز و امروز کشور در مؤسسه اطلاعات صورت میگرفته است.[40] همچنین شماری از اهالی نامدار مطبوعات، دستپرورده این روزنامه بودهاند.[41]
[1]. صدر هاشمی، محمد، تاریخ جرائد و مجلات ایران، ج 1، اصفهان، کمال، 1363، ص 2.
[2]. همان، ص 22-30.
[3]. اطلاعات در یک ربع قرن، بیجا، مؤسسه اطلاعات، 1329، ص 9 و 10.
[4]. عابدینی مغانکی، مریم، مطبوعات رژیم شاه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1386، ص 28.
[5]. اطلاعات در یک ربع، همان، ص 8-10.
[6]. برزین، مسعود، شناسنامه مطبوعات ایران، تهران، بهجت، 1371، ص 46.
[7]. اطلاعات دریک ربع، همان، ص 11.
[8]. ابوترابیان، حسین، مطبوعات ایران از شهریور 1320- 1326، تهران، اطلاعات، 1366، ص 39.
[9]. اطلاعات در یک ربع، همان، ص 19.
[10]. قاسمی، سید فرید، «اطلاعات پژوهی»، ویژهنامه نودمین سال انتشار روزنامه اطلاعات، ویژهنامه دوم، 23 شهریور 1394، سال نودم، ش 26253، ص 25.
[11]. عابدینی، همان، ص 29-31.
[12]. اطلاعات در یک ربع، همان، ص 15.
[13]. عابدینی، همان، ص 31.
[14]. همان، ص 32.
[15]. برزین، شناسنامه، همان، ص 46.
[16]. برزین، مسعود، سیری در مطبوعات ایران، بینا، 1344، ص 27 و 28.
[17]. ساتن، الول و گوئل کهن، شهریور 20 و مطبوعات ایران، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1386، ص 65.
[18]. برزین، سیری، همان، ص 7 و 30 و 37.
[19]. ساتن، همان، ص 65.
[20]. برزین، سیری، همان، ص 27 و 28.
[21]. عابدینی، همان، ص 34.
[22]. حضرتی، حسن و حسینعلی قربانی، «تأثیر ایدئولوژی پهلوی بر رشد اسلام سیاسی»، پژوهشهای انقلاب اسلامی، بهار 1396، ش 20، ص 79؛ برزین، سیری، همان، ص 35.
[23]. صدر هاشمی، همان، ص 207.
[24]. عابدینی، همان، ص 509.
[25]. اطلاعات، شنبه هفدهم دی 2536 [1356]، ش 15506، ص 7.
[26]. قاسمی، سیدفرید، مطبوعات ایران در قرن بیستم، تهران، نشر قصه، 1380، ص 111 و 112.
[27] همان، ص 115.
[28] همان، ص 116.
[29] خمینی، روح الله، صحیفه امام، ج 5، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1389، ص 352.
[30] قاسمی، مطبوعات ایران، همان، ص 116 و 117.
[31] اطلاعات، 12 بهمن 1357، ش 15774، ص 1.
[32] اطلاعات، 26 دی 1357، ش 15761، ص 1.
[33]. خدیر، مهرداد، «نهالی که نهاد شد/ نهالهایی که نهاد نشدند»، ویژهنامه نودمین سال انتشار روزنامه اطلاعات، ویژهنامه دوم، 23 شهریور 1394، سال نودم، ش 26253، ص 28.
[34]. ابوترابیان، همان، ص 39.
[35]. رفیع، جلال، همراه انقلاب، ج 1، تهران، امیرکبیر، 1362، ص 6.
[36]. خمینی، روح الله، صحیفه امام، ج 12، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1389، ص 283.
[37]. «عباس صالحی مدیر مسئول روزنامه اطلاعات شد»، خبرآنلاین به نشانی: www.khabaronline.ir/news/1639364/، 18 خرداد 1401، بازبینی 15 مهر 1404.
[38]. «انتصاب نماینده جدید ولی فقیه در روزنامه اطلاعات»، تابناک به نشانی: www.tabnak.ir/fa/news/1308139، 6 خرداد 1404، بازبینی 12 مهر 1404.
[39]. قاسمی، «اطلاعات پژوهی»، همان، ص 25.
[40]. «روزنامه اطلاعات و نود سال تجربه انتشار»، ویژهنامه نودمین سال انتشار روزنامه اطلاعات، ویژهنامه اول، 20 تیر 1394، ش 26200، ص 4.
[41]. برزین، شناسنامه، همان، ص 46.
