دوشنبه 18 اردیبهشت 1340/ 22 ذىالقعده 1380/8 مه 1961
8 بازدید
مراسم چهلم آیتاللهالعظمى بروجردى در قم
مراسم اربعین رحلت آیتاللهالعظمى بروجردى از ساعت 8 صبح امروز در مسجد اعظم با حضور گروه عظیمى از علماى اعلام و حجج اسلام و رجال و معاریف و تجار و کسبه قم و شهرستآنها آغاز گردید. هواى قم امروز بسیار گرم بود و به خصوص در مسجد اعظم گرماى فوقالعاده مردم را ناراحت مىکرد. با این وجود حضار با نهایت رغبت و رضا در این مراسم شرکت مىکردند.[i]
حضور اعضای انجمن اسلامى دانشجویان تهران در مراسم چهلم آیتاللهالعظمى بروجردى
طلاب علوم دینى و دانشجویان حوزه علمیه قم که امروز در مجلس چهلم آیتالله فقید شرکت کرده بودند، شعارهایى بدین مضمون در دست داشتند: «حوزه علمى قم سنگر استقلال ایران است.»[ii]
رئیس ساواک قم (م ـ قلقسه) در گزارش به ساواک مرکز مىنویسد:
«روز 18 [ماه] جارى ساعت 18 دسته[اى از] دانشجویان تهران به نام انجمن اسلامى دانشجویان با پرچمهاى سیاه و دو پرچم سفید که به خط قرمز شعارهایى به شرح زیر [روى آنها نوشته شده بود]: 1ـ فوت یگانه رهبر شیعیان جهان را به جامعه روحانیت و به مردم مسلمان ایران تسلیت مىگوییم. 2ـ هدف اسلام آزادى و مساوات است. 3ـ اجتماع ما نشانه روح ایمان است... از خیابان آستانه به طرف صحن حرکت نمودند. در موقع حرکت شعارهایى مىدادند از قبیل «نصرمنالله و فتحٌ قریب» یا «لاالهالاالله». پس از ورود به مسجد اعظم و دخول در شبستان، یکى از آنان با استفاده از بلندگویى که همراه داشتند،... اعلامیه[اى]... خواند و در آخر صحبت گفت: «اینک دانشجویان اعلامیههایى بین برادران دینى پخش مىکنند.» در این موقع آقاى سیدمرتضى برقعى، واعظ، که روى منبر بود با بلندگوى مسجد از آنان تقاضا نمود که در داخل مسجد اعلامیهها را پخش ننمایند و مجلس را ساکت بگذارند تا ایشان از طرف جامعه روحانیت از دانشجویان تشکر نماید و بلافاصله شروع به صحبت نمود. مفاد صحبت نامبرده دعوت از آنان به رعایت اصول و مبانى مذهب و آلت دست نشدن و پیروى ننمودن از افکار پلید ماجراجویان و معاندین مذهب و مملکت بوده و ضمنا گفت که شما آقایان سرمایههاى کشور اسلام مىباشید، به شرطى که آموختههاى خود را بر طبق اصول و مبانى شریعت به کار بندید. در این موقع یکى از دانشجویان با استفاده از بلندگوى خودشان دستور داد [که] اعلامیهها را در خارج از مسجد پخش نمایند که پس از خروج، شروع به پخش نمودن اعلامیهها نمودند و با همان ترتیبى که آمده بودند از مسجد خارج [شدند] و پس از طى خیابان ارم در چهارراه خیابان آستانه و باجک و آذر متوقف شده و چون موقع مغرب بود، همگى شروع به اذان گفتن نموده و شعارهایى مانند: على پیشواى ما بود که تا آخرین قطره خون در مقابل دشمنان دین و وطن جنگید، هدف اسلام آزادى و مساوات است، ما باید به پیروى از پیشوایان خود با حکومت زور و استبداد مبارزه نماییم، دادند و مقارن ساعت 20 سوار اتوبوسهاى خود شده و به تهران مراجعت نمودند. جمعیت دانشجویان تهران بیش از 200 نفر نبودند، اما در قم بیش از 2000 نفر از تماشاچى و عده[اى از] طلاب و کسبه آنان را همراهى مىنمودند که شاید مردم عادى آنان را به حساب دانشجویان مىگذاشتند.»[iii]
اعلامیه انجمن اسلامى دانشجویان و طرح این سوال که چرا نباید نظام اجتماعى اسلام واضح و روشن بیان شود
در اعلامیه انجمن اسلامى دانشجویان که در قم پخش شد، آمده است:
«... در حالىکه تأثرات فوقالعاده طبقه جوان و دانشگاهى کشورمان را منعکس مىکنیم، از چنین فرصتى که به لحاظ کمیت و کیفیت کم نظیر و نادر است استفاده نموده و از همه رهبران و مراجع مذهبى و مردم مسلمان و معتقد مىخواهیم که در امر برگزیدن مرجع و در نحوه ارتباط و رجوع و در چون [و] چند فلسفه اداره امور مسلمین به نکات اصولى و مبانى عقیدتى و حقایق حکومتى اسلام توجه نموده و همچنان که در طول دو قرن گذشته نشان دادهاند، به رهبرى همه جانبه و بررسى و اظهارنظر در همه شئون گذران مردم مسلمان بیندیشند و در امر بزرگى که اکنون مورد بحث و مطالعه رهبران مذهبى ما است، به پدیدههاى تازه جهان اسلام و روى آوریهاى طبقات جوان و دانشجویان کشور و بهخصوص احتیاجات فورى و ضرورى کشور ما نظر صائب و غورى عمیق نمایند. شاید اگر بسان گذشته زندگى مىکردیم و اندیشهها در حول و حوش مسائل حیات مادى و معنوى در چارچوب محدود افکار قرون وسطایى چرخ مىزد، احتیاج به طرح و بحث این تذکر نبود. ولى امروز که در جهات علم و عمل پیشرفتهاى شگرف و وسیع ایجاد گشته، درباره نظام اجتماع و پىبردن به چگونگى آن نیز نتایجى حاصل گشته، براى بیشتر مردم، دردها و اضطرابهایى ناشى از این احساس و درک به وجود آمده و شاید به علت وجود همین احساس و روح اجتماعى است که به هر نظم جمعى متوجه مىشوند و به دستجات و احزاب روى مىآورند و در راه بررسى و ایجاد نظم دلخواه، کتاب مىنویسند، تبلیغ مىکنند و قربانى مىدهند. ما از میان چنین اجتماع و جمع جوانانى که زرق و برق تهران و تجملات جدید، قدرت فریب و حتى ارضاى نیروى حقطلبى و عدالتخواهى آنها را نداشته است، برخاستهایم... موقع را مغتنم شمرده و خواستههاى دانشگاهیان را که در طول سنوات اخیر نشان دادهاند، برخلاف تبلیغات سوءدیگران نه تنها از دین و مذهب سربرنتافتهاند، بلکه با شرکت در این مراسم و کوشش در همه جهات ممکنه ثابت کردهاند که به راه و روش دین و مذهبشان سخت پاىبند و مومن هستند، بیان مىکنیم ولى در قبال این درک صحیح و فداکارى و انجام وظیفه، مشکلاتى پیش راه ما است که براى بیان رئوس آن، جایى بهتر از این اجتماع بزرگ نیست. ما در محیطى زندگى مىکنیم که از آمار و عدد و قانون و روابط علمى صحبت مىشود و جز منطق و اسلحه دانش، دلیل دیگرى را نمىتوان عرضه کرد. در چنین محیطى و در برابر انواع مسلکها و مرامها از ما مىپرسند، این دینى که براى همه چیز کوچک و بزرگ قانون و حکم دارد، چگونه از جهت حکومت وظیفه روشنى را مشخص نکرده و دلیل انتقاد و خودباختگى خود را به روشهاى اجتماعى دیگران، همین تاریکى و ابهام معرفى مىکنند و تازه آن دسته دیگر که پایه ایمانى دارند، مىکوشند تا هر مسلک اجتماعى را با اسلام تطبیق دهند و به خیال خود از این راه به دین خدمت کنند. نکته مورد نظر ما همین جا است که چرا نباید نظام اجتماعى اسلام واضح و روشن بیان شود تا مسلمانان و به خصوص طبقه جوان و دانشجو که در معرض امواج مسلکها و مرامهاى اجتماعى و رنگهاى جورواجور حکومتها قرار مىگیرند، میزانى داشته باشند و وظیفه خود را با آن معیار بسنجند و در راه تحقق هدف و مقصد دین و قرآن، قاطعیت و صراحت نشان دهند؟ شاید به نظر عدهاى از انبوه حضار در چنین زمان و مکانى طرح این مسئله که خود بهعنوان مشتى از خروار است، بىجا و بىمورد باشد، ولى اگر متوجه باشیم که محیط خفقانزده و محدود زندگى ما اجازه نمىدهد که حتى در این مورد با مسئولین امر و زعماى مذهبى صحبت کنیم، خودبهخود اشکال منتفى خواهد شد. ما شاید خجالت بکشیم از اینکه نمونهاى از طرز رفتار عمال حاکم بر دانشگاه و سایر ارگآنهاى مملکت را ذکر کنیم، ولى بهعنوان نمونه باید عرض کنیم به ما که سمبل طرز فکر اسلامى دانشگاه تهران هستیم و در برابر سیل افکار مادهپرستى و بىدینى 16 سال مبارزه کردهایم، براى برگزارى جشن سالیانه عید بعثت پیشواى بزرگ اسلام اجازه ندادند و ما براى تعظیم شعایر مذهبى و بیان حقایق قیام محمدى مجبور شدیم از اتاق درس مدرسه به جاى سالنهاى متعدد دانشگاه استفاده کنیم. وقتى کار به اینجا بکشد و به جوانان مسلمان و فرزندان متدین شما اجازه بحث و فحص امور مذهبى را ندهند، دیگر از سایر موارد چه توقعى مىتوان داشت؟ ما ضمن آنکه شدیدا از فقدان مرجع پرارج عالم تشیع ابراز تأثر مىکنیم، خواهانیم که صداى ما را حداقل رهبران و پیشوایان مذهبى بشنوند و در چنین حال و احوالى که دانشگاههاى کشور چشم امید به دانشگاه روحانى و مذهبى قم دوختهاند و همهجا و همهکس در انتظار مرجع صالح تازه هستند، مىخواهیم این الفت و همبستگى را که شعار دیرینه اسلام است بیشتر از پیش تحقق بخشیم و به کمک همه مردم مؤمن و متدین شیوه مؤثرى را بنیان گذاریم که جوابگوى همه احتیاجات جامعه اسلامى باشد و ثابت کنیم که ایمان و اعتقاد قلبى و درونى باید با عمل توأم و به منصهظهور برسد و گرنه صرفا همه احکام و دستورات را در عبادات خلاصهکردن و در برابر، از هرکس و ناکس پیروىکردن و سر تسلیم در برابر هر حکومت ظالم و غیرصالح فرود آوردن، شیوه پیغمبر اسلام و قرآن نیست. اگر غیراز این بود، تاریخ دین شاهد مبارزه همیشگى و ستیز مداوم زورمندان و مستبدان با پیامبران نبود. چون در صورتى که معتقد به حد و مرزى براى رهبرى شیعه و اسلام گردیم و به قول پارهاى معدود در موقع عبادت به خدا روى آوریم و در هنگام حکومت از حکام موجود پیروى کنیم، در حقیقت زندگى پیامبر و ائمه اطهار را فراموش کردهایم، بدان جهت که لازمه این طرزتفکر آن است که حکام باید بر مال و جان و افکار مردم بىمانع حکومت نمایند و پیامبران و ائمه و جانشینان آنها در میان دیوار کنائس و مساجد به مؤمنین که به حسب اختیار وارده روى آوردهاند نماز خواندن و نیکى نمودن و احکام و وظایف فردى را بیاموزند، آن وقت در این صورت تاریخ مذاهب هم دگرگون مىشود. دیگر نه نمرود، ابراهیم را به آتش مىافکند و نه فرعون با موسى به کشمکش برمى خیزد، نه پادشاه روم براى کشتن عیسى اقدام مىنماید و نه نرون مسیحیان را با آتش مىسوزاند و نه کسرى و قیصر با اسلام مىستیزند. ما در این وقت محدود و موقعیت نامساعد جواز بحث بیشتر را نداریم و با اشاره به شیوه فکرى طبقه جوان خواستیم از خداى بزرگ بخواهیم که درود بىپایان ما را به روح جاوید حضرت آیتالله بروجردى برساند و علما و پیشوایان شیعه را در راهحل مشکل عظیم رهبرى، بر وفق مصالح مذهبى یارى کند.»[iv]
هفتمین روز اعتصاب معلمین پایتخت در باشگاه مهرگان
امروز در هفتمین روز اعتصاب، معلمین پایتخت در باشگاه مهرگان اجتماع کردند و چند تن از معلمین درباره جریانات اخیر و احقاق حقوق معلمین صحبت نمودند.[v]
پس از آنان محمد درخشش ـ نماینده معلمین و رئیس باشگاه مهرگان ـ در سخنرانى خود گفت:
«شکستن اعتصاب با نظر مجمع عمومى است. پس از آنکه خواستههاى معلمین طبق قطعنامه انجام شود، اعتصاب پایان خواهد پذیرفت و به هر حال اعتصاب تا پیروزى نهایى ادامه دارد.»[vi]
نامگذاری 12 اردیبهشت بهعنوان روز معلم
در اجتماع امروز معلمین قطعنامهای قرائت شد: «اجتماع عمومى معلمین پایتخت در تاریخ روز 18 اردیبهشت ماه سال 1340 تصویب کردند که روز دوازدهم اردیبهشت ماه به یادبود اعتصاب موفقیتآمیز معلمین ایران و شهادت معلم دانشمند مرحوم دکتر خانعلى، «روز معلم» اعلام گردد. در این روز همه ساله کلیه مدارس و مؤسسات فرهنگى در سرتاسر کشور تعطیل رسمى خواهد بود و مراسم خاصى اجرا خواهد گردید.»
اجتماع در ساعت 11 صبح پراکنده و قرار شد معلمین از ساعت سه بعدازظهر براى برگزارى شب هفت ابوالحسن خانعلى به سوى ابنبابویه (محل دفن خانعلى) حرکت کنند.[vii]
تظاهرات کارگران در چند واحد بزرگ صنعتى پایتخت
امروز در چند واحد بزرگ صنعتى پایتخت از جمله در راهآهن، چیتسازى، سیلو و کارخانجات دیگر تظاهراتى از طرف کارگران به دفاع از مبارزه فرهنگیان، با شعار لزوم اعتصاب سیاسى همگانى، برگزار گردید. ناطقین این چند تظاهرات در صحبتهاى خود خاطرنشان کردند که کارگران همه کشور به اتفاق در مبارزات سیاسى به منظور اجراى هدفهاى مبارزه ملى و بهبود شرایط زندگى همه مردم شرکت مىکنند.[viii]
اعلامیه و قطعنامه جبهه ملى ایران درباره دانشجویان و دولت جدید
صبح امروز از طرف کمیته دانشجویان دانشگاه تهران، وابسته به جبهه ملى ایران اعلامیهاى خطاب به دانشجویان و دانشآموزان سراسر کشور منتشر شد. در این اعلامیه از همه دانشجویان و دانشآموزان درخواست شده که پرداخت شهریه را تحریم کنند. همچنین به اعمال دولت سابق در زجر و شکنجه دانشجویان اشاره شده و تصویب شهریه از طرف مجلس، مجازاتى براى مبارزات ملى دانشگاه تلقى گردیده است.[ix]
ساعت 30/6 بعدازظهر امروز نیز شوراى عالى جبهه ملى ایران به ریاست باقر کاظمى تشکیل جلسه داد تا نظر خود را درباره دولت جدید اعلام دارد. در پایان جلسه، قطعنامهاى به این شرح از طرف شوراى عالى صادرگردید:
«نظر به اینکه انتخابات مجلس کنونى برخلاف قوانین اساسى مملکت و قانون انتخابات و اعلامیه جهانى حقوق بشر صورت گرفته و حقوق ملت ایران پایمال گردیده است، جبهه ملى چنان که در قطعنامههاى سابق خود صریحاً اعلام نموده است که مجلس کنونى و دولت متکى به آن غیرقانونى است، با هر دولتى که متکى به این مجلس باشد مخالفت خواهد کرد.»
در این جلسه، جبهه ملى تصمیم گرفت مبارزات قانونى خود را تا به دست آوردن آزادى فردى و اجتماعى ملت ایران ادامه دهد. سیدعلى کشاورز صدر ـ سخنگوى جبهه ملى ـ گفت:
«روش جبهه ملى نسبت به دولت براساس این قطعنامه مورد عمل خواهد بود. جبهه ملى نمىتواند در مسئولیتهاى دولت کنونى شرکت داشته باشد.»[x]
استعفاى شهردار تهران
امروز فتحالله فرود ـ شهردار تهران ـ استعفاى خود را از پست شهردارى به على امینى ـ نخستوزیر ـ تسلیم کرد و مورد موافقت قرار گرفت. این چندمین بارى است که شهردار تهران به دولت پیشنهاد استعفا کرده و دلیل آن را مشکلات مالى دستگاه و احتیاج به استراحت اعلام کرده است. امروز گفته شد محسن نصر ـ وزیر اسبق کار ـ که در گذشته نیز عهدهدار پست شهردارى تهران بود، براى تصدى دستگاه شهردارى در نظرگرفته شده است.[xi]
[i] - روزنامه اطلاعات ـ ش 10498 ـ 18/2/1340 ـ ص 21.
[ii]ـ همان.
[iii]ـ مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات- قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک ج 1: زمینهها ـ تهران- 1378- ص 308 و 309.
[iv]ـ دادمهر، رسول- یادنامه اولین سالگرد شهادت دکتر کاظم سامى ـ تهران- چاپخش- 1368- ص 311 تا 315.
[v]ـ مجله تهران مصور ـ ش 923 ـ 22/2/1340 ـ ص 57.
[vi]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10498 ـ 18/2/1340 ـ ص 21.
[vii]ـ همان.
[viii]ـ رادیو صداى ملى ایران ـ بولتن خبرگزارى پارس محرمانه ـ ش 41 ـ 19/2/1340 ـ ص 22.
[ix]ـ روزنامه پیغام امروز ـ ش 361 ـ 18/2/1340 ـ ص 8.
[x]ـ روزنامه اطلاعات ـ ش 10499 ـ 19/2/1340 ـ ص 1.
[xi]ـ روزنامه کیهان ـ ش 5351 ـ 18/2/1340 ـ ص 16.